کلاسیکها معتقد به حصول خود به خودى تعادل اشتغال کامل (وضع مطلوب) در یک اقتصاد رقابتى بودهاند و بنابراین، طبیعى است که دولت مورد توجه آنان، دولتى حاشیهنشین در اقتصاد باشد. دولت کوچک، طبیعتاً به معناى مالیه کوچک هم مىباشد.
مالیه و حفظ بودجه در حداقل ممکن
حفظ بودجه در حداقل ممکن در واقع به تناسب حفظ حداقل ابعاد حضور دولت در یک جامعه است.
اجازه استقراض براى اهداف تولیدى
اجازه استقراض براى اهداف تولیدی، در واقع، نفى استقراض در نظریه کلاسیکها است.
تأکید بر مالیات بر مصرف و اجتناب از مالیات بر پسانداز
از آنجائىکه اقتصاد کلاسیک، نوعاً اقتصادى طرفدار عرضه است، سیماى آن را مىتوان در قانون معروف به نام قانون بازارهاى ژان باتیستسه یافت. مطابق این قانون، وکیل عرضه، تقاضاى خود را ایجاد خواهد کرد. بنابراین، کوششها باید در راستاى بهبود و افزایش عرضه کالاها و خدمات متمرکز شوند. در این صورت بدیهى است که توجیه کافى براى تأکید بر مالیات بر مصرف و اجتناب از مالیات بر پسانداز که موجب افت تشکیل سرمایه و بنابراین تولید مىشود وجود دارد.
نادیده انگاشتن سیاستهاى مالى
در مطالعات اقتصاد کلان، ناحیه کلاسیک منحنى LM را بهصورت خطى عمود بر محور افقى و موازى با محور عمودى نشان مىدهند و این معنائى جز خنثىٰ بودن سیاستگذارى مالى در جامعه ندارد.
نمودار شماره ۲، نواحى منفى LM را نشان مىدهد.
نمودار شماره ۲.نواحى منحنى LM نمودار شماره ۲.نواحى منحنى LM
لزوم تأدیه فورى بدهىها
اندیشه کلاسیک، استقراض دولت را داراى ماهیتى اسرافآمیز مىداند و دلیلى براى پذیرش آن نمىیابد، بنابراین توصیه به لزوم تأدیه فورى بدهىهاى مأخوذه، امرى طبیعى در این طرز تفکر است.
حفظ توازن بودجه
با فرض وجود اشتغال کامل، افزایش هزینهها بدون پشتوانه تورمزا است. وکالت در واقع اعتقاد به عقیم بودن یا نازا بودن پول که ریشه در اندیشه کلاسیک دارد، پایگاه قوى توجیه این اصل است.