امروزه اثرات استقراض هم گسترده و هم جاذب است. تقریباً همه کشورها به استقراض متوسل مىشوند. عملیات مالیه که ایجاد استقراض بدان بستگى دارد، در تولید، توزیع، مصرف و سطح درآمد و اشتغال اثر مىگذارد.
اثرات استقراض بر تولید
از طریق وامهاى عمومى که توسط دولتهاى امروزی، هم در بازار سرمایه داخلى و هم در خارج از آن اخذ مىشود، نقدینه زیادى فراهم مىشود که امکانات مالى جهت سازمانهاى تولیدى در رشتههاى گوناگون را فراهم مىآورد. سازمانهائى که اساس تولید اقتصاد را مىسازند و در محدودهٔ زمانى خاص، موجد افزایش عظیم در بازده کشور مىباشند.
استقراض، موجودىهاى غیرفعال مردم را به سرمایهاى فعال تبدیل مىکند، بازپرداخت وامها، همچنین پول را از هزینه به پسانداز کردن سوق مىدهد. به این ترتیب، استقراض فرآیند شکلگیرى سرمایههائى را که امکانات تولیدى کشور را افزایش مىدهند، سازمان مىدهد.
اثرات استقراض بر مصرف
زمانىکه مردم تعهد پرداخت وامهاى دولت را مىنمایند، مالیات معمولاً باید از مصرف خود بکاهند. در چنین صورتی، میل به مصرف کاهش مىیابد و محدود مىشود. از این جهت، سرمایهگذارى سرمایههاى ایجاد شده توسط قرض گرفتن، سطح اشتغال را بالا مىبرد و درآمدهاى مردم را افزایش مىدهد و مصرف آنها نیز به تبع افزایش مىیابد. قسمت عمده این فرآیند، بستگى به این دارد که سرمایههائى که بهوسیله استقراض ایجاد شده است، توسط دولت چگونه خرج گردند.
اثرات استقراض بر توزیع
وامهاى عمومى پول را از اغنیاء به دولت انتقال مىدهند، اما عملیات مالی، ابتدا جهت سوددهى به فقرا شکل مىگیرد و معنا پیدا مىکند، یا درآمدهاى فقرا از طریق افزایش سطح اشتغال مستقیماً افزایش مىیابد و یا اینکه سود آنها از طریق خدمات اجتماعى عظیم بهطور غیرمستقیم حاصل مىشود. در چنین حالتی، ثروت ملى قبل از توزیع، در جهت کاهش فقر مستمندان سازماندهى مىشود. این روند در جهت کاهش فقر است و از طریق تأمین و گسترش استقراض، وامهاى عمومى در جهت تغییر توزیع ثروت در کشور بهکار گرفته مىشود: غنى کمتر غنى مىشود و فقیر کمتر فقیر مىگردد و به این ترتیب، شکاف بین فقیر و غنى کمتر و خلیج بین آن دو باریکتر مىشود.
اثرات استقراض بر سطح درآمد و اشتغال
در دنیاى جدید بهمنظور ایجاد سرمایه در جهت تأمین مالى امور کشاورزی، صنعت، گسترش وسایل حملونقل و ارتباطات و یا براى تشکیل امور اصلى آبیاری، به استقراض متوسل مىشوند. معمولاً طرحهاى محلى توسعه جهت افزایش فرصتهاى اشتغال در محدوده روستائى شکل مىگیرند. به این ترتیب نه تنها فعالیتهاى اقتصادى کشور بارور مىشوند، بلکه حجم اشتغال افزایش مىیابد و سطح درآمدها بالا مىرود.