۲ سال گارسون رستورانی ایتالیایی در شمال تهران بود. در این مدت فوت و فن گارسونی در این رستورانها را بهخوبی آموخت و با همه غذاهای ایتالیایی آشنا شد تا بتواند نقشه سرقتهایش را عملی کند. او با شگرد منحصربهفرد دست به سرقت از مشتریان میزد اما در نهایت گرفتار پلیس شد.حدود 2ماه قبل بود که مرد جوانی به اداره پلیس رفت تا از گارسون یکی از رستورانهای شیک ایتالیایی در شمال تهران شکایت کند. او در توضیح ماجرا گفت: همراه همسرم برای صرف شام به رستوران رفته بودیم. پس از شام دسر سفارش دادیم و گارسون رستوران که مردی جوان بود به سمت میز ما آمد و صورتحساب را داخل بشقابی روی میزمان گذاشت.
من هم کارت عابربانکم را تحویلش دادم تا هزینه شام را از حسابم برداشت کند. او رمز کارتم را گرفت و رفت اما هر چه گذشت اثری از او نشد. برای همین نزد مدیر رستوران رفتم و سراغ گارسون جوان را گرفتم اما او همه جا را گشت و درحالیکه شگفتزده شده بود، گفت که وی را امروز صبح استخدام کرده و شمارهای از او ندارد. وی ادامه داد: لحظاتی بعد برایم پیامک بانک آمد و متوجه شدم که گارسون جوان بیشتر از 3میلیون تومان از حسابم برداشت کرده است.
شروع تحقیقات
با ثبت این شکایت، تیمی ازکارآگاهان با دستور قاضی نصرتی، بازپرس شعبه اول دادسرای ناحیه 34تهران، جست و جو برای دستگیری گارسون سارق را شروع کردند. هنوز ردی از این مرد بهدست نیامده بود که کارآگاهان با چند شکایت مشابه دیگر روبهرو شدند. شکایتها نشان میداد که گارسون جوان بهصورت سریالی دست به سرقت از مشتریان رستورانهای ایتالیایی میزند. درحالیکه همه شاکیان مشخصات یک مرد را به پلیس ارائه کرده بودند، مأموران به بررسی شماره حسابی پرداختند که متهم پولهای مالباختگان را به آن میریخت اما این حساب با مدارک جعلی افتتاح شده بود.
سرنخ مهم
درحالیکه تحقیقات برای دستگیری سارق حرفهای ادامه داشت شکایت تازهای پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت. این بار متهم به جای سرقت از مشتریان، دست به سرقت خودروی صاحب رستوران ایتالیایی زده و فرار کرده بود. صاحب رستوران در توضیح ماجرا چنین گفت: چند روز پیش برای استخدام یک گارسون حرفهای آگهی دادم که مرد جوانی به رستورانم آمد و مدعی شد که پیش از این در چند رستوران ایتالیایی کار میکرده است. او با اعتماد به نفس کامل صحبت میکرد و فوت و فن این کار را بلد بود. من هم به او اعتماد و همان روز استخدامش کردم. برای ضمانت هم کارت سربازیاش را در اختیارم قرار داد و مدعی شد که کارت ملیاش در شهرستان است. درآخر وقت کاری اما زمانی که سوئیچ ماشینم روی میز بود، او سوئیچ را برداشت و ماشینم را دزدید و فرار کرد.
با این شکایت، شماره پلاک خودروی شاکی به همه واحدهای گشتی مخابره شد تا اینکه مأموران سارق جوان را هنگام تفریح با دخترموردعلاقهاش شناسایی و پس از توقف خودرو، او را دستگیر کردند. متهم بعد از دستگیری نهتنها به سرقتهای سریالی از مشتریان رستورانهای ایتالیایی اعتراف کرد بلکه مدعی شد که حساب صاحب یک مبل فروشی را هم خالی کرده است. به این ترتیب قاضی پرونده برای او قرار بازداشت صادر کرد و مرد جوان برای ادامه تحقیقات در اختیار پلیس قرار گرفت.
عاشق هیجانم
متهم جوانی 35ساله است که پیش از این هم به جرم سرقت دستگیر و زندانی شده بود. او از جزئیات سرقتهایش میگوید.
- دفعه قبلی هم به جرم سرقت از مشتریان رستورانها دستگیر شده بودی؟
بله. سال 92بود و با همین روش دست به سرقت زده بودم که دستگیر شدم. 2 سال زندانی بودم. 2ماه پیش آزاد شدم و چون نتوانستم کار مناسبی پیدا کنم از همان موقع دوباره تصمیم به سرقت گرفتم.
- تو که به راحتی در رستورانهای ایتالیایی استخدام میشدی. پس چرا میگویی مشکل کار داشتی؟
درآمد زیادی نداشتم. دوست داشتم زود پولدار شوم.
- چه شد که چنین نقشهای برای سرقتهایت طرح کردی؟
راستش من مدتی در رستورانی ایتالیایی بهعنوان گارسون کار کردم و حسابی در این کار حرفهای شدم. در این مدت متوجه شدم مشتریان یک فرق اساسی با بقیه جاها دارند. آنها معمولا کارتشان را در اختیارم قرار میدادند و با گفتن رمز میخواستند تا مبلغ غذا را با دستگاه کارتخوان رستوران برداشت کنم. همین باعث شد که نقشه سرقت بکشم. از آنجا استعفا کردم و از طریق آگهیها رستورانهای ایتالیایی را شناسایی میکردم و راهی آنجا میشدم تا دست به سرقت بزنم.
- چرا فقط رستورانهای ایتالیایی؟
چون با همه غذاهای ایتالیایی آشنا بودم و طوری حرف میزدم که صاحب رستوران خوشش میآمد و سریع مرا استخدام میکرد. من حتی اصطلاحات ایتالیایی را هم یاد گرفته بودم و همین برگ برندهام بود.
- برای استخدام، ضامن یا مدرک معتبر نمیخواستند؟
معمولا همان روز اول که استخدام میشدم دست به سرقت میزدم و فرار میکردم. به صاحب رستوران میگفتم که فردا مدارکم را برایشان میآورم و همان روز با پوشیدن لباس گارسونی مشغول بهکار میشدم و درست همان روز کارت یکی از مشتریان را سرقت و فرار میکردم. بعد هم به راحتی حساب طرف را خالی میکردم.
- از چند رستوران ایتالیایی سرقت کردی؟
7رستوران.
- چه شد که در آخرین سرقت خودروی صاحب رستوران را سرقت کردی؟
آن روز که کارم را در رستوران او شروع کردم، بدشانسی آوردم. همه مشتریان خودشان پای دستگاه کارتخوان میرفتند و هیچچیز نصیبم نشد. طبق عادت باید همان روز اول سرقت انجام میدادم. برای همین وقتی چشمم به سوئیچ خودروی صاحب رستوران افتاد که آن را روی میز گذاشت، دست به سرقت سوئیچ و ماشین زدم و فرار کردم.
- نترسیدی از روی کارت پایان خدمتی که برای استخدام به صاحب رستوران داده بودی، گیرت بیندازند؟
قبل از فرار به یکی از کارگران رستوران گفتم که برای چند لحظه کارت پایان خدمتم را تحویلم بدهد تا شماره آن را برای خواهرم بخوانم او هم کارتم را از صندوق برداشت و تحویلم داد. صاحب رستوران تا موقعی که پلیس آمد حتی خبر نداشت که من کارتم را هم بردهام.
- بهغیر از رستورانهای ایتالیایی از کجا سرقت کردی؟
راستش را بخواهید از حساب یک مبل فروش هم سرقت کردم. وقتی از یکی از رستورانها فرار کردم در نزدیکی آنجا چشمم به یک مبل فروشی افتاد که در جست و جوی یک کارگر بود. با خود گفتم به آنجا بروم تا شاید بتوانم از آنجا سرقتی انجام دهم. به دروغ به صاحب آنجا گفتم که سابقه کار در مبل فروشی دارم. وقتی او بهصورت اینترنتی پول بهحساب یکی از دوستانش واریز کرد رمز آن را بهخاطر سپردم. پس از آن وقتی حواسش پرت بود کارتش را سرقت کردم و 4.5 میلیون تومان از حسابش برداشت کردم و یک گوشی موبایل گرانقیمت خریدم.
- چطور دستگیر شدی؟
با دختر موردعلاقهام سوار بر ماشین صاحب رستوران درحال گشت زنیبودیم که گیر افتادم.
- ازدواج کردهای؟
نه. مجردم. پدر و مادرم از هم جدا شدهاند و از بس مادرم را اذیت کردم او مرا از خانه بیرون کرد و من با اجاره آپارتمانی به تنهایی زندگی میکردم.
- معتادی؟
نه فقط سیگار میکشم. اما سرقت را دوست دارم! چون عاشق هیجانم!