یک زن دستور داشت تا مردان را با فریبکاری به خانهاش بکشاند تا شوهر تبهکارش به زورگیریهای میلیونی دست بزند.بیشتر طعمههای این زوج خطرناک با بهانه انتقال وسایل سنگین و کمک به زن جوان پای در کمینگاه میگذاشتند. از 23 مهرماه سال جاری وقتی مردی با مراجعه به کلانتری 113 بازار ادعا کرد از سوی زوجی جوان هدف زورگیری قرار گرفته است مأموران خود را در برابر تبهکاریهای باند خانوادگی دیدند. ردیابی این زوج خطرناک با دستور بازپرس شعبه 8 دادسرای ناحیه 34 تهران ، روی میز مأموران پایگاه هفتم پلیس آگاهی قرار گرفت و در این مرحله آخرین طعمه زورگیران بازجویی شد.
این مرد به افسر تحقیق گفت: در حال گذر از خیابان مولوی بودم که ناگهان زنی نزدم آمد و به بهانه حمل یک قالیچه از من کمک خواست تا آن را به خانه اش ببرم. پس از بردن قالیچه به داخل خانه ای در طبقه سوم یک مجتمع مسکونی در محدوده خیابان امام خمینی ، ناگهان جوان قد بلندی وارد خانه شد و در حالی که یک قمه در دست داشت خودش را شوهر این زن معرفی کرد و گفت که من مزاحم همسرش شدهام. او با عربدهکشی و تهدید قمه اقدام به گرفتن کیف کمری و کارت عابربانکم کرد و آن را به همسرش داد. آنها پس از برداشت 3 میلیون تومان پول داخل حساب، مرا رها کردند و گفتند اگر پلیس را در جریان قرار دهند آبرویم را خواهند برد.
کارآگاهان بلافاصله با شناسایی خانه زوج زورگیر در کوچه بحرالعلوم به بررسیهای میدانی پرداخته و پی بردند یک هفته پیش زوج جوان آنجا را اجاره کردهاند.در این شاخه کارآگاهان با راهنمایی مرد فریبخورده، جوان 22 سالهای به نام امید و مریم 31 ساله را بازداشت کردند و این در حالی بود که مرد تبهکار در زمان دستگیری داخل کمد دیواری پنهان شده بود. امید در بازجوییها خود را بیگناه دانست و گفت: این مرد مزاحم همسرم شده بود، زمانی که قصد داشتم با 110 تماس بگیرم به التماس افتاد و پیشنهاد داد تا من با گرفتن پول دست از سرش بردارم و بعد کارت عابربانکش را در اختیار من قرار داد تا از حسابش پول برداشت کنم.
کارآگاهان که داستان عجیبی را میشنیدند به بازرسی از خانه این زوج تبهکار دست زدند و با طلا و جواهرات و کارتهای بانکی سرقتی زیادی روبهرو شدند که نشان میداد امید و مریم شکارهای دیگری نیز داشتهاند.در تحقیقات پلیسی، کارآگاهان طعمه دیگری را شناسایی کردند که در دام امید افتاده بود. وی به کارآگاهان گفت: چندی پیش 800 گرم طلا را داخل لباس خودم قرار داده بودم، قصد داشتم سوار موتوری شوم که ناگهان مرد ناشناسی ترک موتور نشست و با تهدید چاقو مرا مجبور کرد تا حرکت کنم، من نیز از ترس جانم حرکت کردم تا اینکه در خیابان مصطفی خمینی، جوان ناشناس مرا به گوشهای تاریک کشاند و پس از کتک زدن لباسم را پاره کرد و همه طلاهایم را سرقت کرد.
وقتی این پسرجوان با امید مواجهه حضوری داده شد و گفت که شکی ندارد زورگیر طلاهایش همان امید است، پسرجوان ادعا کرد ماجرای زورگیری دروغ است و چون جوان موتورسوار مزاحم همسرش شده بود با او درگیر شده است. در این شاخه جوان موتورسوار نیز که در بخشی از داستانش دروغپردازی کرده بود تحت تحقیق گرفته شد و این بار گفت: هنگام بازگشت از بازار، مقداری طلا را از بازار برای مشتری میبردم که در میدان امام خمینی، زنی از من خواست تا وسایلش را به خانهاش برسانم و گفت که خانهاش کمی پائینتر است. من نیز برای کمک، اقدام به بردن وسایل به داخل کوچه بحرالعلوم کرده و آنها را تا دم یک آپارتمان رساندم. این زن در آنجا گفت: اگر زحمتی برایتان نمیشود لطفاً وسایل را به داخل آپارتمان بیاورید و من نیز وسایل را داخل آپارتمان گذاشتم، در داخل آپارتمان در حال شستن دستان خود بودم که این زن در آپارتمان را بست و در همین لحظه مردی قوی هیکل روبهرویم ایستاد و به بهانه ایجاد مزاحمت با من درگیر شد، دستان مرا بست و با چاقو مرا تهدید کرد و همه طلاهایم را گرفت.وی افزود: از ترس آبرویم نمیدانستم که چکار کنم، به پلیس 110 زنگ زدم و به دروغ گفتم که در خیابان از من زورگیری شده است.
کارآگاهان که با زورگیریهای مشابه زوج تبهکار روبهرو شده بودند با کارت بانکهایی که در مخفیگاه آنها به دست آورده بودند به شناسایی یک به یک طعمههایشان پرداختند و از همه آنها شنیدند مریم به بهانههای انتقال وسایل به خانهاش و ریختن طرح دوستی آنان را به خانهشان کشانده و در آنجا شوهرش با تهدید چاقو و کتککاری اقدام به زورگیری پولها، طلاها و گرفتن کارت بانکیهایشان کرده است. با توجه به گستردگی اقدامات این زوج زورگیر، بازپرس پرونده خواستار انتشار تصاویر آنان شد و از کسانی که در دامهای مشابهی افتادهاند تقاضا کرد با اطمینان از محرمانه بودن مشخصاتشان به پایگاه 7 پلیس آگاهی مراجعه کنند و به طرح شکایت بپردازند.