قانون میزان دقیقی برای نفقه مشخص نکرده بلکه نفقه را بر مبنای نیاز های متعارف و متناسب با وضعیت زن و منطبق با عرف زمان و مکان زندگی زوجین دانسته است. اگر چه در قانون مدنی و کیفری ایران نسبت به پرداخت نفقه تاکید بسیاری شده است تا به این وسایل مردان ملزم به پرداخت حق و حقوق شرعی و قانونی همسر خود باشند اما در مواردی نیز به آنها اجازه داده شده است که از پرداخت آن خودداری کنند و مهمترین چراغ سبز قانون مدنی برای ندادن نفقه به زن ماده ی 1108 ق.م. است که میگوید هرگاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند مستحق نفقه نخواهد بود.
طبق این ماده عدم تمکین مجوزی برای ندادن نفقه است البته تمکین تابع عرف اقوام و نزدیکان است. در اصطلاح قانونی یا حقوقی تمکین عبارتست از برآوردن نیازهای شوهر و اجابت کردن خواسته های مشروع او . یکی از موارد داشتن رابطه زناشویی است که در این مورد تنها به جز موارد خاص شرعی و بیماری یا درخواست های خلاف شوون اخلاقی یا مغایر با سلامت جسم و روح زن باید با همسر خود تمکین کند.
از موارد دیگر تمکین اقامت دراقامتگاه دائمی شوهر است یعنی زن برای دریافت نفقه باید در خانه ی شوهر زندگی کند مگر یک استثنا و آن اینکه در خود عقد ازدواج شرطی غیر از آن شده باشد که زن در منزل دیگری یا خانه دیگری زندگی کند. اگر زن بدون دلیل موجه و بدون موافقت شوهر خانه را ترک کند و حتی در خانه پدر یا مادر خویش اقامت کند مرد میتواند از دادن نفقه وی امتناع کند و آن را پرداخت نکند.
مورد دیگر الزام زن به حسن معاشرت با شوهر خویش است زنی که بدون دلیل موجه از تمکین خودداری کند، زن ناشزه یعنی نافرمان و خاطی نامیده میشود و در این صورت علاوه بر اینکه مرد از دادن نفقه معاف خواهد بود بلکه میتواند تقاضای طلاق وی را نیز از دادگاه بخواهد و میتواند تجدید فراش کند (زن دیگر اختیار کند).
سوء رفتار زن یا انتخاب شغلی مغایر با شئون اخلاقی و وظایف زناشویی و داشتن معاشران فاقد صلاحیت اخلاقی از دیگر موارد نشوز محسوب خواهد شد. البته تمکین به معنای تسلیم بی چون چرای زن در مقابل مرد و پاسخ دادن به خواسته های نا مشروع وی نیست. چنانچه زن به دلیل عذر شرعی یا مسایل پزشکی قادر به ایفای وظایف زوجیت نباشد یا برای انجام واجب شرعی ناچار باشد به مسافرت برود و از شوهراجازه نگیرد ناشزه محسوب نمیشود و نفقه وی بر عهده شوهر است .
دومین چراغ سبز قانونی ازدواج موقت یا همان چیزی که در اصطلاح عامه به آن صیغه می گوییم طبق ماده ی 1113 که میگوید : در عقد منقطع زن حق نفقه ندارد مگر اینکه شرط شده باشد یا اینکه عقد مبنی بر آن جاری شده باشد نفقه تنها منحصر به زنی است که به عقد دائم درآمده است. در عقد یا ازدواج موقت زن مستحق نفقه نخواهد بود مگر اینکه در موقع عقد شرط شده باشد یا اینکه طرفین ابتدا با هم توافق کرده باشند .
نفقه ی زن پس از مرگ همسر یا طلاق همسر
آیا زن پس از طلاق هم مستحق نفقه است یا آنکه نفقه ای به وی تعلق نمیگیرد. ماده 1109 ق.م پاسخ این پرسش را به این صورت میدهد : زنی که طلاق رجعی گرفته (طلاقی که تا مدتش تمام نشده است مرد میتواند رجوع کند) در زمان عده اش که عده آن سه طهر است نفقه اش بر عهده مرد است مگر آنکه طلاق در زمانی واقع شده باشد که زن تمکین نکرده باشد (نشوز کرده باشد ) اما اگر طلاق به دلیل فسخ نکاح یا طلاق بائن رخ داده باشد زن تنها در صورتی که حامله باشد تا زمانی که فرزندش به دنیا خواهد آمد حق نفقه دارد و در غیر از این مورد حق دریافت آن را ندارد .
قبل از آنکه قانون مدنی در سال 1381 اصلاح شود زن پس از مرگ شوهرش نفقه ای دریافت نمیکرد اما با اصلاحیه ای که درهمین سال 1381 طبق ماده 1110 زن در ایامی که در عده وفات شوهرش است نفقه دریافت میکند و این نفقه در صورتی که مرد خودش دارایی داشته باشد از دارایی خودش و در غیر این صورت از اموال اقارب (آشنایان و خانواده فوت شده ) که پرداخت نفقه بر عهده آنان است تامین خواهد شد .
نفقه حق زن است و در صورت تمکین وی باید به او پرداخت شود و قانون ایران در این مورد به شدت سخت گیری میکند چرا ؟ چون که در صورت عدم پرداخت آن زن ممکن است دچار عسر و عرج شده و خدای ناکرده به فساد بیافتد به این دلیل قانون این حق را به زن داده است که مطابق ماده 1111ق.م درصورت استنکاف شوهرش از دادن نفقه به دادگاه مراجعه کرده و دادخواست دریافت نفقه بدهد که در این صورت دادگاه میزان نفقه را توسط کارشناسی که دادگاه تعیین می کند و مرد یا زوج را به دادن آن محکوم می کند .
