خانواده

به طلاق رسیدن ازدواج – برای شناختن یکدیگر باید چند ملاک و معیار را مورد بررسی قرار دهند ؟

به طلاق رسیدن ازدواج : هیچ کس ازدواج نمی کند که طلاق بگیرد اما آمارها نشان می دهد که در دهه اخیر درصد طلاق به شدت بالا رفته، به طوری که در شهرهای بزرگ از هر سه ازدواج، یکی به طلاق منجر می‌شود. این وضعیت بسیار نگران‌کننده است و برای حل آن باید اول دلایل آن را دانست.

چرا ازدواج‌ها به طلاق می رسند؟

مشاوران خانواده پنج علت اصلی را برای طلاق های ایرانی ذکر می کنند. نداشتن شناخت، نداشتن امید به تغییر، نبود تفاهم، تکراری شدن و دخالت خانواده که در اینجا به همه این موارد می پردازیم. دانستن درباره عوامل طلاق می تواند باعث شود انتخاب درست تری داشته باشید و از همین ابتدای زندگی مراقب آسیب هایی که در کمین شما است باشید.

نداشتن شناخت

اولین علت اصلی طلاق در جامعه، نداشتن شناخت مناسب نسبت به یکدیگر پیش از ازدواج است. به بیان دیگر خانواده و خود فرد نسبت به خصوصیات و ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری شریک آینده زندگی‌اش آگاهی ندارند. اما راه‌حل این مشکل چیست؟ برای شناخت صحیح، زوج‌ها ابتدا باید خود را بشناسند و زمانی که به خودشناسی رسیدند در درجه بعد به دنبال کسی باشند که با توانایی‌ها و ارزش‌های‌شان همخوانی داشته باشد.

برای شناختن یکدیگر باید چند ملاک و معیار را مورد بررسی قرار دهند از جمله:

به لحاظ مذهبی در یک راستا باشند، به اعتقادات یکدیگر احترام بگذارند و از منظر فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی شبیه هم باشند.
یک ازدواج معقول آن است که پسر بزرگ‌تر از دختر باشد. برخی این سوال را می‌پرسند که اگر سن دختر از پسر بالاتر باشد چه پیش می‌آید؟ در پاسخ باید گفت که اگر طرف مقابل تمام ملاک‌های دیگر طرف را داشته باشد و تفاوت سنی را هم دختر و هم پسر پذیرفته باشند مشکلی نیست.
باید هر دو طرف از ظاهر و آراستگی شریک زندگیشان خوش‌شان بیاید. اگرچه خیلی از جوانان این مورد را به عنوان اولین و مهم‌ترین نکته در نظر می‌گیرند و بعد سراغ سایر ملاک‌ها و معیارها می‌روند که این نوع شیوه انتخاب، نادرست است.
دختر و پسر باید انرژی‌های یکسان داشته باشند، زیرا این مساله به آنها کمک می‌کند که هم‌پا و رفیق یکدیگر باشند.
توجه به عادت‌های شخصی از جمله مواردی است که باید به آن توجه داشت که آیا ما به عنوان یک همسر می‌توانیم با عادت‌های شریک آینده زندگی‌مان مانند نوع و نحوه صحبت کردن، لباس پوشیدن، راه رفتن و… کنار بیاییم.
دیدگاه یکسانی در مورد میزان درآمد و نوع پول خرج‌کردن داشته باشند. این را باید بدانید که نوع، میزان و نحوه پول خرج‌کردن در زندگی مشترک بسیار مهم است و اگر در این زمینه مشکلی باشد، می‌تواند حتی منجر به طلاق شود.

–

سعی کنید به تغییر، امید نداشته باشید

زوج‌های جوان باید بدانند که بعد از ازدواج هیچ تغییری رخ نمی‌دهد بلکه اصرار در تغییر باعث مقاومت طرف مقابل، لج و لجبازی، دعوا و قهر و در نهایت منجر به طلاق می‌شود، پس اگر نمی‌خواهید با طلاق و تبعات آن روبه‌رو شوید، ملاک‌های فوق را جدی بگیرید.

بارها دیده شده که دختران و پسران جوان برای انتخاب همسر به دنبال شخصی متفاوت از خود در واقع نقطه مقابل خود به لحاظ شخصیتی می‌گردند. به عنوان مثال ممکن است که دختری اجتماعی با روابط عمومی قوی به دنبال مردی باشد که روابط اجتماعی محدودی داشته باشد، وقتی این زوج کنار هم قرار گیرند مسلما یکدیگر را درک نمی‌کنند و در آینده همین درک نکردن، مساله‌ساز خواهد شد. افراد برای انتخاب شریک زندگی‌شان باید تشابه شخصیتی را مدنظر قرار دهند و شریکی را انتخاب کنند که از هر جهت شبیه خودشان باشد.

در زندگی مشترک، گفت‌وگو کردن به عنوان یک عامل مهم در ازدواج موفق است. زوج‌هایی که بیشتر اهل گفت‌وگو هستند توانایی حل مساله را نیز دارند. متاسفانه از هر 10 زوج، کمتر از سه زوج توانایی گفت‌وگوکردن به شیوه مناسب را دارند

نبود تفاهم

سومین دلیل به طلاق رسیدن ازدواج در جامعه، تفاهم نداشتن است. زوج‌ها برای ادامه یک ارتباط رضایتمند باید از مهارت‌های زندگی مانند گفت‌وگو کردن، گوش دادن و توانایی حل مساله آگاهی داشته باشند و این را بدانند که با تشکیل زندگی «من» و «منیت» از بین رفته و «من» تبدیل به «ما» می‌شود. در زندگی نفع «ما» مطرح است.

همچنین زوج‌ها باید توانایی سازگاری در هر شرایطی را داشته باشند. در زندگی مشترک، گفت‌وگو کردن به عنوان یک عامل مهم در ازدواج موفق است. زوج‌هایی که بیشتر اهل گفت‌وگو هستند توانایی حل مساله را نیز دارند. متاسفانه از هر 10 زوج، کمتر از سه زوج توانایی گفت‌وگوکردن به شیوه مناسب را دارند. باید به این مساله توجه داشت که وقتی نتوان با گفت‌وگو به حل مساله‌ای پرداخت، مشکل بغرنج خواهد شد.

–

تکراری شدن و نبودن هیجان

چهارمین علت اختلاف و طلاق میان زوج‌ها، تکراری شدن زن و شوهر برای یکدیگر است. این را باید دانست که رابطه زناشویی مانند یک گیاه است و باید برای رشد آن و جلوگیری از خراب شدن و پژمرده شدن به آن رسید. منظور این است که حس‌ها و نگاه‌های تازه که در روزهای نخست آشنایی وجود داشته است را دوباره بسازیم. تازگی داشتن برای یکدیگر سبب می‌شود که هر دو طرف از لحاظ عاطفی به یکدیگر نزدیک شوند و حس مهم بودن را به یکدیگر انتقال دهند. زمانی که زوج‌ها وارد فضای طلاق می‌شوند در واقع این پیام را برای یکدیگر می‌فرستند که «تو برای من مهم نیستی.» این در حالی است که هر دو طرف می‌توانند کارهایی انجام دهند که برای طرف مقابل تکراری و خسته‌کننده نشود.

دخالت خانواده‌ها

پنجمین علت اصلی طلاق را می‌توان دست‌های دخالت‌گری از بیرون دانست، دخالت‌ها می‌تواند شامل موارد ذیل باشد:

دخالت خانواده‌ها: متاسفانه بسیاری از زوج‌ها این مجال و اجازه را به خانواده‌های‌شان می‌دهند که از همان روزهای اول ازدواج در زندگی‌شان مداخله کنند. علت این دخالت به وابستگی فرد به خانواده نخستین‌اش بازمی‌گردد.

دختر و پسر وقتی درصدد تشکیل زندگی مشترک هستند باید وابستگی خود را از خانواده قطع کنند و هر کدام از آنها برای پایداری زندگیشان به مدیریت خانواده خود بپردازند.
دخالت امور شغلی و کاری: اهمیت دادن بیش از اندازه به کار و شغل سبب می‌شود که زوج‌ها نتوانند وقت مفید و کافی کنار یکدیگر داشته باشند که بالطبع این مساله باعث می‌شود محبت در خانواده کمرنگ شود. این را باید دانست که شغل همه زندگی نیست بلکه ابزاری برای زندگی است.
دخالت اهداف شخصی: گاهی یکی از زوجین اهداف خود را بزرگ جلوه داده و به آن بها می‌دهد، مثلا ممکن است یکی از همسران دوست داشته باشد به خارج از کشور مهاجرت کند یا اینکه در منطقه خاصی خانه داشته باشد، در حالی که طرف مقابل چنین تفکری ندارد. وقتی به این مسایل بیش از حد پرداخته شود عملا سکان زندگی از دست زن و شوهر خارج می‌شود و روابط به سمت گسسته شدن پیش می‌رود. بهترین راه‌حل برای این دسته از زوج‌ها این است که امیال و اهداف خود را در خانه مطرح کنند و تصمیم مشارکتی بگیرند. امروزه فضا، فضای مشارکتی است.
دخالت فرزندان: زوج‌ها برخی اوقات به فرزندان‌شان بیش از اندازه بها می‌دهند، به طوری که تصمیمات را فرزندان بر عهده می‌گیرند.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا