تعداد دعواهای ارث را میتوان حداقل نیمی از آمار مرگ و میرها تخمین زد، زیرا با مرگ یک نفر است که گاهی بحث بر سر تقیسم داراییهایش به میان میآید و درست از زمانی که طرفین برای تقسیم ماترک به تفاهم نرسند، پای دستگاه قضا برای حل و فصل دعوی نیز به میدان نبرد خانگی باز خواهد شد. برنده این دعواهای ارث هر کسی باشد، وقتی میتواند از دارایی جدید خود لذت ببرد که سهم قانونی حکومت را بپردازد. موضوع مالیات بر ارث فرمولی دقیق و ثابت دارد که البته چند ماهی است قانون اصلاحیه بر قانون سال 66 تصویب و اجرا شده است. در این باره، به گفتوگو با حجت الاسلام «علیاصغر بیگدلی» نشستیم. وی مدیر کل سابق تعزیرات حکومتی استان مرکزی، رئیس شعبه تجدید نظر استان قم، رئیس شعبه تجدید نظر استان مرکزی، مستشار دادگاههای تجدید نظر استانهای مرکزی و قم، رئیس شعبه دادگاههای کیفری استانهای زنجان و مرکزی و رئیس شعبه دادگاه مدنی خاص استان زنجان بوده است.
دعواهای ارث
- مالیات در ارث چقدر است؟
این پرسش در اکثر نظامهای حقوقی پاسخی صریح و ساده دارد، چرا که درصدی مشخص به عنوان نرخ مالیات بر ارث مقرر شده است. اما در ایران فرمولی پیچیده برای آن در نظر گرفته شده است. در قانون ما، بر حسب اینکه ترکه متوفی به چه میزان باشد، مالیات بر آن نیز تفاوت خواهد داشت. علاوه بر این، نرخ مالیات بر ارث، تابعی از این نیز هست که وارث با متوفی چه نسبتی داشته باشد. هر چه نسبت وارث با متوفی نزدیکتر باشد، مالیات بر ارث کمتر است و هر چقدر که نسبت وارث با متوفی دورتر باشد، میزان مالیات بر ارث بیشتر خواهد بود.
- آیا ورثه باید برای دریافت ارث تا پرداخت مالیات صبر کنند؟
در قانون قبلی، پیششرط اینکه ترکه به ورثه پرداخت شود این بود که مجموع ترکه تقویم (ارزشگذاری) شود و آنگاه سهمالارث هر وارث مشخص میشد. سپس بر اساس قانون، نرخ مالیات ارث آن تعیین و سپس مالیات مزبور پرداخت میشد. انتقال ترکه به وراث پس از پرداخت مالیات ممکن بود. بنابراین، تا زمانی که کل ترکه متوفی ارزشگذاری نشود، امکان تعیین نرخ مالیات بر ارث وجود نخواهد داشت و حتی اگر بعد از اینکه نرخ مالیات بر ارث تعیین شد، مشخص شود که ارزش ترکه بیشتر یا کمتر بوده است، نرخ مالیات بر ارث آن هم امکان تغییر خواهد داشت.
روشن است که این موضوع میتواند مشکلات بسیاری را هم برای دولت و هم برای مردم ایجاد کند، چرا که باید کل مالیات بر ارث پرداخت شود تا ترکه قابل انتقال به ورثه باشد. در موارد بسیاری، ورثه امکان پرداخت کل مالیات بر ارث را ندارند، اما امکان پرداخت بخشی از آن را دارند و خواستار آن هستند که در مقابل پرداخت بخشی از مالیات بر ارث، بخشی از ترکه به آنها منتقل شود. در قانون قبلی، امکان پذیرش چنین درخواستی وجود نداشت، اما قانون جدید این کاستی را برطرف کرده و نرخ مالیات را نه براساس کل داراییهای متوفی، بلکه براساس انواع مختلف داراییها تعیین کرده است.
