روز 11 اسفند ماه سال 87 زنی با پسر جوانی با چهره آشفته و سراسیمه خود را به بیمارستان ولیعصر رساندند و خواستار نجات پسر چهار ماهه که در آغوش گرفته بودند، شدند.
پزشکان در اقدامات ابتدایی و در حالی که صورت پسر کوچولو کبود شده بود خود را در براببرر مرگ تلخ مرموز کودک دیدند و همین کافی بود تا با ماموران پلیس تماس گرفته و آنان را در جریان بگذارند. دقایقی نگذشته بود که تیمی از پلیس خود را به بیمارستان رساندند و ماموران پی بردند که پسرک به صورت امانت در خانه زنی به نام “لیلا” نگهداری می شد که قربانی حادثه مرگباری شده است. احمد که در خانه خاله لیلا مهمان بود وقتی بازجویی شد، گفت: وقتی دیدم بچه همسایه گریه می کند شیشه شیر را به او دادم اما بعد از خوردن شیر وی کبود شد و آن را با سرعت به بیمارستان رساندیم و نمی دانم چه افاقی افتاده است. با توجه به مرموز بودن مرگ پسرک، بازپرس ویژه قتل دستور داد تیمی از ماموران اداره 10 پلیس آگاهی تهران برای افشای راز این مرگ وارد عمل شوند. کارآگاهان در کاوش های ابتدایی پی بردند مادر قربانی جنایت “رزیتا” نام دارد که همزمان با مرگ پسرش ناپدید شده است.
کارآگاهان در گام بعدی لیلا را تحت بازجویی قرار دادند که وی گفت: رزیتا به خانه مان آمد و خواست چند ساعتی پسرش در خانه ما بماند. احمد خواهرزاده ام نیز در خانه مان میهمان بود و برای خرید از خانه خارج شدم که پس از مدتی در جریان خفه شدن پسرک قرار گرفته و با همراهی احمد به بیمارستان رفتیم. احمد در این مرحله باز ادعاهای قبلی اش را تکرار کرد اما پزشکی قانونی علت مرگ پسرک را ضربه به سر اعلام کرد.
در دادگاه
ساعت 5/11 صبح دیروز- 11 بهمن ماه سال جاری- جلسه رسیدگی به قتل پرونده قتل کودک چهارماهه در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عزیزمحمدی برگزار شد. در حالی که مادر این کودک فراری است. دادستان خواستار قصاص قاتل پسر بچه شد. سپس احمد 23 ساله برای دفاع در جایگاه قرار گرفت و گفت: روز حادثه به خاطر شکسته شدن پایم در خانه لیلا بودم و خاله ام برای خرید به بیرون رفته بود. وی افزود: پسر بچه گریه می کرد که شیشه شیر را به او دادم که همه آن را بالا آورد و در صورتش احساس کبودی کردم و با سرعت به در خانه همسایه رفتم و خواستار کمک شدم.
احمد ادامه داد: با پای شکسته بچه را در آغوش گرفتم و به سرعت خودم را به بیمارستان رساندم و در مسیر زمین خوردم و نمی دانم کجای بدن پسربچه به زمین خورد. این پسر جوان در پایان گفت: من قاتل نیستم و قصد کشتن پسربچه را نداشتم. بنابر این گزارش، قاضی عزیزمحمدی و چهار قاضی مستشار پس از اظهارات احمد وارد شور شدند و وی را به اتهام قتل غیر عمد به سه سال حبس و پرداخت دیه محکوم کردند.
یکی از آسیب های اجتماعی که تقریبا تمامی جوامع بشری درگیر آن می باشند، جرم قتل است که یکی از قدیمی ترین جرایم محسوب می گردد. جرم قتل به دو دسته عمد و غیر عمد تقسیم می شود که البته در قوانین کشور ما، قانونگذار از نوع سومی به نام خطای محض نیز نام برده است. تفاوت اصلی قتل عمد و غیر عمد در قصد و نیت عامل و یا عاملین آن می باشد. به این ترتیب که در قتل عمد، قاتل با نیت قبلی اقدام به قتل می کند و هدف او کشتن و پایان دادن به حیات شخص مقتول می باشد. ولی در قتل غیر عمد، سهل انگاری و عدم وجود نیت قبلی باعث می گردد که انسانی کشته شود. در قانون مجازات اسلامی مواد 289 تا 295 به توضیح انواع جنایات بر نفس ( عمدی،شبه عمدی و خطای محض) پرداخته است. معمولا مجازات قتل غیر عمد پرداخت دیه است ولی در مواردی قانونگذار علاوه بر پرداخت دیه، مجازات حبس نیز برای قاتل در نظر می گیرد. در مورد ذکر شده صرفنظر ا ز مسایل اجتماعی و روانشناختی ( اعتماد مادر به همسایه، گذاشتن کودک 4 ماهه نزد افراد غریبه و اعتماد به آنان) به نظر می رسد قتل کودک بدون قصد و نیت قبلی و در اثر تقصیر جوان (احمد) اتفاق افتاده است که عنوان قتل شبه عمد بر آن اطلاق می گردد.