مجازات میوه تلخ جرم است و حقوقدانان هدف از مجازات را تنبیه مجرم اعلام میکنند. اما این درحالی است که وقتی به آرای قضایی محاکم نگاهی میاندازیم متوجه میشویم گاهی برخی قضات در برخورد با برخی جرائم سبک، مجازات سنگینی برای فرد درنظر میگیرند. هفته گذشته در فضای مجازی رای دادگاهی منتشر شد که فردی برای دزیددن 8 عدد نارنج به یکسال حبس محکوم شده بود. این درحالی است که فردی مانند خاوری با میلیونها دلار اختلاس از کشور فرارکرد و هنوز مجازاتی برای وی درنظر گرفته نشده است.
اینجا دو نکته حائز اهمیت است اولا اینکه طبق قوانین مجازات باید با جرم تناسب داشته باشد که در مورد اول برای سرقت جدا از اینکه سرقت عملی زشت و مذموم است و باید با اعمال مجازات فرد متنبه شود. نکته دوم اینکه رئیس قوه قضاییه با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری اعلام کرد که باید کاهش جمعیت کیفری صورت گیرد پس قاضی میتوانست به جای مجازات زندان از مجازاتهای جایگزین استفاده کند . حال این سوال مطرح است که چرا برخی قضات تناسب مجازات با جرم را رعایت نمیکنند؟ در این زمینه گفتوگو با سیدعلی کاظمی، مدیرکل امور اسناد و مترجمان قوه قضاییه و قاضی دادگستری از نظرتان میگذرد.
سیدعلی کاظمی در مورد تفاوت مجازاتها گفت: قضات در تفسیر قانون و اجرای مجازاتها آزادند و نکته مهم این است که نمیتوان قضات را ماخوذ به این امر کرد که چرا در فلان پرونده چنین رایی را صادر کردهاند. اما وقتی قانون اختیاراتی به کارگزاران قانون میدهد (که قضات یک نوع از کارگزاران قانون هستند) گاهی اوقات دقیقا مورد را مشخص میکند که در مقابل فلان جرم، فلان مجازات درنظر گرفته شود. مانند جرائم راهنمایی رانندگی که اگر فرد سبقت غیرمجاز داشت مجازات آن 100 هزارتومان است و اینطور نیست که مامور راهنمایی بین 50 تا 10هزارتومان هرچقدر صلاح دانست اعمال کند.
مجازات ناظر بر مجرم باشد
این قاضی ادامه داد: اما گاهی اوقات نیز این اختیار به کارگزاران قانون داده شده که به تناسب شرایط، اوضاع، وضعیت و متغیرهای عینی و ذهنیای که وجود دارد اعمال مجازات را تعدیل، تلطیف و شخصی کنند به عبارت دیگر قضات از شخصی کردن مجازات استفاده کنندکه این امر بسیار مهمی در اعمال قانون است و بهنظر بنده فلسفه قضاوت هم ناشی از همین مسئله است چراکه اگر قرار بود ما در خصوص همه افراد یک نوع حکم صادر و یک شکل عمل کنیم چه نیازی بود یک انسان و یک عامل انسانی در راس مسند قضاوت قرار گیرد، شاید یک سیستم رایانهای بهتر این کار را انجام میداد، ما دادهها را به آن میدادیم و حکم و مجازات را بیرون میداد. اما اینکه انسان در مسند قضاوت قرار گرفته و رای صادر میکند به این دلیل است که تمام اوضاع و احوال را درنظر بگیرد و درچارچوب اختیارات خود مجازات صادر کند.
این حقوقدان با اشاره به اینکه مجازات ناظر بر جرم نبوده بلکه ناظر بر مجرم است، توضیح داد: در این راستا باید گفت اصولا قضات نباید فقط به جرم توجه و مجازات را صادر کنند. برای مثال در مورد موادمخدر، قاضی نمیتواند بگوید چون جرم موادمخدر است و من از این جرم خوشم نمیآید پس مجازات سنگین برای مجرم درنظر میگیرم بلکه باید دید مجرم چگونه است. که البته این سیره علوی است که حضرت علی (ع) در تمام قضاوتهای خودشان، خود شخص، وضعیت و اوضاع احوال وی را درنظر میگرفتند و مجازات را اعمال میکردند یا حتی در مواردی نیز مجازات اعمال نمیکردند یا اینکه در اعمال مجازات تخفیف قائل میشدند.