- در قانون جدید، مبلغ مالیات بر ارث چه تغییراتی کرده است؟
نرخ مالیات بر ارث به نحو چشمگیری کم شده و تفاوت میان وراث طبقه اول با طبقات دوم و سوم نیز همگن شده است. به عبارت دیگر، در قانون قبلی، تفاوتهایی که میان وراث طبقات مختلف وجود داشت که از نظر منطقی، به سختی قابل توجیه بود و فاصله نرخ مالیات بر ارث آنها نیز همگن نبود. اما در قانون جدید، انسجام و هماهنگی بیشتری در این زمینه وجود دارد و فاصله طبقات در همه موارد یکسان است. نرخ مالیات بر ارث طبقه دوم 2 برابر و طبقه سوم 4 برابر طبقه اول است. اما مهمترین تفاوت این است که لازم نیست کل داراییهای متوفی مشخص و ارزشگذاری شود تا نرخ مالیات بر ارث آن مشخص شود.
- چه کسی باید مالیات بر ارث را پرداخت کند و ضمانت اجرای آن چیست؟
روشن است که ورثه باید مالیات بر ارث را پرداخت کنند و بانکها، مؤسسات مالی، دفاتر اسناد و سایر شرکتها و نهادها مجاز نیستند بدون ارائه گواهی پرداخت مالیات، دارایی متوفی را به ورثه انتقال دهند. اگر انتقال دارایی به ورثه بدون دریافت این گواهی انجام شود، متخلف علاوه بر اینکه با ورثه در رابطه با پرداخت مالیات مسؤولیت تضامنی خواهد داشت، مشمول جریمهای به میزان 2 برابر مالیات متعلق نیز خواهد بود.
- چه گروهی از مالیات معاف هستند؟
در قانون قبلی، وراث طبقه اول تا مبلغ 30 میلیون ریال از معافیت مالیاتی برخوردار بودند و در صورتی که محجور یا معلول یا ازکارافتاده بودند، این مبلغ تا 50 میلیون ریال افزایش مییافت. به موجب قانون جدید، این معافیت نیز حذف شده است. وجود این معافیت، خصوصا در رابطه با اشخاص معلول یا محجور یا ازکارافتاده، از نظر منطقی و با ملاحظات اجتماعی قابل توجیه است و دلیل حذف آن روشن نیست.
- راهکار اصلی برای کاهش دعواهای ارث و حذف مالیات برآن چیست؟
روی آوردن به عقد صلح. عقد صلح در بیشتر مواقع با هدف پیشگیری از توسعه اختلاف و نزاع در امور یا رفع نزاع و اختلاف پیشآمده استفاده میشود. ماده 752 قانون مدنی مقرر کرده است: «صلح ممکن است یا در مورد رفع تنازع موجود یا جلوگیری از تنازع احتمالی در مورد معامله و غیر آن واقع شود.»
صلح از جمله عقود معین است و همانند سایر عقود باید شرایط اساسی ماده 190 قانون مدنی را از حیث اهلیت طرفین، قصد و رضای آنان، معین بودن موضوع و جهت مشروع در صورت تصریح دارا باشد. بر اساس ماده 753 قانون مدنی «برای صحت صلح، طرفین باید اهلیت معامله و تصرف در مورد صلح را داشته باشند.» طبق ماده 754 قانون مدنی «هر صلح نافذ است، جز صلح به امری که غیر مشروع باشد.» صلح یکی از تعهدات است و طبق ماده 215 قانون مدنی، مورد معامله باید مالیت داشته و متضمن منفعت عقلایی مشروع باشد. همچنین برای عقد طبق ماده 190 قانون مدنی باید مشروع باشد.
صلح از جمله مواردی است که علم اجمالی به موضوع آن کافی است، مشروط بر اینکه در نهایت به صورت علم کامل درآید. قانون مدنی به پیروی از فقهای امامیه، صلح را با انکار دعوی صحیح دانسته است؛ همانطور که صلح را با اقرار دعوی هم صحیح میداند. به عبارت دیگر، فرد میتواند اموالش را برای بعد از مرگ با دیگری (فرزندانش) صلح کند و به این ترتیب، تا زمان زنده بودن، اموال در اختیار فرد خواهد بود و بعد از مرگ او نیز هر کسی میداند مالک چیست و دیگر دعواهای ارث پیش نخواهد آمد.
روشنک محمدی