رضایت وراث : انسان تا زمانی که زنده است و از نعمت عقل برخوردار میباشد و از جهتی دیگر مثل ورشکستگی یا سفاهت از تصرف در اموالش منع نشده، میتواند در همه اموالش تصرفات مالکانه بکند یعنی آنها را به هر کسی و به هر قیمتی که بخواهد بفروشد یا از دیگر راهها مثل هدیه یا صلح آنها را به دیگران منتقل کند. اما با پیش آمدن مرگ، این پل مواصلاتی بین دنیا و آخرت، این مقدار تصرف از محدوده اختیار صاحب مال خارج میشود و او حق دارد فقط برای مقدار معیّنی از اموالش (یکسوم اموال) برای بعد مرگشش تعیین تکلیف کند. برای آشنایی بیشتر با قواعد حقوقی مربوط به مبحث وصیت به گفتوگو با دکتر پرویز نوین، متخصص حقوق مدنی و عضو هیات علمی دانشگاه پرداختیم.
به گفته دکتر پرویز نوین، وصیتکننده در مفاد وصیتنامه راجع به اموال و داراییهای خود تصمیمگیری میکند و میتواند قسمتی از آن را به شخص خاصی اختصاص دهد. البته به موجب وصیتنامه نمیتوان تمام اموال خود را به دیگران انتقال داد، بلکه از لحاظ قانونی و فقهی معیار یک سوم اموال پذیرفته شده است. برای اینکه یک وصیتنامه تنظیم شود، باید یکسری قواعد رعایت شود. این قواعد بعضا در قوانین و یا عرف ما مشخص شده است. به موجب همین قوانین چند نوع وصیتنامه وجود دارد که هرر کدام اعتبار خاص خود را دارند.
رضایت وراث
نوین با بیان اینکه در قانون ما وصیت بر دو قسم تملیکی و عهدی است، میگوید: وصیت تملیکی عبارت از این است که کسی که وصیتی میکند و به وی موصی گفته میشود، میتواند در زمان حیات خود طبق یک وصیتنامهای حداکثر تا یک سوم از اموال خود را به کسی که به وی موصیله میگویند، بدهد. البته هم در فقه و هم در قانون موصی یا همان وصیتکننده میتواند بیش از یک سوم از اموال خود را هم وصیت کند، ولی این موضوع منوط به تنفیذ وراث است. اگر رضایت وراث این وصیتنامه را تنفیذ کردند، اینن وصیتنامه هیچ اشکالی نخواهد داشت و نسبت به تمام اموال موصی این وصیت قابل اجرا خواهد بود. به این ترتیب نسبت به یک سوم از اموال موصی قانونی است و مازاد بر آن غیرنافذ است، زیرا دو سوم مابقی اموال وی به همه وراث تعلق دارد، مگر اینکهه در زمان حیات خود همه اموال خود را به فرد مورد نظر خود منتقل کند که البته این اقدام دیگر از مبحث وصیت خارج است.
وی در مورد وصیت عهدی بیان میدارد: در این نوع وصیت مالی از موصی به موصیله منتقل نمیشود، بلکه انجام یک یا چند کار از طرف موصی خواسته میشود. باتوجه به ماده 276 قانون امور حسبى، سه نوع وصیتنامه به این اعتبار داریم. یکی از آنها وصیت خودنوشت و دیگری وصیت رسمی و آخرین مورد وصیت سری است. وی تاکید میکند: وصیتنامه خودنوشت مخصوص افراد باسواد است. موصی یعنی کسی که وصیت میکند، باید تمام وصیتنامه را با خط خود بنویسد و بالای آن هم با درج روز وو ماه و سال، تاریخ بگذارد و پایین آن را هم امضا کند. بنابراین نمیتواند در ذیل آن اثر انگشت یا مهر باشد و نمیتواند بگوید که شخص دیگری برای او بنویسد، بلکه باید حتما با خط موصی باشد. این نوع وصیت، همان وصیتنامه عادی است.
نوین در مورد اشکال این نوع وصیتنامه میگوید: اگر موصی فوت کند، با توجه اینکه سهم رضایت وراث کم میشود، وراث ادعا کنند که این وصیتنامه جعلی است یا در آن دست برده شده است که اگر به آن اعتراض کنند، موضوع در دادگاه بررسی میشود و نسبت به تنفیذ یا عدم تنفیذ آن تصمیمگیری خواهد شد. بنابراین درصورتیکه وراث به این وصیتنامه اعتراض نکردند، این وصیتنامه اعتبار قانونی خواهد داشت. این استاد دانشگاه با بیان اینکه وصیتنامه رسمی در دفتر اسناد رسمی تنظیم میشود، ادامهه میدهد: موصی یعنی وصیتکننده میتواند باسواد و یا بیسواد باشد و آنچه که مدنظرش میباشد را به سردفتر اسناد رسمی میگوید و مسئول مربوطه مفاد آن را در دفتر بزرگ خود قید میکند و بعد دو نفر از شهود و سردفتر آن را امضا میکنند و شمارهه میخورد و یک سند رسمی به موصی داده میشود و دو نسخه از آن هم نزد دفتردار در دفتر اسناد رسمی نگهداری میشود.
به گفته وی، این وصیتنامه خیلی خوب است. زیرا با توجه به اینکه یک سند رسمی دولتی است، کسی توانایی اعتراض به آن را ندارد. یعنی شک و تردید و انکار نسبت به آن قابل قبول نیست، مگر اینکه نسبت به آن ادعای جعل شود که آن هم با توجه به اینکه معمولا سوابق در دفتر اسناد رسمی تنظیم کننده سند موجود است، پذیرفته نخواهد شد. وی در بیان مزیت این نوع وصیتنامه بیان میدارد: از نظر دعوایی که ممکن است بین رضایت وراث و موصیله پیش آید، از همه بهتر وصیتنامه رسمی است که اینن امتیاز و برتری را نسبت به دو مورد قبل دارد.
نوین با اشاره به این مطلب که وصیتنامه سری اصولا مخصوص اشخاص باسواد است، اذعان میدارد: ترتیب تنظیم آن هم به این صورت است که موصی وصیتنامه را با خط خود مینویسد و بالای آن هم با درج روز و ماه و سال، تاریخ بگذارد. بنابراین شکل تنظیم آن نظیر وصیتنامه نوع اول یعنی وصیتنامه خودنوشت است. بعد هم آن وصیتنامه را امضا میکند و آن را هم داخل پاکت میگذارد و آن را لاک و مهر میکند و به اداره ثبت محل اقامت خود میدهد. ادارات ثبت، صندوق امانات دارند. آنجا مامورر ثبت مربوطه مینویسد که من این وصیتنامه را از موصی گرفتم و احراز هویت کردم. سپس این وصیتنامه توسط مامور لاک و مهر میشود و به صندوق امانت اداره ثبت محل ارسال میشود. زمانی که وصیتکننده فوت میکند، این وصیتنامه به دادگاه تقدیمم میشود و دادگاه هم آن را باز میکند. معمولا از این جهت که کسی به این نوع وصیتنامه دسترسی پیدا نخواهد کرد، اهمیت دارد.