کاظمی خاطرنشان کرد: همانطور که در ادبیات قرآنی هم آمده است جزای سیئه یک سیئهای مانند خود آن سیئه است به عبارت دیگر مجازات هم خودش امری بد است. پس ما باید سعی کنیم امر و کار بد را کمتر انجام دهیم. نکته دوم همانطور که در آیات قرآن نیز آمده است باید مجازات هم وزن جرم باشد و نباید مجازات نسبت به جرم سنگینتر درنظر گرفته شود.پس قضات باید اوضاع و احوال اجتماعی را درک کنند و اصولا قاضی باید نگرش ژرف، عمیق و گستردهای به وضعیت بینالمللی و داخلی داشته باشد و مجازاتی در نظر بگیرد که با جرم تناسب داشته باشد.
اعمال مجازات نامناسب عامل پایدار شدن بزهکاری در کودکان
علی کاظمی با اشاره به اینکه قاضی در مواردی که میتواند، باید عفو کند یا اینکه اگر قابل عفو نبود اصلاح کند و اگر قابل اصلاح نبود و قاضی خواست مجازات اعمال کند باید با کمترین زمان ممکن و با کمترین دفعات ممکن مجازات را درنظر بگیرد، تصریح کرد: همکاران محترم بنده باید این مسئله را مدنظر داشته باشند و از راهکارهای قضازدایی،کیفرزدایی و حبس زدایی و… استفاده کنند و با اعمال مجازات نامناسب سبب پایدار شدن بزهکاری مخصوصا در یک فرد خردسال نشوند. اصولا در مورد کودکان باید گفت هدف مجازات آنها با بزرگسالان متفاوت است. در مورد بزرگسالان شاید هدف مجازات ارعاب فردی و اجتماعی باشد، یعنی مجازات طوری باشد که سایر افراد نیز بترسند و مرتکب به آن بزه نشوند.
اما در مورد خردسالان و افراد زیر 18 سال هدف از مجازات تربیت و اصلاح است پس باید گفت نگرش قاضی باید شبیه نگرش یک معلم باشد باید بداند اگر این طفل مرتکب جرمی شده علت ارتکاب جرم چه بوده مشکل یا محرومیتی داشته که قاضی سعی کند آن را برطرف کند، تا مجددا این خردسال مرتکب این جرم نشود. گاهی نیز به دلیل اختلال شخصیتی، کودک مرتکب جرم میشود که با ارجاع دادن مجرم به روانشناسان سعی میکنیم وی را اصلاح و تلاش میکنیم تا طفل را به دامن اجتماع و یک حیات طیبه اجتماعی برگردانیم نه اینکه انگ مجرمانه به فرد بزنیم.
تشهیر مفسدان اقتصادی
کاظمی در مورد افشای هویت متهمان خاطرنشان کرد: قانونگذار اساسا در مورد افشای نام مجرمان سختگیری کرده و حریم خصوصی افراد برایش مهم بوده و اجازه افشای اطلاعات و هویت مرتکبان جرائم را نمیدهد، جز در یک مورد که چند سال پیش نمایندگان مجلس اصلاحیهای را در مورد جرائم اقتصادی و فساد وارد کردند. در ماده 188 قانون آیین دادرسی کیفری سابق که اخیرا اصلاح شده (ولی اصلاحیه نمایندگان مجلس هنوز به قوت خود باقی است)، در جرائم مربوط به فساد اعلام شد که باید اسامی مجرمان اقتصادی تشهیر شود، اصولا تشهیر اسامی به این معنا ست که این افراد باید در علن و انظار مردم محاکمه و مردم هم از نتایج محاکمه مطلع شوند.
فلسفه این امر نیز این است که وقتی فسادی مانند ارتشا ، اختلاس و… در جامعه صورت میگیرد به این معناست که فرد به اموال کل جامعه دستبرد زده است و تمام جامعه بزه دیده این جرم تلقی میشوند. لذا افراد جامعه حق دارند در جریان این محاکمه و رسیدگی قرار گیرند تا بزهکار به واسطه جرمی که انجام داده آنها را نگران و متوحش (از وجود این جرم ) کرده است چه سرنوشتی پیدا میکند.
در همین مورد اخیر نیز مردم به شدت نگران شدهاند که در کشور امنیت وجود ندارد فساد به شدت بالاست و این فرد سرمایه اجتماعی را از بین بردهاست در چنین مواردی وقتی مردم از نزدیک شاهد مقابله با مرتکبان جرائم فساد باشند خیالشان راحت خواهد شد که در این خصوص برخورد قاطعانه صورت خواهد گرفت. اما در برخی موارد ممکن است افشای نام فرد باعث سلب و هتک حیثیت فرد محترمی شود پس باید مراقبت کرد که این موضوع به این شکل نباشد و دوم اینکه منجر به عوامگرایی کیفری نشود. یعنی فضای دادگاه ملهم از احساسات و شور مردم نشود و سعی شود تصمیمگیری عادلانه و مستقلی صرفنظر از احساسات و شوری که در مردم وجود دارد به عمل آید.
نفیسه صباغی