کلاهبردار حرفه ای که با دستور بازداشت 5 دادستان از استانهای مختلف کشور تحت تعقیب بود، با عملیات ویژه پلیس آگاهی مازندران ردیابی و بازداشت شد. این مرد 31 ساله بعد از جعل دو چک یک شرکت بینالمللی، دست به کلاهبرداری سه میلیاردی زده بود.عملیات پلیس 5 استان کشور با صدور قرار بازداشت این مجرم از دو سال پیش آغاز شده بود اما وی با تغییرات زیاد در محل زندگیاش تا کنون توانسته بود به زندگی پنهانی اش ادامه دهد.
کلاهبردار
در مرداد سال 93 نماینده حقوقی یکی از بانکها با مراجعه به دادسرای ناحیه 6 تهران ( ناحیه خارک ) و طرح شکایتی در خصوص برداشت غیرقانونی از حساب یک شرکت عمرانی بینالمللی، عنوان داشت که حدود سه میلیارد تومان از حساب این شرکت برداشت شده است. با تشکیل پرونده مقدماتی در زمینه «جعل» و به دستور بازپرس شعبه اول، پرونده برای رسیدگی در اختیار اداره 13 پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. کارآگاهان با مراجعه به شعبه بانک محل حساب شرکت عمرانی در شهر جدید پردیس و انجام تحقیقات اطلاع پیدا کردند که برداشت پول از طریق شعبه دیگری در خیابان کریم خان انجام شده که با مراجعه به شعبه خیابان کریمخان و بررسی تصاویر به دست آمده از دوربینهای مداربسته بانکی، کارآگاهان موفق به شناسایی تصویر جوانی شدند که با ارائه یک چک جعل شده اقدام به دریافت میلیاردی از بانک کرده بود.
با دستگیری وی که یک پیک موتوری بود و انجام بازجوییهای دقیق، مشخص شد که چک را مرد جوانی به نام خلیل در اختیار او قرار داده تا با مراجعه به بانک مبلغ آن را وصول کند. با توجه به این یافتهها تحقیق درباره این مرد کلاهبردار آغاز شد. در این راستا پلیس اطلاعاتی بدست آورد که نشان می داد این شخص به عنوان مدیر یک شرکت پیمانکاری فعال در زمینه نصب آسانسور و خدمات مرتبط با آن، با شرکت عمرانی صاحب حساب ارتباط کاری داشته ولی مدتی بعد با اخراج از این شرکت در استان مازندران برای خود شرکتی تحت عنوان نصب و فروش آسانسور راه اندازی کرده است.
در ادامه تحقیقات و با بررسی یک چک بانکی نقد شده در بانک شعبه کریم خان کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که این چک فاقد هرگونه اصالت بوده و «خلیل» با اطلاع دقیق از شماره حساب بانکی و همچنین میزان تراکنش مالی حساب جاری متعلق به شرکت عمرانی، اقدام به جعل چک حساب بانکی متعلق به این شرکت عمرانی کرده و اقدام به برداشت میلیاردی از حساب شرکت کرده است .
در حالی که اقدامات پلیس تهران برای ردیابی این مجرم آغاز شده بود ،اعلام شد که در همان روز یک چک دیگر با همان مشخصات جعلی به شعبه مرکزی بانک در مرکز استان مازندران برده شده و مبلغ آن نیز وصول شده است.بدین ترتیب با دستور دادستانهای مازندران و تهران مأموران پلیس این دو استان تلاش برای ردیابی این کلاهبردار حرفه ای را در دستور کار خود قرار دادند. اما هر بار بعد از به دست آمدن اطلاعاتی از مخفیگاه وی، پیش از حضور پلیس برای دستگیری ،او محل اختفای خود را تغییر می داد. بدین ترتیب با دستور بازپرس پرونده تصویر متهم در اختیار روزنامهها قرار گرفت تا برای شناسایی مخفیگاهش از مردم کمک خواسته شود.
در حالی که مدت طولانی از چاپ تصویر وی در روزنامهها میگذشت اما هیچ ردی از او بدست نیامد و تحقیقات پلیس به بن بست خورد.در چنین شرایطی بود که به دستور سردار جعفری نسب فرمانده ناحیه انتظامی مازندران، تیمی از کارآگاهان ورزیده دایره مبارزه با جعل و کلاهبرداری به سرپرستی سرهنگ رستمی رئیس آگاهی، تجسس برای به دام انداختن مجرم فراری را آغاز کردند.در نخستین اقدام، آنها دریافتند که این شیاد به همراه برادرش در حالی که خانهای در شهر ساری دارند، آنجا را ترک کرده و به یکی از استانهای آذربایجان رفته اند.
در ادامه این بررسیها پلیس دریافت این دو برادر اهل استان اردبیل هستند و احتمال دارد در آن استان پنهان شده باشند. وقتی ردیابیهای ماهوارهای تلفن همراه برادر مجرم فراری در دستور کار قرار گرفت مشخص شد او روزها در استان اردبیل حضور داشته و شبها به استان گیلان و آستارا می رود. کارآگاهان با احتمال اینکه مجرم تحت تعقیب در آستارا پنهان شده باشد وارد عمل شدند . آنها با کمین و مراقبتهای نامحسوس در اطراف پاتوقهای برادر متهم تحت تعقیب متوجه شدند او در حال ساخت برجی در استان اردبیل است، بنابراین او را تعقیب کرد و در گردنه حیران با ایجاد ترافیکی مصنوعی به دام انداختند.
پلیس که اطمینان داشت این مرد از مخفیگاه برادرش اطلاع دارد او را تحت بازجویی قرار داد و توانست رد محل پنهان شدن خلیل را در استان آذربایجان شرقی و شهر تبریز بدست آورد. ماموران با مراجعه شبانه به محل پنهان شدن مجرم به کمین نشسته و سرانجام بعد از 24 ساعت عملیات تعقیب و مراقبت خلیل را بازداشت کردند.مجرم در جریان بازجوییهای انجام گرفته اعتراف کرد که این کار را بخاطر انتقامجویی از شرکت بینالمللی عمرانی انجام داده است؛ چرا که آن شرکت بی هیچ بهانه ای عذر او را خواسته بود.