قصور، تقصیر، برخورد و مجازات کلماتی هستند که بارها به گوش ما خورده اند. در سالهای اخیر زمانی که بحث از قصور به میان آمده ذهن ما به طور ناخودآگاه به سمت قصور پزشکی رفته است، اما قصور ابعاد وسیعتری هم دارد که نیازمند بررسی است. قصور در آلودگی هوا، قصور در ساخت و ساز یا خودروسازی، مسائلی هستند که به لحاظ حقوقی قابل پیگیری اند. فریده غیرت، وکیل پایه یک دادگستری در گفتوگو با «آرمان امروز» ابعاد مفهوم قصور در علم حقوق را بیان کرده و میگوید: «در مورد قصوریی که منجر به بحران عمومی میشود، دادستان یا مدعی العموم است که از حیثیت جامعه دفاع میکند. این دفاع فقط مربوط به قوه قضائیه نیست و هر مسالهای که به او ارجاع شود، باید مورد توجه قرار گیرد و از حیثیت جامعه دفاع کند.»
قصور به لحاظ حقوقی چطور تعریف شده است؟
قصور به لحاظ لغوی یعنی کوتاهی و در حقوق، قصور به معنای این است که کار یا وظیفه ای که به ما محول شده است را انجام ندهیم. زمانی این کلمه به کار برده میشود که فرد در کاری که باید انجام میداده، کوتاهی کرده است. در مختصرترین شکل میتوان آن را کوتاهی در انجام وظیفه تعریف کرد؛ وظیفه ای که قانون گذار بر گردن کسی نهاده است. برای مثال قصوری که یک پدر یا مادر در تربیت فرزند خود مرتکب میشود یا قصوری را که یک نفر در مورد همسر خود میکند میتوان در حقوق مدنی برایی مفهوم قصور نام برد. در تربیت فرزند وظایفی بر عهده پدر یا مادر است و انجام ندادن این وظایف، قصور نامیده میشود. حتی در مسائل فقهی و عقیدتی تا آنجا پیش رفته ایم که انتخاب نام بد برای فرزند هم نوعی قصور است. مجازاتی هم بسته به نوعع قصوری که شکل گرفته در نظر گرفته میشود. برای مثال رانندگی اصولی دارد که باید رعایت شود. اگر اصول رانندگی رعایت نشود، قصوری صورت گرفته و تقصیری بر گردن راننده است و مجازاتی برای او در نظر گرفته میشود که یا جریمه است یا مجازاتهای شدیدتری که وجود دارد.
در سالهای اخیر هرگاه کلمه قصور به گوش ما خورده، کلمه پزشکی هم در کنار آن آمده است. قصور انواع دیگری هم دارد؟
هر حرفه ای برای خودش اصول و مقرراتی دارد که تخطی از این اصول و مقررات به معنای قصور است. برای منی که وکیل هستم، قصور در حرفه وکالت میتواند رخ دهد یا برای یک پزشک سخن از قصور پزشکی به میان میآید. همینطور در مورد یک مهندس قصور در ساخت و ساز مطرح میشود. قصور در مورد معلمان هم میتواند در امور تربیتی اتفاق بیفتد. هر حرفه ای برای خود ضوابطی دارد که اگر این اصول و ضوابط انجام نشود، به لحاظ حقوقی بحث از قصور و تقصیر به میان میآید.
بحث را به سمت قصورهای کلانتر ببریم، چطور میتوان با قصوری که منجر به آلودگی هوا میشود، برخورد کرد؟
ما در مملکت افرادی را داریم که در مورد آلودگی هوا ذیمدخل هستند و مسئولیت دارند. یعنی اگر به مسئولیت خود در مورد هوا عمل نکنند، مرتکب قصور در این امر شده اند. آلودگی هوا به لحاظ گستردگی که دارد، ضرر بیشتری نسبت به قصور در حرفهها وارد میکند و به تبع گستردگی زیانی که دارد، جبرانش مشکلتر خواهد بود. آلودگی هوا مساله ای بسیار مهم است و از این رو ضوابطی برای آن در نظر گرفته شده است، یعنی مسائل آلاینده ای که آلودگی هوا را افزایش میدهد، منع شده است؛ احداث کارخانه ضوابطی دارد، کارخانه فعال هم به همین شکل. از سوی دیگر برای این کار عده ای مسئول هستند تا ضوابط پیش بینی شده را اجرایی کنند.
