این روزها بحث بر سر تصویب طرح پر حاشیه، صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی از سوی مجلس شورای اسلامی بسیار زیاد است و تقریبا همه شهروندان دارند در مورد آن صحبت میکنند. اما آیا این طرح در تعارض با حقوق بشر مدرن انسانها نیست؟ آیا میتوان جامعهای را از چنین حقی به طور قانونی محروم ساخت؟
دسترسی به اطلاعات و اینترنت آزاد در ایران
دنیای مدرن ابزار مدرن نیز میطلبد. برای همین هم بررسی نقش اینترنت و فضای مجازی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه نتایج کاملا منطقی و قابل پیشبینی به ما نشان میدهد. هر جا که بر مبانی دموکراسی تاکید بیشتری شده و جامعه آزادی بیان و توسعه صنعتی بیشتری دارد، شهروندان هم دسترسی راحت تری به دنیای اطلاعات و اینترنت دارند. در بسیاری از کشورها این دسترسی بدون هیچگونه محدودیتی ارائه شده است. بدین ترتیب، حق دسترسی به اطلاعات و اینترنت آزاد را میتوان جز حقوق نسل جدید بشر دانست که تضمینکننده استقرار دموکراسی در یک جامعه است.
در واقع این حق حاصل تعامل چندین حق از حقوق بشر با پیشرفتهای دنیای تکنولوژی در عصر حاضر است. به عنوان مثال، هنگامی که مردم به راحتی بتوانند با این فضا ارتباط برقرار کنند، حق تعیین سرنوشت آنان هم حفظ شده است چرا که تعیین سرنوشت در دنیای امروز، به معنای جنگ نظامی و تمامی موارد تاریخی نیست. همین که افراد بتوانند در فضای مجازی، اندیشه خود را بیان کنند و با این آزادی بیان، تصمیم بگیرند که چه سرنوشتی برای آینده کشورشان مناسبتر است، حق تعیین سرنوشت برقرار شده است.
کمک فضای مجازی در برقراری ارتباطات
از طرفی اینترنت و فضای مجازی باعث شده تا مردم بدون نیاز به هیچ واسطهای با حاکمان و مسئولان جامعه خود سخن بگویند و از طرف دیگر حکومت بتواند با افکار جمعی و جو جامعه از نزدیک آشنا شود. به طوری که رئیس جمهور سابق آمریکا، دونالد ترامپ، به توییتهای فراوان خود معروف بود. با این برقراری ارتباط دو طرفه که به جز بیواسطه بودن بسیار هم سریعتر و راحتتر است، مردم حاکمیت اصلی خود را نشان میدهند که برای هر مسئله اجتماعی چه نظری دارند و ترجیح می دهند چه تدابیری از جانب حاکمانشان اتخاذ شود. رساندن انتقادات و پیشنهادات به کمک اینترنت و فضای مجازی بسیار آسانتر از گذشته است. همین چند وقت پیش، چند تن از حاضران در دادگاه صحرایی افغانستان که از طرف طالبان برای محاکمه و مجازات چند زن برقرار شده بود، با انتشار ویدیوهایی به جهانیان خبر دادند که چه مصیبت و رنجی بر آنان وارد شده است. وایرال یا جهانی شدن یک هشتگ، یک توییت، یک ویدیو و یک چالش باعث میشود تا مردم از سراسر دنیا از حال هم با خبر باشند و بهم متصل گردند.
حق دسترسی به اطلاعات و اینترنت آزاد، بر اساس اصل شفافیت استور شده است. حتی اگر برخی از این موضوع خوشنود نباشند، اما فضای مجازی سرانجام دست همه را رو خواهد کرد. شاید گاهی اوقات این فضا عمدی یا غیرعمدی متشنج شود، اصل و فرع با هم مخلوط گردد و مخاطب به جای موضوع اصلی به حاشیه رود و با دیگر افراد درگیر شود، اما سرانجام واقعیت زودتر از چیزی که فکرش را بکنید آشکار خواهد شد.
هر چقدر هم سانسور و فیلترینگ با زیر پا گذاشتن حق استقلال و آزادی رسانهها که زیرمجموعهای از حقوق بشر است، در مقابل مردم بایستد، باز هم اینترنت راه خود را برای برگشت پیدا میکند. در واقع خاصیت این فضا پویایی و به روز رسانی مرتب است. پس خیلی راحت تغییر میکند و خیلی سریع خود را با شرایط جدید وفق میدهد.
اما چرا تصویب طرح صیانت کاربران در فضای مجازی، در این دوران بیشتر از هر زمانی واکنشهای مخالف را در پی داشته و نقل همه محافل شده است؟ پاسخ به شرایط کنونی برمیگردد.
حالا دو سال است که کرونا زندگی مردم را کاملا زیر و رو کرده است. تا پیش از اگر کارهای روزانه مردم تا 50 درصد با اینترنت و فضای مجازی راه میافتاد، اکنون این رقم به 90 درصد رسیده است. آموزشهای سراسری در مدارس و دانشگاهها، آموزشهای اختیاری مانند کلاسهای زبان و غیره و خرید هر نوع مایحتاج اکنون با اینترنت انجام میشود. همانطور که رقم متقاضیان برای استفاده از خدمات آنلاین بالا میرود، تعداد کسب و کارهای آنلاین نیز بیشتر میشود. یعنی یک بازار کار راحتتر با دسترسی بهتر از طریق فضای مجازی برای مردم فراهم شده که هم هزینههای آنان را کاهش میدهد و هم منبع درآمد برای افرادی است که شاید به سختی بتوانند خارج از این فضا موقعیت شغلی مناسبی پیدا کنند.
وقتی نمایندگان مردم با بهانه چارچوبمند کردن و صیانت از حقوق مردم، اقدام به مسدود کردن اینترنت آزاد و ارتباط با جهان میکنند، در واقع درآمد بخشی از جامعه و آسایش بخشی دیگر را نادیده میانگارند. این مسئله نه توجیه اقتصادی دارد و نه توجیه مدیریتی. به جای وقت گذاشتن برای ارتقا نمونههای داخلی که مردم را با خدمات بهتر به خود جذب کنند، با حذف رقبای قدر خارجی مردم را وادار به استفاده از این برنامهها میکنند. این در حالی است که برای تولید هر کدام از این اپلیکیشنهای خارجی یک تیم و یک کمپانی شبانه روز در حال فراهم کردن زیرساختها بوده است تا مخاطبان خود را راضی نگه دارد. این راه صد سالهایست که یک شبه طی نخواهد شد!
البته که مردم فقط از طریق اینترنت خرید نمیکنند یا آموزش نمیبینند. بلکه اطلاعرسانی و آگاه کردن جامعه از وقایع روز در جهان اطراف نقش مهمی است که اینترنت بازی میکند. اینکه افکار جهانی به کجا میرود و مردم باید چه مطالبات و انتظاراتی از حاکمان خود داشته باشند، امکانی است که حق دسترسی آزاد به این فضا برای مردم فراهم میکند.
انسان مدرن نمیتواند بیخبری و بیارتباطی را تاب بیاورد و با طرحی مثل طرح صیانت موافق نخواهد بود. نمیشود مردم را راضی کرد که به بهانه حفظ حقوقی که زیر پا هم گذاشته نشده، با اعمال این حجم از محدودیت کنار بیایند.
بررسی حق دسترسی به اطلاعات و اینترنت آزاد در منابع حقوقی ایران
در قوانین و منابع حقوقی ایران، حق دسترسی به اطلاعات و اینترنت آزاد، به رسمیت شناخته شده است. در قانون اساسی نه صراحتا ولی با تفسیر موسع از اصول مختلفی مانند بند دو اصل سوم این قانون می بینیم که دولت موظف به استفاده از هر روش و ابزاری برای بالا بردن آگاهی عمومی است. مسلما در سال تصویب قانون اساسی اینترنت و فضای مجازی نبوده که بخواهد صراحتا قید شود پی به تفسیر پویا در این زمانه میبینیم که این فضا به رسمیت شناخته شده است. همانطور که قانون اساسی میگویید دادگاهها در رسیدگی به جرائم مطبوعاتی و سیاسی باید علنی باشند و یا مذاکرات مجلس شورای اسلامی باید علنی برگزار شود و حتی اصل بیستم که برای همه ملت ایران تمامی حقوق اعم از اقتصادی و فرهنگی و غیره را به رسیمت شناخته است. همه اینها به ما نشان میدهد که این حق برای مردم رسمی است.
همچنین در قوانین عادی، با وجود قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام دیگر جای تردیدی باقی نمیماند. ما قوانینی مانند آزادی مطبوعات داریم که مطبوعات در دنیای امروز بیشتر مجازی است و حتی قوانین کیفری برای رسیدگی به جرائم رایانهای و فضای مجازی به ما نشان میدهد این حق بدیهی مردم است که از این فضا به صورت آزادانه استفاده نمایند.
منشور حقوق شهروندی هم در اصول متعددی به حق دسترسی آزاد به اطلاعات اشاره کرده است.
محدودیتهای وارد بر حق دسترسی به اطلاعات و اینترنت آزاد
فضای بینهایت اینترنتی، باید برای همه مردم آزاد باشد تا هرکس هر گونه که خواست در این فضا رفتار نماید. اما گاهی اوقات محدودیتهای عقلانی هم برای این فضا میتوان در نظر گرفت. مانند زمانی که به موجب اینترنت، حقوق مالکیت شخص یا اشخاصی تضییع شود. مصداق بارز آن حق کپی رایت است که به سازندگان در هر فیلد و حوزهای حقوقی تعلق میگیرد و از حقوق این افراد حفاظت میکند.
گاهی این محدودیتها بسیار گنگ و مبهم است. یکی از آنها این است که رفتارهای اجتماعی در فضای مجازی، مخالف با مبانی اسلام نباشد، حال آن که تبیین نشده این مبانی دقیقا چه هستند و چه رفتارهایی را شامل میشود و در صورت وقوع چه واکنشی به همراه دارد.
دوم زمانی است که امنیت ملی در خطر باشد. باید به صراحت عنوان کرد امنیت ملی چه زمانی ممکن است تهدید شود و با چه سری اقداماتی از آن محافظت خواهد شد. و مسئله زیر پا گذاشتن مصالح و حقوق عمومی که کاملا گنگ و مبهم است.
در واقع به جای تصویب طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی بهتر بود، قانون مشخصی برای حمایت از کاربران در این فضا مقرر شود که در صورت روی دادن جرائم مختلف در این فضا، کاربر قربانی دستش به جایی بند باشد. حقوق افرادی را که از طریق این فضا منبع درآمدی برای خود ایجاد کردهاند، حفظ شود. به مردم حق انتخابی داده شود و یکی از اساسیترین حقوق بشری آنان محدود نگردد. اما متاسفانه این طرح غیر اصولی از هر چیزی صیانت میکند به جز حقوق کاربران!