با توجه بهمراتب فوق، ارزش، نه کاملاً عینى است و نه صددرصد ذهنی، بلکه عناصرى از هر دو دارد. بنابراین، ارزش یک مفهوم سهام شرکتها بىنهایت سیال است که برحسب زمان، مکان و فرد تفاوت مىکند.
براى مثال ارزشگذارى سهام شرکتها ى خارج از بورس یا شرکتهائى که سهام آنها براى اولین بار وارد بورس اوراق بهاءدار مىشوند، مستلزم قضاوت نهائى در مورد چشمانداز اقتصاد آن صنعت خاص و خود شرکت است.
بنابراین، در ارزشگذارى سهام شرکتها ئى که براى اولین بار وارد بورس مىشوند ارزیاب مىیابد قبل از ارزشگذارى همواره این سؤال را از خود بکند که سهم مزبور به چه کسی؟و براى چه منظوری؟ فروخته مىشود، تا او بتواند ارزش منصفانهاى براى سهام شرکتها بگذارد. براى مثال او باید در ارزشگذارى سهام شرکتها حالتهاى زیر را در نظر بگیرد:
- اگر سهام داراى ارزش سرمایهگذاری باشد، او باید ارزش سرمایهگذارى آنها را تابعى از سودهاى مورد انتظار آتی، درجه ریسک و فقدان بازارپذیرى (Marketability) ثبت شرکت داند. در مواردى نیز، او مىتواند ارزش بیشترى را براى سهام بالاى ۳۴ درصد که مانع تصمیمگیرىهاى مجمع عمومى فوقالعاده مىشوند، قائل شود.
- اگر سهام مورد ارزشگذارى براى سهامداران شرکت، ارزش خاصى علاوه بر ارزش سرمایهگذارى دارد، ممکن است هر یک از سهامداران جرء با خرید سهام مورد ارزشگذاری، اکثریت را در مدیریت شرکت بهدست آورند و کنترل شرکت را بهدست گیرند، لذا رقابت سختى بین آنها بهوجود مىآید. در این حالت او در ارزشگذارى سهام، نباید صرفاً به سود سهام آتى متکى باشد.
- اگر پیشنهادى براى خرید کل سهام صادره شرکت، تحت شرایط مورد قبول سایر سهامداران و یا تعدادى از آنها که کنترل شرکت را میسر مىسازد، در این حالت او در ارزشگذارى سهام علاوهبر در نظر گرفتن ارزش شرکت براى پیشنهاددهنده سودهاى آتى شرکت را هم در نظر مىتگیرد.
بهطور خلاصه، ارزش سهام را نمىتوان بهصورت مجرد یا مطلق بیان کرد، بلکه ارزش سهام را باید در مکان خاص زمان خاص، و شرایط خاص ارزشیابى نمود.