به طور کلی برخورد با قصوری که منجر به بحران میشود و عموم از این مساله زیان میبینند چگونه است؟ برای مثال قصور در ساخت و ساز یا قصور در خودروسازی که میتواند چندین نفر را درگیر کند.
برای مدعی العموم در قانون تعریفی داریم که من برای شما میگویم: دادستان یا مدعی العموم کسی است که از حیثیت جامعه دفاع میکند. این دفاع فقط مربوط به قوه قضائیه نیست و هر مساله ای که به او ارجاع شود، باید مورد توجه قرار گیرد و از حیثیت جامعه دفاع کند. در مورد چنین مسائلی، مسئولیت متوجه مدعی العموم یا دادستان است و او میتواند مسئولیت را متوجه مسئولان مربوطه یا زیر مجموعه خود کند. در نتیجه هستند افرادی که مسئولیت حفظ جامعه را دارند و یکی از آنها دادستان است. برایی مثال اگر شکایتی به او شود در مورد اینکه یک مکان هوا را آلوده میکند یا جایی به سلامتی مردم ضربه میزند، او باید بر حسب وظیفه قانونی خود از یک جمع یا ملت دفاع کند و مجازات لازم را در نظر بگیرد.
به نظر شما در مورد فیشهای حقوقی هم قصوری صورت گرفته است؟
قصور که به طور قطع صورت گرفته اما اجازه دهید من در این باره اظهار نظر نکنم چون از جزئیات این امر آگاه نیستم.
اگر قرار باشد برخوردی با این مساله صورت بگیرد، دادستان باید وارد عمل شود؟
بله دادستان و دستگاه زیر مجموعه اوست که حافظ منافع مردم اند. برای مثال اعتراضات در مورد تخلفات آقای مرتضوی و مجازات خفیفی که برای او در نظر گرفته شده را فرض کنید؛ مردم از دادستانی و قوه قضائیه توقع دارند که این مساله را جبران کنند.
بپردازیم به قصور معروف پزشکی؛ زمانی که ثابت شود از سوی یک پزشک یا پرستار قصوری سر زده، شاکی چطور میتواند این مساله را پیگیری کند؟
شاکی میتواند به دادگستری یا دادسرا شکایت کند. حتی میتواند به نظام پزشکی هم در این زمینه شکایت کند؛ آنها هم تشکیلات دادرسی دارند. قصور پزشکی اگر تخلف انتظامی باشد به نوعی برخورد میشود و اگر تخلفات عمومی باشد، مجازات خاص خود را دارد، همانطور که با یک وکیل دادگستری هم برخورد میشود؛ وکیلی اگر مرتکب تخلف انتظامی شود دادگاههای کانون وکلا و دادگاههای انتظامی این مساله را رسیدگی میکنند و اگر مرتکب جرم عمومی شود، دادگاه و دادسرا در انتظار اوست.
سازوکار برخورد با قصور پزشکی چطور است؟
نظام پزشکی در این زمینه یک تشکیلات دادرسی دارد که کارشناسانی برای این امر تعیین میشود و اگر ثابت شود که شاکی درست میگوید و قصوری از سوی یک پزشک یا پرستار رخ داده، در صدد جبران این مساله برمی آیند. سالها قبل موردی در این زمینه دیدم که فردی روی تخت بیمارستان دچار سوختگی شده بود، بستگان او شکایتی در این زمینه ترتیب دادند که قصور پزشکی ثابت شد و پزشک مسئول علاوه بر پرداخت جریمه، خسارات فرد صدمه دیده را نیز پرداخت کرد.
بیشترین قصوری که در کشور ما صورت میپذیرد، چیست؟
صادقانه بگویم آماری در این زمینه ندارم تا برای شما اعلام کنم.
تجربه شخصیتان چطور؟
از آنجا که من با قشر وکلا سروکار دارم، باید بگویم که قصور قابل توجهی در میان این قشر وجود ندارد اما قصور را در همه حرف و مشاغل دیده ام. در میان پزشکان، وکلا، مهندسان و قضات دیده ام اما آماری در این باره ندارم.
رامین علیزاده