طبق ماده قانون1129 قانون مدنی در صورتی که شوهر پس از شکایت زن از دادن نفقه خودداری کرد و بی خیال حکم دادگاه بازهم نفقه نداد در این صورت دادگاه در صورت عدم پرداخت برای اول اجبار بعد توقیف اموال و بعد زندان و در صورتی که این مراحل را طی کرد یا اصلاَ در مرحله اول خوداری و امتناع از آن زن میتواند تقاضای طلاق بدهد و دادگاه شوهر را مجبور به طلاق دادن زن میکند و علاوه براین در صورتی که شوهر به دلیل بیماری یا از کار افتادگی از دادن نفقه عاجز باشد قاضی میتواند او را مجبور به طلاق همسرش کند .
برای دریافت نفقه زن باید باید حتماَ در خانه شوهرش باشد واگرخانه شوهری را بدون اجازه شوهرش (به جز مواردی که قانون مشخص کرده) ترک کند شوهر می تواند به او نفقه ندهد. ماده 1114 در این باره می گوید زن باید در منزلی که شوهرش تعیین میکند سکنی گزیند مگرآنکه اختیار تعیین منزل به زن داده باشد اما مواقعی است که قانون و دادگاه این حق را به زن می دهد یا اینکه بدون اجازه شوهر از خانه خارج و در خانه دیگری ساکن شود اما بتواند نفقه اش رامطالبه کند
ماده1115 قانون اساسی به این مساله اختصاص دارد ومیگوید اگر بودن زن یا شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای زن باشد زن میتواند مسکن جداگانه ای اختیار کند ودر صورتی که خطر بازگشت به خانه ثابت شود دادگاه حکم بازگشت به منزل شوهررا نخواهد داد اما در تمام این مدت نفقه به عهده شوهر خواهد بود.
البته نکته مهم این است که که طبق این ماده تنها در صورت وجود ضرر و خطر از ناحیه ی شوهر، دادگاه حکم سکونت در خانه دیگری را صادر نمی کند بلکه چنانچه از خانواده و دوستان شوهر نیز خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی وجود داشته باشد هم زن می تواند در خواست خانه جداگانه بکند. درچنین مواردی زن با تقدیم دادخواست از دادگاه می خواهد به وی اجازه سکونت در منزل و مسکن جداگانه بدهد و در صورتی که دادگاه حکم را به نفع زن صادرکند زن نفقه اش را هم میگیرد .
یکی دیگر ازمسایل مهم درباره ی نفقه این است که پرداخت نفقه از سوی شوهر هیچ ارتباطی با ثروتمند بودن یا فقیر بودن شوهرش ندارد و بدون توجه به جیبش باید مخارج او را بدهد و از ویژگی های دیگر نفقه زن مقدم بر اقارب است یعنی اول باید نفقه زن را هم نسبت به گذشته وهم نسبت به آینده داد اما اقارب فقط نسبت به آینده حق مطالبه نفقه را دارند و اینکه نفقه زن جزء طلب ممتازه است یعنی اگر شوهر ورشکست شد اول باید نفقه وی را پرداخت کنیم بعد بدهی های وی را. همچنان که ماده 1118 ق.م بیان کرده که زن مستقلا میتواند در دارایی خود هر تصرفی که را که میخواهد بکند. زن میتواند از مالی که به وی ارث رسیده است یا از شغل مستقلش بدست آورده است هر طوری که می خواهد استفاده کند و حتی در صورت ثروتمند بودن زن و فقیر بودن شوهر، شوهر از پرداخت نفقه معاف نخواهد بود .
نفقه چگونه نقد میشود؟
برای نقد کردن نفقه زن میتواند دو نوع شکایت حقوقی و کیفری مطرح کند. یکی دادخواست حقوقی ودیگری شکایت کیفری است. در دادخواست حقوقی، وقتی زن از شوهرش تمکین می کند اما شوهر از دادن نفقه خودداری می ورزد زن می تواند با مراجعه به دادگاه خانواده و طرح دعوی حقوقی برای گرفتن نفقه محکومیت شوهرش را به پرداخت نفقه از دادگاه بخواهد. در این صورت دادگاه پس از بررسی ادعای زن، حکم به پرداخت نفقه خواهد داد. در این شرایط اگر مرد پذیرفت قضیه ختم می شود .اما اگر محکوم به پرداخت نفقه شود اما مرد امتناع کرد یا واقعا در فقر باشد زن می تواند درخواست طلاق نماید و قاضی مرد را مکلف و مجبورخواهد کرد که وی را طلاق دهد .
اما راه حل دیگر برای نقد کردن نفقه شکایت کیفری است که علاوه بر دادخواست حقوقی از آنجا که عدم پرداخت نفقه در قانون ایران جرم است زن در صورتی که نفقه اش پرداخت نشود میتواند با مراجعه به دادسرای عمومی تعقیب جزایی شوهرش را از دادگاه بخواهد و در این صورت با اثبات عدم پرداخت نفقه، مرد علاوه بر پرداخت نفقه به مجازات مقرر در قانون نیز محکوم خواهد شد.
ماده 642 ق.م.ا(قانون مجازات اسلامی) مقررمیدارد که: هر کس با داشتن استطاعت مالی نفقه زن خود را در صورت تمکین ندهد یا از تادیه نفقه دیگر اشخاص واجب النفقه امتناع کند دادگاه او را از سه ماه و یک روز تا پنج ماه حبس محکوم خواهد نمود.