کیفری

جرم و بررسی ابزار و قوانین کیفری در راه های مبارزه با تمیلات مجرمانه

مبارزه با پدیده مجرمانه و گرایش‌هایی که مصالح و منافع فردی و عمومی را در سطحی تهدیدآمیز مورد هدف قرار می‌دهند از مسایل گریزناپذیر دولت و نیز شهروندان در هر جامعه‌ای است. فرایند مقابله با بزهکاری در عملکرد گسترده دولت در زمینه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و غالبا قضایی متبلور می‌شود. این فرایند نمی‌تواند عاری از جهت‌گیری مشخصی که اصولا در توجیه عقلانی بودن آن تلاش می‌شود باشد. به عبارت دیگر، سازمان‌های مبارزه با بزه‌کاری و جرم محصول یک امر تصادفی و ناگهانی نیست بلکه به‌طور اساسی متاثر از مبانی تفکر و گرایش‌های مکتبی هر نظام سیاسی و حقوق شکل می‌یابد، زیرا امید به توفیق و کارایی مبارزه‌ای بدون برنامه علیه تمایلات مجرمانه ، به حد کافی غیرعقلایی و به‌طور غیرواقعی خوش‌بینانه است.

جرم

سیاست‌ جنایی به مثابه یک نظام

موفقیت اهتمام قانون‌گذار در حذف زمینه‌های جرم‌خیزی و دفع بزه‌کار که در فعالیت تقنینی آن لحاظ می‌شود متوقف بر پیگیری و تبعیت از برنامه معینی است که بر اهداف و اصولی روشن متکی است؛ به‌طوری که شکل و محتوای محصول عمل قانون‌گذار و پیش‌بینی شرایط و چگونگی اجرای آن، در حدی کاملا وسیع‌، برخاسته از آن است. بنابراین قانون‌گذاری در زمینه‌های مختلف به‌ویژه تقنین کیفری ناگزیر به تبعیت از سیاستی منسجم است.

مقابله با انحراف اندیشه قبل از وقوع جرم

کوشش‌های فراگیری که در جریان مقابله با «ظهور اندیشه انحراف و کژمداری قبل از وقوع جرم» و «ممانعت از تمام شدن جرم» و «دفع بزه‌کاری» بعد از وقوع جرم در نظام اسلامی مشاهده می‌شود حکایتگر مساعی تحسین‌برانگیزی است که در حذف و طرد زمینه‌های جرم‌زا و با تامین فرصت‌های کافی به‌منظور رشد معنوی و کمال انسانی در دو مقیاس هماهنگ فردی و جمعی صورت‌پذیر است.بدون تردید این فرآیند که طی آن به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم بزه‌کاری و انحراف هدف قرار می‌گیرد مشی و روش خاصی را دنبال می‌کند که ناشی از مبانی فکری و عقیدتی این مکتب بوده و به‌موجب آن تصویری نظام یافته و هماهنگ از قواعد حقوقی، سیاسی، اجتماعی و … آن ارایه می‌شود.

هر تفسیر و برداشتی که از نهادها و تاسیسات حقوقی بسیاری که در مکتب اسلام مطرح است، صورت گیرد مگر در تماس با تشخیص این سیاست و روش خاص که آنها را در یک مجموعه منسجم به یکدیگر پیوند می‌دهد. کاملا غیرواقع‌بینانه و انحرافی خواهد بود.

درک نادرست از سیاست‌ جنایی فقهی

تصویر نامناسبی که درباره حقوق جزای اسلامی در برخی از نظریات منعکس است به روشنی محصول عدم ادراک سیاست جنایی متبوع فقه جزایی و نظام حاکم بر آن است.

کشف و استخراج این سیاست همچنان‌که بسیاری از ابهامات ناشی از برخوردهای موردی با موضوعات حقوق کیفری را مرتفع می‌سازد الگویی مناسب به‌منظور پیش‌بینی و تدوین احکام حکومتی که متاثر از متغیرهای متفاوت است، خواهد بود. چرا که توفیق هر اقدامی در این باره منوط به هماهنگی و تبعیت از اصول کلی و خطوط برجسته سیاست جنایی در سطح کلان آن است. هر چند در این راه بر لحاظ جنبه‌های متحول آن نیز باید تاکید شود.

کمی درباره سیاست جنایی

سیاست جنایی که به‌طور دقیق‌تر از آن به «سیاست ضدجنایی» نیز تعبیر شده است در جریان تطور تاریخی خود تعاریف و مفاهیم مختلفی یافته است.

«فوئر باخ» نویسنده حقوقدان آلمانی که انتخاب اصطلاح سیاسی جنایی را برای اولین بار به وی نسبت داده‌اند در تعریف خود می‌گوید: «سیاست جنایی مجموعه روش‌های سرکوبگر و کیفری است که دولت از طریق آنها در مقابله بزهکاری واکنش نشان می‌دهد.»

