پروانه در دوران عقد حامله شده و می خواهد سقط جنین کند اما همسرش مخالف است.
بعضی وقتها ناخوانده میآید. نابهجا. در بدترین شرایط، میخواهیم هر طور که شده از دستش خلاص شویم. فکر میکنیم همه مشکلات زیر سر اوست. پا روی دلمان میگذاریم و با زندگیمان ریسک میکنیم. در به در دنبال یک آدم اهل خلاف میگردیم. کسی که خدا و پیغمبر سرش نشود و بتواند هر چه زودتر خلاصمان کند. هزینه میلیونی میکنیم بی اینکه تضمینی بگیریم. حتی برای زنده ماندنمان و با اینکه تا به حال پایمان به کلانتری باز نشده مرتکب جرم میشویم. جرم سنگین که مجازاتی سنگین در پی دارد. سقط جنین.
ماندن یا رفتن
با شوهرش آمده. سرش پایین است و خجالت میکشد. شوهرش از همکاران سابق است. پیشاپیش تماس گرفته که رأیش را برگردان. گفتم ببرش پیش مشاور کار ما وکیلها چیز دیگریست گفت به شما اعتماد دارم. نمیدانم چه بگویم به دختر بیست و یک سالهای که در دوران عقد باردار است و تصمیم به عروسی هم ندارد، میگذارم خودش حرف بزند همین که شروع میکند مثل ابر بهار گریه میکند فکر میکند میخواهم محاکمهاش کنم: «بچهای که نخواهم بدون عشق بیاید. بچهای که مانع زندگی باشد به چه درد میخورد. من هنوز خیلی کم سنم. تازه وارد دانشگاه شدهام میخواهم درس بخوانم ادامه تحصیل بدهم اصرار همسرم بود که عقد کردم وگرنه فعلاً ازدواج نمیکردم به من قول داد. گفت عقد بمانیم تو لیسانست را بگیر. فوق که قبول شوی میرویم سر خانه و زندگیمان. حالا این بچه همه چیز را عوض میکند. نمیتوانم. به خدا در توانم نیست. میپرسم نظر همسرتان چیست میگوید: همسرم مخالف است به هیچ وجه رضایت نمیدهد، اما من در نهایت کار خودم را میکنم چون این منم که باید همه برنامههای زندگیم را تعطیل کنم و بنشینم به بچهداری.
مانعی که منم
علت دردش را که میفهمم حرفها به ذهنم هجوم میآورند. یاد بیست و پنج سالگی خودم میافتم زمانی که تصمیم گرفتم مادر شوم. میخواهم بگویم: بچهها هیچ وقت مانع زندگی و رشد مادرها نیستند اگر مادرها خودشان مانع نشوند. اینکه با یک برنامهریزی خوب میشود همه چیز را با هم داشت و اینکه به چشم دیدم به برکت ورود دخترم به فضای خانه به چه پیشرفتهایی در زندگی دست پیدا کردهام. به موهبت تعادل رسیدهام. به موهبت عشق بدون مرز رسیدهام و به موهبت پیشرفت کاری بدون فشار زیاد. اما فکر میکنم چقدر از حرفهای یک زن سی ساله به گوش یک دختر بیست و یک ساله فرو میرود قطعاً گوشهایش از این پندها پر است.
جرم، جرم است
میگویم: من وکیلم عادت دارم افراد را قضاوت نکنم. بدون قضاوت حرفهایشان را بشنوم تا جایی که ممکن است به گفتهشان اعتماد کنم و برایشان توضیح بدهم که چه شرایطی دارند. اما قبل از هر چیز دوست دارم این را بدانی که سقط جنین بیدلیل علاوه بر اینکه گناه است از منظر قانون جزای ما جرم هم محسوب میشود. وسط حرفم میآید که این جنین تازه چهار هفتهاش است. یک لکه خون بیشتر نیست. هنوز موجودیتی ندارد که از بین بردنش جرم باشد و این حرفش مجبورم میکند که در مورد جنین و تعریف آن برای او توضیح دهم: «اینکه هفته چندم بارداری هستی یا اینکه جنین در چه وضعیتی باشد مهم نیست.
از نظر علم حقوق:
مادام که در رحم مادر است جنین نامیده میشود که مبدأ آن ابتدای آبستنی و منتهای آن لحظه ما قبل ولادت است.
البته سقط جنین از نظر پزشکی عبارت است از: ختم حاملگی به هر عنوان قبل از آن که جنین برای زنده ماندن به اندازه کافی تکامل یافته باشد یا در واقع به ختم حاملگی قبل از هفته بیستم حاملگی یا زمانی که وزن جنین کمتر از پانصد گرم باشد.
اما از نظر قانون سقط جنین عبارت است از:
اخراج عمدی و غیر طبیعی و قبل از موعد طبیعی جنین به نحوی که حمل خارج شده از بطن مادر زنده نباشد یا قابل زیست نباشد.
در حقیقت هدف قانونگذار اساساً حمایت از دوران حاملگی در مقابل هر نوع عملی است که دوران طبیعی بارداری را مانع میشود. بنابراین سقط جنین با سقط حمل در هر زمان اعم از اینکه در نخستین روزهای انعقاد نطفه باشد که هنوز شکل و صورتی ندارد یا در روزهای آخر حاملگی انجام پذیرد که شکل یک انسان کامل را به خود گرفته مستوجب کیفر است. اما هنوز برای پروانه سخت است زیر بار برود که سقط جنین چهار هفتهاش جرم باشد.
سقط درمانی
به پروانه می گویم قانون فقط در شرایط خاصی اجازه سقط جنین عمدی می هد. برایش توضیح میدهم که البته قانون همیشه یک کلام نیست گاهی اوقات به صلاح خانواده و جامعه هست که بچه به دنیا نیاید و سقط شود این موارد البته با مورد تو فرق میکند.
ماده واحده سقط جنین درمانی میگوید: سقط درمانی با تشخیص قطعی سه پزشک متخصص و تأیید پزشکی قانونی مبنی بر بیماری جنین که به علت عقب افتادگی یا ناقصالخلقه بودن موجب حرج مادر است یا بیماری مادر که با تهدید جانی مادر توأم باشد قبل از ولوج روح (چهار ماه) با رضایت زن مجاز است و مجازات و مسئولیتی متوجه پزشک مباشر نخواهد بود.
برای پروانه توضیح میدهم که جدا از آن برای مجرمانه بودن عمل سقط جنین یکسری شرایط لازم است که دانستنش برای دچار نشدن به آن خوب است. این شرایط عبارتند از:
- اول از همه اینکه بر خلاف تصور عموم بیشتر حقوقدانان معتقدند درجرم سقط جنین فرقی بین جنین یا حمل مشروع یا نامشروع وجود ندارد. بنابراین دیه حمل نامشروع نیز همان دیه حمل مشروع است.
- درسقط جنین عمدی، مرتکب باید با علم به باردار بودن زن و به قصد سقط جنین اقدام نماید. در ایراد صدمه، در صورتی که صدمات و ضربات وارده بر یک زن باردار بدون اطلاع از باردار بودن او و بدون اینکه نتایج حاصله قابل پیشبینی باشد منجر به سقط شود مشمول مقررات سقط جنین عمدی نبوده و این قبیل موارد با احراز خطای مقصر به عنوان سقط جنین غیر عمدی مطرح میشود.
- ادویه وسایل سقط باید حتماً منجر به از بین رفتن و سقط جنین شود و استفاده آنها بدون تأثیر جرم نیست.
دیگران
در سقط جنین عمدی افراد زیادی ممکن است نقشآفرینی کنند. حواستان باشد اگر کسی برای سقط جنین از شما راهنمایی بخواهد یا دارویی در اختیار کسی برای سقط جنین بگذارید شما به عنوان معاون در جرم سقط جنین مجرم خواهید بود.
سقط جنین ممکن است به علت عوامل خارجی باشد. در مواردی چون وضع حمل بر اثر صدمه وارده ناشی از تخلفات رانندگی ( ماده 716 ق.م.ا) مرتکب، به حبس از دو ماه تا شش ماه و پرداخت دیه، در صورت مطالبه دیه از طرف مصدوم محکوم میشود که این مشخص است در عین حال هر گاه صدمه بدنی غیر عمدی ناشی از تخلفات رانندگی (ماده 715 ق.م.ا) منتهی به سقط جنین شود یعنی جنین زندهای ساقط و تلف شود جرم سقط جنین غیر عمدی تحقق مییابد.
جالب است بدانید برای تحقق جرم سقط جنین، انجام هرنوع عملی برای سقط روی زن حامله خواه از طریق مباشرت(مستقیماً) و خواه از طریق معاونت (غیر مستقیم) کافی است. ماده 623 ق.م.ا مقرر میدارد: «هرکس به واسطه دادن ادویه یا وسایل دیگری موجب سقط جنین زن گردد به شش ماه تا یکسال حبس محکوم میشود و اگر عالماً و عامداً زن حاملهای را دلالت به استعمال ادویه یا وسایل دیگری نماید که جنین وی سقط گردد به حبس از سه ماه تا شش ماه محکوم خواهد شد مگر اینکه ثابت شود این اقدام برای حفظ حیات مادر است و در هر مورد حکم به پرداخت دیه مطابق مقررات مربوط داده خواهد شد».
همچنین ماده 624 ق.م.ا مقرر میدارد: «اگر طبیب یا ماما یا دارو فروش و اشخاصی که بهعنوان طبابت یا مامایی یا جراحی یا داروفروشی اقدام کنند و وسایل سقط جنین فراهم سازند یا مباشرت به اسقاط جنین نمایند به حبس از دو تا پنج سال محکوم خواهند شد و حکم به پرداخت دیه مطابق مقررات مربوط صورت خواهد پذیرفت.» وسایلی هم ممکن است این افراد برای سقط جنین استفاده کنند، علاوه بر ادویه شامل وسایل فیزیکی و همچنین صدمه جسمی با اذیت وآزار و ضرب وجرح و همچنین استفاده از وسایل و ابزار جراحی برای تراشیدن انساج نیز میشود.
مجازاتهای سقط جنین
قانون مجازات برای مباشرین (کسانی که مستقیماً سقط جنین میکنند) و معاونین (کسانی که سقط جنین را تسهیل میکنند مجازاتهای ذیل را در نظر گرفته است: قانون جدید مجازات اسلامی برای مرتکبان اقدام به سقط غیر قانونی مجازاتهایی در نظر گرفته است. یکی از انواع این مجازاتها پرداخت دیه است.
دیه سقط جنین به ترتیب زیر است:
- نطفهای که در رحم مستقر شده است، دوصدم دیه کامل
- علقه که در آن جنین بهصورت خون بسته درمیآید، چهارصدم دیه کامل
- مضغه که در آن جنین به صورت توده گوشتی درمیآید، ششصدم دیه کامل
- عظام که در آن جنین به صورت استخوان درآمده، لکن هنوز گوشت روییده نشده است، هشتصدم دیه کامل
- جنینی که گوشت و استخوانبندی آن تمام شده، ولی روح در آن دمیده نشده است، یکدهم دیه کامل
- دیه جنینی که روح در آن دمیده شده است، اگر پسر باشد، دیه کامل و اگر دختر باشد، نصف آن و اگر مشتبه باشد، سهچهارم دیه کامل. البته باید این مطلب را نیز بدانید که علاوه بر دیه یکسری مجازاتهای تعزیری نیز برای سقط جنین پیشبینی شده است؛ یعنی سقط غیرقانونی مجازاتهای دیگری هم به دنبال دارد. براین اساس هرگاه دراثر جنایت وارد شده بر مادر، جنین از بین برود، علاوه بر دیه یا ارش جنایت بر مادر، دیه جنین نیز در هر مرحلهای از رشد که باشد، پرداخت میشود.
باید این را نیز در نظر داشت که هرگاه زنی جنین خود را در هر مرحلهای که باشد، به عمد، شبهعمد یا خطا از بین ببرد، دیه جنین حسب مورد توسط مرتکب یا عاقله او پرداخت میشود و هرگاه جنینی که بقای آن برای مادر خطر جانی دارد، به منظور حفظ نفس مادر سقط شود، دیه ثابت نمیشود.
مطابق قانون مجازات اسلامی سابق نیز هرکس به واسطه دادن ادویه یا وسایل دیگر موجب سقط جنین زن شود به 6 ماه تا یک سال حبس محکوم میشد اگر عالماً و عامداً زن حاملهای را راهنمایی به استفاده از ادویه یا وسایل دیگری میکرد که در نتیجه آن جنین وی سقط شود، به حبس از سه تا 6 ماه محکوم میشد یا اگر طبیب یا ماما یا داروفروش و اشخاصی که به عنوان طبابت یا مامایی یا جراحی یا داروفروشی اقدام میکردند وسایل سقط جنین فراهم میساختند یا مباشرت به اسقاط جنین میکردند به حبس از دو تا پنج سال محکوم میشد.
تصمیم نهایی
در نهایت با تمام توضیحاتی که برای پروانه دادم باعث شد به این نتیجه برسد که قبل از عملی کردن تصمیم خود حتماً به مشاوره هم سری بزند و به خودش فرصت تفکر بدهد.
فتاوی فقها درباره سقط جنین
- برخی از علما از جمله حضرت امام خمینی(ره) و آیتالله اراکی و آیتالله گلپایگانی سقط جنین را مطلقاً حرام میدانند مگر اینکه ادامه حاملگی برای جان مادر خطر داشته باشد که فقط در صورتی که روح در جنین دمیده نشده، سقط را جایز میدانند.
- اگر ادامه حاملگی برای مادر ضرری نداشته باشد و مادر فرزندش را ساقط کند، مرتکب فعل حرام شده و باید دیه جنین را بپردازد. توضیح اینکه از این دیه چیزی به خود مادر به عنوان ارث نمیرسد.
- اگر پزشک تشخیص دهد که اگر جنین به دنیا بیاید دارای عقب ماندگی ذهنی یا نقص عضو است حضرات آیات امام خمینی(ره) و اراکی و گلپایگانی اجازه سقط را ندادهاند.
- درموردی که پزشک تشخیص دهد که یکی از دو نفر (مادر و جنین) در موقع تولد خواهند مرد، اگر قبل از چهارماهگی جنین و حلول روح در جنین باشد سقط جنین را برای حفظ جان مادر جایز دانستهاند ولی امام خمینی(ره) بعد از دمیدن روح در جنین ارجحیتی برای حفظ جان یکی بر دیگری (یعنی جان مادر و جنین) قائل نیست و معتقدند که اگر علم به تلف شدن هر دو است و امکان حفظ یکی است، مورد باید با قرعه مشخص شود.
- اگر جنین سقط شده، دوقلو یا چندقلو باشد در ازای هرکدام دیه جداگانه واجب میشود.
- درجایی که اجازه سقط داده شده، اذن مادر یا پدر یا ولی جنین برای اسقاط جنین وقتی علت سقط برای حفظ جان مادر باشد، لازم نیست.
- علمای یاد شده در کلیه موارد چه سقط جنین عمدی باشد و چه شبه عمد و چه خطایی فقط پرداخت دیه را ثابت میدانند و مجازات قصاص را در مورد جرم سقط جنین رد مینمایند.
- طبق نظر دیگر علما هم سقط جنین مطلقاً حرام بوده و سقط جنین قبل از چهارماهگی و حلول روح با اثبات ضرر و خطر جانی برای مادر جایز است.
- بعد از چهارماهگی و حلول روح مطابق نظر همه علما(حضرت آیتالله خامنهای و حضرات آیات بهجت، زنجانی، تبریزی، فاضل لنکرانی، مکارم شیرازی و موسوی اردبیلی) به جز آیتالله تبریزی و موسوی اردبیلی، به هیچ وجه سقط جنین جایز نیست.
- حضرات آیات تبریزی و موسوی اردبیلی قائلند که در صورت ضرر و خطر جانی برای مادر، سقط جنین حتی بعد از دمیده شدن روح نیز بلااشکال است.
زهرا سپید نامه