داستانش را دوست دارد از انتها به ابتدا تعریف کند، از شبی که «پرویز» گفت دردی در کمرش دارد و بهتر است استراحت کند؛ چند دقیقه بعد، به مریم، همسرش باز میگوید درد کمرش بیشتر شده و احساس میکند راه نفسش را بسته است:« رنگ به رو نداشت. پرویز همیشگی نبود، رفته رفته صورتش تیره میشد و سخت نفس میکشید. سریع یک آژانس گرفتیم. در ماشین از حال رفت و دیگر هیچ وقت نیامد. تمام کرده بود، همانجا. نمیتوانستم باور کنم کسی که تا یک ساعت پیش حی و حاضر، برایم از روزش تعریف کرده بود، اینطور به صورت آنی از حال برود. بعد از این همه سال زندگی مشترک، دیگر صبحها پرویزی نیست که با دیدن چهره اش، دلگرمی بگیرم و شب ها، با بودنش در خانه، خدا را شکر کنم.» در این مقاله نطالبی درباره ارث زوجه برایتان بیان می کنیم.
آمده دفتر حقوقی تا از جزئیات ارث و میراث همسرش باخبر شود. چشمانش هنوز اشک دارند. با تردید میپرسد:« به خدا مجبورم کردند، اگر به خودم بود هیچ وقت نمیآمدم، اگر کسی از آشنایان یا فامیل بفهمد من را اینجا فرستادهاند، آبرویم میرود. شما از این موردها داشتید؟ به نظر شما زود نیامدم؟» می خواهد از دارایی همسرش بگوید، برمیگردد عقب، خیلی عقب و داستانش را سر و ته میکند:« ماجرای من و پرویز به خیلی سال پیش باز میگردد. 65 سال دارم و همسرم، 70سالش بود که فوت کرد.
میخواهم از سالهای آشناییمان بگویم، تا دیپلم بیشتر درس نخواندم. 20 ساله بودم که راهی خانه بخت شدم. پرویز آن سال ها، دانشجو شده بود. سربازی اش زود تمام شده و بلافاصله در رشته حقوق دانشگاه تهران قبول شده بود. همسرم، مثل دیگر مردهای آن دوره نبود، تشویقم میکرد به درس خواندن و مهمتر از آن، فعالیت اجتماعی. تحت کمکها و البته حمایتهایش، تصمیم گرفتم برای آزمون دانشگاه درس بخوانم و خواندم، قبول شدم. از آن به بعد، من هم دانشجوی ادبیات دانشگاه ملی (شهید بهشتی فعلی) بودم. ادبیات را همیشه دوست داشتم و پرویز تشویقم کرد برای ادامه تحصیل، علاقه ام را دنبال کنم. بعد از اتمام درسم، دبیر شده بودم. پرویز هم یک وکیل خبره شده بود و زندگی موفقی داشتیم.
همان سالها هم صاحب اولین فرزند شدیم. من واقعاً تمام این سالها، از زندگی ام راضی بودم. از نظر رفاه، در وضعیتی مناسب قرار داشتیم. سالها گذشت و گذشت و ما با اندوختههایمان، داراییهای بیشتری کسب میکردیم. دو خانه و دو ماشین داشتیم که هر دو اموال، نصف نصف برای زندگیمان تقسیم شده بود. یک ماشین و خانه به نام من بود و یک خانه و ماشین دیگر، به نام پرویز. چند زمین کوچک و مقداری سکه هم در لیست داراییهای پرویز است. با وجود اینکه همسرم، وکیل بود، هیچ گاه از قوانین حقوقی سردرنیاوردم. نه از ارث و میراث، نه از نحوه تقسیم شدن آن و…» او از زندگی اش با رضایت یاد میکرد و همسرش را دوست داشت.
مریم با تشویق خانواده اش، میخواهد بداند در حال حاضر، چه میزان از دارایی همسرش، متعلق به او و چه میزان متعلق به فرزند اوست: «دخترمان در حال حاضر نروژ زندگی میکند. او حتی به دلایل مشغلههای زیاد، نتوانست برای مراسم خاکسپاری پدرش به ایران بیاید. با وجود اینکه بارها و بارها، گفته است هیچ چیزی از اموال پدرش نمیخواهد، اما میخواهم بدانم از این اموال، چقدر باید برای دخترم کنار بگذارم.» ماده 861 قانون مدنی به ارث اشاره میکند و میگوید: «موجب ارث دو امر است: نسب و سبب.» منظور از نسب، علقه خونی با فرد است و منظور از سبب، ایجاد رابطه به موجب قرارداد و با سبب خاصی است. بر این اساس، زوج و زوجه از بستگان سببی یکدیگر به حساب میآیند. متقابلا، فرزندان آنها با والدین خود، دارای رابطه نسبی خواهند بود.
چگونه از همسرم ارث میبرم (ارث زوجه) ؟
زن و شوهر، پس از فوت از یکدیگر ارث میبرند اما میزان آن تحت شرایطی خاص ممکن است متفاوت باشد. البته نباید فراموش کرد که طبق قوانین مدنی ایران، زن و شوهر در صورتی میتوانند وارث یکدیگر باشند که بین آنها رابطه زوجیت دائم برقرار باشد. بنابراین نمیتوان در ازدواج موقت یا دیگر روابط زناشویی، انتظار توارث داشت. طبق این تحلیل، مریم از پرویز اموالی را به ارث خواهد برد، اما همان طور که پیشتر ذکر شد، میزان آن در هر مورد بسته به متغیرهایی متفاوت خواهد بود. اگر شوهر دارای فرزند یا نوه باشد سهم زن یک هشتم و اگر فرزند یا نوه نداشته باشد سهم زن یک چهارم از اموال شوهر است. اما در اینجا باید به دو نکته توجه کرد. اول آنکه فرقی نمیکند شوهر از این زن فرزند یا نوه داشته باشد یا زن دیگر، پس اگر شوهر دارای فرزند و یا نوه بود سهم زن او یک هشتم از اموال به جا مانده از اوست.
ماده 942 قانون مدنی صراحتاً درباره ارث زوجه به این نکته اشاره میکند و میگوید: «اگر مردی دارای دو یا چهار زن عقد دائم است، پس از مرگش در صورت داشتن فرزند، یک هشتم از اموالش بین زنان به طور مساوی تقسیم خواهد شد.البته به این نکته مهم نیز باید توجه داشت، دو زن که یکی از آنها فرزندی ندارد اما زن دوم دو دختر و یک پسر دارد، پس از مرگ همسر، زن اول با آنکه فرزندی از شوهر متوفی نداشته است، ولی به علت وجود فرزندان همسر دوم نصف یک هشتم از اموال شوهرش را ارث خواهد برد.» ماده 843 قانون مدنی به وصیتکننده اجازه داده که فقط تا ثلث اموالش را وصیت کند. اگر وصیت فرد متوفی بیش از این مقدار باشد باید ورثه در خصوص بقیه اموال اجازه دهند؛ یعنی اگر خانهای که از سوی شوهر متوفی برای همسرش وصیت شده از نظر قیمتی بیش از یک سوم اموال او نباشد وصیتنامه صحیح است. در غیر این صورت باید ورثه درباره بقیه ثلث اموال اجازه دهند.
بالاتر گفته شد پرویز و مریم دارای فرزندی هستند که در حال حاضر در ایران زندگی نمیکند. بنابراین، مریم به میزان دارایی پرویز، یک هشتم از مال او را به ارث خواهد برد، اما نباید از یاد برد که طبق قوانین مدنی ایران تا پیش از سال 1387، زنان از اموال غیرمنقول همسرانشان ارث نمیبردند. «مجلس شورای اسلامی، در بهمن ماه 1387(ه.ش)مواد 946 و 948 قانون مدنی ایران را اصلاح کرد. با این اصلاح و سهیم کردن زوجه در قیمت زمین، تحولی چشمگیر در حقوق ارث زوجه از اموال شوهر به وجود آمد.
این تحول، بیش از هر چیز مدیون اظهار نظر صریح یکی از فقهای معاصر است که زمینه مناسب را برای ارائه طرح از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی فراهم ساخت.در قانون مدنی، مصوب سال 1307(ه ش) زن از عین و قیمت زمین محروم است و تنها مستحق دریافت قیمت ابنیه و اشجار میباشد. با اصلاح مواد فوق، زمین نیز مشمول سهم زن از اموال شوهر شد. در عین حال، زن از قیمت اموال غیر منقول بهرهمند میشود، اما از عینآن محروم است.
هر چند در ماده 948 اصلاحی نیز کماکان بر حق زن از استیفای عین اموال غیر منقول ارث زوجه ، در صورت امتناع سایر ورثه از ادای قیمت تأکید شده است، اما به نظر میرسد قانونگذار باید میان زوجهای که از شوهر دارای فرزند است و زوجه بدون فرزند تفکیک قائل میشد و زوجه دارای فرزند از شوهر را مستحق دریافت عین میدانست. با اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب 1387 که در نتیجه آن مواد 946 و 948 اصلاح شد و ماده 947 حذف گردید، تحول شگرفی در اموال موضوع ارث زوجه بهوجود آمد. به موجب این قانون، زوجه که تاکنون از عرصه اموال غیر منقول بیبهره بود، از قیمت زمین هم بهرهمند شد.»
همچنین رهبر معظم انقلاب در آخرین فتوای خود در پاسخ به سؤالی درباره میزان ارث زوجه از اموال غیرمنقول، گفته بودند: « زن در صورت فرزنددار بودن شوهر، یک هشتم از عین اموال منقول و یک هشتم از قیمت اموال غیرمنقول اعم از عرصه و اعیان ارث میبرد و در صورت نداشتن فرزند حتی از همسر دیگر سهم او یک چهارم میباشد.» سهم مریم از دارایی شوهرش یک هشتم خواهد بود. چیزی که مریم با پرسشهای مکرر و فشار خانواده خودش دوست داشت بداند و از اینکه احساس میکرد ممکن است این سؤال کمی زود باشد رنج میبرد.