به این ترتیب نشانه‌های خروج سیاست جنایی از مفهومی محدود و منحصر به ابزارهای کیفری در چارچوب حقوق جزا ظاهر و به عنوان دانشی مستقل ناشی از آن مطرح شده است و به دنبال آن اندیشه سیاست جنایی بیش از پیش در مکتب دفاع اجتماعی به رهبری مارک آنسل به صورتی متحول تبلور یافت. وی معتقد است «سیاست جنایی واجد دو جنبه اساسی است، زیرا از یک سو دانش مشاهده واکنش علیه جرم است، آن گونه که این واکنش در عالم واقعیت وجود دارد. از سوی دیگر هنری است که هدف آن سازمان بخشیدن عقلایی و رعایت جنبه ساختارهای حمایتی بر موازین علمی نسبت به واکنش ضد بزهکاری است. بدین ترتیب ساختار سیاست جنایی را تفکرهای مربوط به داده‌ها، روش‌ها و اهداف این واکنش و نیز ضروریات و محدودیت‌هایی تشکیل می‌دهند که باید همانند یک هنر عمل کند.

جرم

سوابق تفکر در زمینه سیاسی جنایی

اگر چه رواج اصطلاح سیاست جنایی از ابتدای قرن نوزدهم در تالیفات حقوق‌دانان و نویسندگان راه یافته است اما از دیرباز بسیاری از متفکرین مانند ارسطو، افلاطون، سیسرون، منتسکیو و… بدون آنکه عنوان سیاست جنایی را که در مکتوبات خود استعمال کرده باشند در مواردی مانند متخصصین این رشته از آن سخن گفته‌اند. چنانچه بحث در این‌باره از نظر اندیشمندان مسلمان نیز دور مانده است.

از آنجا که غالبا مهمترین و آخرین هدف سیاست جنایی، تامین صلح، آرامش و توازن اجتماعی و نیز شکوفایی شخصیت افراد جامعه و توفیق و درخشش جمعی آنها قلمداد شده است. نویسندگان و متفکرین مسلمان بیشترین تلاش خود را در پیش‌بینی طرق دست‌یابی به اهداف مذکور ـ‌که متاثر از اندیشه دینی جلوه‌ای خاص می‌یابدـ مصروف داشته‌اند.

سیاست جنایی در اسلام

نامه‌ها و خطب به‌جای مانده از امام علی(ع) به خوبی بیانگر توجه به شیوه‌های مناسب در اصلاح امور و دفع شرور و زشتی‌ها از صحنه جامعه است. این مدارک که معمولا به صورت و یا توصیه‌های حکومتی است جنبه‌های مختلف روابط سیاسی و اجتماعی را مدنظر قرار داده و دستورالعمل‌های لازم را به منظور اصلاح امور شهروندان و حذف زمینه‌های کژمداری و تجاوز، ابلاغ کرده است. این فرامین موضوعاتی مانند تامین عدالت اجتماعی، حفظ امنیت، جلوگیری از فشار تحمل اقتصادی و مالی بر مردم، تامین تساوی همگانی در برابر قوانین و عدالت قضایی، نظارت بر قضاوت و کارگزاران و چگونگی مقابله با بزه‌کاران و عدم تعدی و زیاده‌روی در کیفر و… را در بردارد.

نامه امام علی (ع) به مالک ازجمله خیره‌کننده‌ترین مکتوبات ایشان در تنظیم سیاست جنایی که ضمن توصیه به اصلاح و خودسازی به‌نحوی جامعه تاثیر عوامل مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… را در قوام و استحکام جامعه و یا فروپاشی و اضمحلال آن و حدود گرایش مردم به زشتی‌ها بر می‌شمارد.

تشخیص جرم های واجد جنبه حق الهی، و حق‌الناسی

درباره ضابطه تشخیص جرایم واجد جنبه حق‌الهی، و حق‌الناسی باید گفت که موضوع آنها در قوانین کیفری به طور دقیق معین و مشخص نشده است و طریق و ضابطه تشخیص جرایمی که منشا آنها تخطی و تجاوز به حقوق اشخاص و اضرار به آنهاست مانند صادر کردن چک بلامحل و جرایمی که منشا آنها تخطی و تجازو از احکام رسمی است مانند شرب خمر، قمار، زنا و نظایر آن از حقوق‌الله و جرایمی که منشا تخلق آنها نظامات مملکتی است مانند رانندگی بدون پروانه و ارتکاب قاچاق و امثال آنها از حقوق عامه یا حقوق ولایی یا هر دو عنوان مناسب دیگر محسوب می‌شود.

جرایم غیر قابل گذشت

در خصوص جرایم غیر قابل گذشت نیز چنانچه شکات متعدد باشند اگر عده‌ای از آنها گذشت کنند و ‌عده‌ای دیگر با شکایت خود باقی بمانند موضوع ماده 25 قانون اصلاح پاره‌ای از قوانین دادگستری مطرح می‌شود که در این مورد نیز باید دادگاه به درخواست محکوم علیه در وقت فوق‌العاده با حضور دادستان تشکیل شود و مجازات را در صورت اقتضا و در حدود قانون دادگاه می‌تواند تخفیف دهد و البته رای دادگاه در این خصوص قطعی است.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا