بیوه یا مطلقه بودنش فرقی نمیکند؛ مهم مهر جدایی از شوهر است که بر پیشانی زن میخورد و نگاههای متفاوت و معناداری که بعد از آن میآید. طرز تفکر یا نگرشها و حتی حقوقی که پیرامون یک فرد مجرد یا متاهل در کشور وجود دارد، برای این گروه از زنان در جامعه با رگههای تفاوت قرار داده شده که میتواند در بسیاری از مواقع به بروز آسیبهای خانوادگی و اجتماعی منجر شود. در این بین انگشت اشاره به سمت دستگاههای ذیربط نشانه میرود که تا کنون چه خدمات و اقداماتی برای این زنان در نظر گرفته و انجام دادهاند؟
عدهای بر این باورند که با جدایی زن و شوهر از یکدیگر، داستانشان به پایان رسیده و میتوانند به سایر تمایلات و آرمانهای روحی و روانی خود دست یابند اما این تصور برای زنانی که مهر طلاق بر پیشانیشان خورده، کمی متفاوتتر از مردان بوده و در حیطه محدودتری قادر به فعالیتهای اجتماعی خواهند بود. خلاف این مساله تنها در زمانی ثابت میشود که زن مطلقه به حقوق خود مشرف بوده و بتواند به قول معروف گلیم خود را از آب بیرون بکشد در غیر این صورت اتفاقاتی در پیش روی خواهد داشت که هیچ یک را در دوران مجردی و تأهل به چشم ندیده است.
حقوق مادی زن پس از طلاق
در قوانین عادی چند حق برای زن در هنگام و بعد از طلاق در نظر گرفته شده است که البته دستیابی به برخی از آن حقوق یا استیفای آن، با اندکی دشواری همراه خواهد بود. یکی از این حقوق این است که زن در صورت طلاق میتواند نفقه عقب افتاده و دوران عده خود را میتواند مطالبه کند.البته برخورداری از نفقه به شرطی است که زن ناشزه نباشد و خانه شوهرش را ترک نکرده باشد، در غیر اینصورت، اثبات نفقه حتما با دشواریهای زیادی برای زن همراه خواهد بود. از حقوق دیگری که برای زنان در ماده 1082 قانون مدنی آمده است، این است که زن در صورت طلاق میتواند مهریه خود را مطالبه کند.
اگرچه از قدیم گفتهاند که «کی داده و کی گرفته» اما در عالم واقع و در بسیاری از دادگاهها خانواده، زنان بسیاری هستند که با اعسار شوهر مجبورند از حقوق خود گذشت کنند و البته زنانی هم هستند که شوهرانشان را روانه زندان میکنند اما از زندانی کردن شوهران، مگر چه چیزی عایدشان میشود. و گاهی هم زن آنقدر از زندگی مشترک با شوهرش کراهت دارد که یک کلام میگوید «مهرم حلال، جونم آزاد»! یکی دیگر از حقوقی که زن میتواند بعد از طلاق، مطالبه کند اجرت المثل سالهای تلاش خود در منزل همسر است که با توجه به ماده 336 قانون مدنی، تعیین مقدار زحمت زن در منزل همسر با نظر کارشناس رسمی، بر عهده قاضی دادگاه است. تقاضای اجرت المثل، منوط به ارائه دادخواست از سوی زن و صدور حکم از سوی دادگاه است.
بیمهای به نام طلاق!
اما فراتر از حقوق مادی زن که به عقد نکاح مرتبط است، دولت و حاکمیت هم نسبت به زنان مطلقه، بیوه و بدون سرپرست تکالیفی دارند که این تکالیف در قانون اساسی به طور مشخص تعیین شده است. اصل 29 قانون اساسی بیان میکند برخورداری از تأمین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری، از کارافتادگی، بی سرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح و نیاز به خدمات بهداشتی و درمانی و مراقبتهای پزشکی به صورت بیمه و غیره حقی همگانی است و قبل از آن نیز در اصل 21 قانون اساسی و بند 4 آن به ایجاد بیمه خاص بیوه گان و زنان سالخورده و بی سرپرست اشاره و اعلام میکند که دولت موظف است حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین کند و 4 بند را به عنوان امور مربوط برمی شمرد که «بیمه خاص» یکی از آنها است.
در بخشی از موارد فوق به بیمهای برای زنان در دوران بعد از طلاق اشاره شده بود اما اینکه این امر تا چه حد اجرایی شد، خود جای سوال دارد. در سال 1387 شرکت سهامی بیمه ایران اعلام کرد که طرح بیمه طلاق برای حمایت از زنان مطلقه را تا برقراری شرایط ازدواج دوباره اجرا میکند. هدف طرح بیمه طلاق جلوگیری از ناامنی اقتصادی برخی از زنان که از همسر خود طلاق میگیرند، عنوان شد. مجریان بیمه طلاق معتقدند حدود نیمی از زنان مطلقه به دلیل ناتوانی در تأمین زندگی، پس از طلاق گرفتار بزهکاری و ناهنجاری شده و دچار مشکل میشوند؛ از این رو باید بیمه ای را در این شرایط برای این نوع از زنان مقرر کرد تا از حقوق هر چند اندک برخوردار شوند. این حمایت باید تا زمانی که زن ازدواج کند و یا شغلی بیابد، ادامه داشته باشد.
رئیس انجمن مددکاری ایران نیز بر اجباری شدن بیمه طلاق تاکید و اظهار کرد که برای اجرای آن نیازی به صرف بودجه و اعتباری از سوی دولت نیست. به گفته اقلیما، چنانچه بیمه طلاق از همان ابتدای زندگی برای مردان اجباری شود و آنها مجبور باشند ماهیانه مبلغی را پرداخت کنند، در صورت ادامه زندگی مشترک که نیازی به آن نخواهد داشت اما چنانچه زندگی زوجین پس از چندین سال به جدایی و طلاق کشیده شود، در آن شرایط بیمه طلاق بسیار به درد زنان خواهد خورد. این مقام مسئول، مطرح کرد که براساس آمارهای به دست آمده، 50 درصد زنان مطلقه جوان هستند و همین امر باعث میشود مشکلات بیشماری برای این قشر از افراد جامعه به وجود آید، ضمن آنکه فرهنگ جامعه ما به گونه ای است که مردم نگاه خوبی نسبت به زنان مطلقه ندارند. کار و مسکن به آنها داده نمیشود و برای گذران زندگی با مشکل مواجه میشوند.
بر این اساس دولت مکلف است طبق قوانین از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم، خدمات و حمایتهای مالی فوق را برای یک یک افراد کشور تأمین کند. اما در این زمینه هم بسیاری از افراد نفس طرح را مخالف با ارزشهای جامعه عنوان کردند و معتقد بودند که به جای بیمه طلاق باید بیمه ازدواج را رواج داد! و با این اظهارات، طرح بیمه طلاق بلاتکلیف باقی ماند.
طرح بشیر؛ بشارتی با کاهش طلاق
طرح بشیر به عنوان طرحی از سوی سازمان بهزیستی کشور برای کاهش طلاق در کشور نام برد؛ طرحی که در سه مرحله قبل از ازدواج (انتخاب همسر)، مرحله بعد از ازدواج (مدیریت حل تعارض، عشق و صمیمت، فرزندپذیری) و مرحله طلاق (مداخله به هنگام و مشاوره تلفنی و حضوری) برنامهریزی شده است. طرح بشیر برای دو گروه از افراد است؛ گروه نخست افراد در سن ازدواج و گروه دوم افرادی که در آستانه جدایی و طلاق قرار گرفتهاند که با آموزشهای لازم و مشاوره تلاش میشود تا آمار طلاق کاهش یابد و متولیان این طرح بر این اعتقاد هستند که این طرح که از بهمن ماه 1393 اجرایی شد، در کاهش آمار طلاق موثر است.
در همین خصوص ولیالله نصر مدیرکل وقت دفتر امور آسیبدیدگان سازمان بهزیستی درباره چگونگی حمایت از زنان بعد از طلاق در طرح بشیر، گفته بود که برای این مهم، دفتر توانمندسازی زنان و خانواده تشکیل شده که در قالب گروههای همیار، گروههای تعاونی و گروههایی که اشتغال زایی میکنند، دستهبندی میشود. همچنین خدمات خورد را در دستور کار داریم، به این منظور که هر فردی که توانمندی داشته باشد، برای کمک به او و خودکفاییاش اقداماتی را انجام میدهیم. به گفته نصر، تا یک سال بعد از طلاق خدمات ارائه میشود اما در صورتی که مشاوران تشخیص بدهند که فرد نیازمند حمایت بیشتر است تا زمانی که فرد آسیبدیده بتواند به صورت مستقل و بدون حمایت زندگی خود را اداره کند، میتواند از خدمات استفاده کند.
طبق اظهارات متولیان مختلف سازمان بهزیستی، هدف از طرح بشیر جلوگیری از بروز آسیبهایی است که از آسیبهای بیشتر جلوگیری میکند. در برخی موارد طلاق هم برای مرد و هم زن آسیبهایی را به همراه دارد که این آسیبها اگر کنترل و با خدمات مشاورهای تعدیل نشود، آسیبهای جبرانناپذیری را در جامعه شاهد خواهیم بود.
سعیدهجلادتی
این دولت بیشتر قانونی که به نفع خودشه اجرا میکنه
قانونی که به درد مردم برسه به تعویق میندازه
هرکی قانون اساسی که اساس مملکت روی اون ساخته شده رو بخونه میفهمه که مردم چه حقوقی دارن
یا این قانون باید عوض بشه که مردم بدونن کجا زندگی میکنن یا اجرا بشه
فعلن بلاتکلیفی شده وضع ایران و ایرانی