اوراق قضایی چیست؟ – ابلاغ اوراق قضایی و انواع آن
هرچند که ما در قانون تعریف دقیق و صریحی از اوراق قضایی نداریم، اما با بررسی انواع آن در مییابیم که اوراق قضایی مجموعهای انواع اسنادی است که در دادگاههای حقوقی و کیفری مورداستفاده قرار میگیرد. این اوراق بهصورت متحدالشکل با سربرگ دادگستری و فرم چاپی مخصوص، برای استفاده مراجعین در هر یک از مراجع قضایی آماده شده است. مانند زمانی که ما به بانک مراجعه میکنیم و فیش یا فرم خاصی را برای انجام درخواست خود با اطلاعات پر میکنیم، اوراق قضایی هم به همین صورت است. برخی از این اوراق از سوی مراجع در جایگاه خواهان یا شاکی باید پر شود و تقدیم گردد و برخی دیگر توسط برخی مقامات اعتبار مییابد. در هر صورت شناخت هر یک از این اوراق و قواعد مخصوص به خود در کنار احکام ابلاغ به شما کمک میکند تا هزینه دادرسی که پرداخت کردهاید و مطالبهای که دارید، هدر نرود و مسیر پرونده شما به درستی طی شود.
انواع اوراق قضایی
دادخواست: نقطه شروع و سرآغاز دادرسی در پروندههای حقوقی با دادخواست است. دادخواست به تعریف قانون آیین دادرسی مدنی در ماده 48 شیوه رسمی طرح دعوی در محاکم دادگستری برای رسیدگی به امور حقوقی است. پس نکته اول این است که دادخواستها فقط در دادگاههای حقوقی استفاده میشود و در دعاوی کیفری کاربردی ندارد.
برگه دادخواست در همه محاکم حقوقی وجود دارد و همانطور که گفته شد برگههای چاپی با سربرگ مخصوص وزارت دادگستری است که به زبان فارسی تهیهشده و عموم مراجعین باید از آن استفاده کنند. توجه داشته باشید که مهم شکل ظاهری دادخواست است و لازم نیست حتما از خود دادگاه حقوقی دریافت شود بلکه حتی ممکن است شما نمونهای از این دادخواست را خودتان پرینت گرفته و پر کنید و سپس به مرجع قضایی تحویل دهید که در این صورت هم موردی ندارد.
هرچند که برای مراجعی مانند شورای حل اختلاف و رسیدگی به امور حسبی نیاز به تنظیم دادخواست بهطور کتبی نیست ولی به آن توصیه میشود، در مراجعه به محاکم قضایی تنظیم دادخواست بهصورت کتبی ضرورت دارد.
دادخواست تقدیم شده باید به زبان فارسی نوشته شود یعنی تنظیم یک دادخواست چه به زبانهای خارجی و چه زبانهای مرسوم در نقاط مختلف کشور مانند ترکی و عربی پذیرفته نیست و ملاک همواره زبان رسمی کشور است. البته شاید در برخی موضوعات شما معادل برخی کلمات را به زبان انگلیسی یا هر زبان دیگری هم در مقابلش درج کنید که در این شرایط ایرادی به دادخواست وارد نیست.
دادخواست از سوی خواهان و علیه خوانده تنظیم میشود و مسلماً باید مشخصات کامل هر دو طرف قید شود. خواهان یا میتواند خود ذینفع یعنی اصیل باشد، یا قائممقام قانونی او مثل وراث و منتقل علیه و یا نماینده اصیل باشد مانند وکیل او. در صورت اینکه دادخواست از سوی شخصی غیر از خود خواهان تنظیم شود مشخصات او هم باید دقیق ذکر شود. این مشخصات شامل نام و نام خانوادگی طرفین و نمایندههایشان، آدرس دقیق که برای مرحله ابلاغ بسیار اهمیت دارد و مشخصات دیگری از این قبیل هست.
ازآنجاییکه شروع رسیدگی در دعاوی حقوقی با تقدیم دادخواست کتبی به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی است، خواهان یا نماینده او باید بهطور کامل و دقیق خواسته را شرح دهد و مدارک سایر ضمایم را بهصورت رونوشت یا تصویری از آن به دادخواست الصاق کند.
پس از ابطال تمبر و پرداخت هزینه دادرسی، دادخواست شما ثبت میشود و به دفتر معاونت فرستاده میشود تا در آنجا برای تعیین شعبه صالح تصمیمگیری شود. تمامی این مراحل در سیستم نیز ثبت خواهد شد. بهمحض ارجاع دادخواست به شعبه صالح، دفتر آن شعبه دادخواست را در دفتر عرایض ثبت میکند تا در نوبت رسیدگی قرار بگیرد. اگر دادخواست تقدیم شده ایراد شکلی یا ماهیتی نداشته باشد، نقطه شروع رسیدگی خواهد بود.
ما در کنار دادخواست، اوراقی را هم تحت عنوان درخواست داریم که تقاضاهای فرعی در جریان دادرسی هستند مانند آنکه خواهان یا خوانده تقاضای کارشناسی داشته باشند. گاهی برای برخی از درخواستها مانند جلب ثالث یا تجدیدنظر از کلمه دادخواست هم استفاده میشود.
درخواستها میتوانند کتباً تقاضا شوند یا بهصورت شفاهی و در جلسه رسیدگی مطرح گردند و سپس صورتمجلس شده و به امضای طرفین برسد. درخواست نهایتاً ممکن است به صدور یک قرار یا تصمیم ساده قضایی منتهی شود ولی به صدور حکم منجر نخواهد شد.
اظهارنامه: بنا بر تعریف قانونی، اظهارنامه وسیله رسمی مطالبه حق است. هرچند که دادگاه را ملزم به رسیدگی نمیکند و طرفین را در یک رابطه دادرسی قرار نمیدهد. خوانده در مقابل اظهارنامه لزومی به دفاع یا جواب ندارد.
اظهارنامه درواقع مرحله قبل از ارائه دادخواست است و متعلق به موقعیتی است که فرد حق خود را از طریق اظهارنامه از دیگری مطالبه کند. این حق باید از موعد قانونش گذشته باشد و حال شده باشد تا قابلیت مطالبه از طریق اظهارنامه را داشته باشد.
اظهارنامهها اوراقی با شکل خاص و سربرگ مخصوص هستند که افراد با پر کردن آن و ورود اطلاعات و خواسته، میتوانند مستقیماً حق خود را مطالبه نمایند. این اوراق که برای اختلافات حقوقی مانند معاملات و تعهدات مورداستفاده قرار میگیرد، قابل تقدیم به دفاتر دادگاهها حقوقی و یا ثبت در اداره ثبتاسناد و املاک است. البته بهتازگی از طریق اداره پست هم میتوان آن را به جریان انداخت.
قانونگذار جز در مورد دعاوی خاصی، تقدیم اظهارنامه را قبل از طرح دعوی لازم ندانسته و ممکن است حتی بعد از اقامه دعوی اظهارنامهای بهطرف مقابل ابلاغ شود. همانطور که گفتیم عدم پاسخ به اظهارنامه حقی را برای طرف مقابل ایجاد نمیکند اما ممکن است یک قرینه برای اثبات دعوی در دادگاه باشد.
اخطاریه: درواقع نوعی دعوتنامه از سوی دادگاه حقوقی رسیدگیکننده به پرونده است که در مواردی حضور هر یک از طرفین، شهود یا اشخاص ثالث دیگری را برای بررسی ضروری و حتمی بدانند و این افراد را به جلسه رسیدگی بعدی فرابخوانند.
اوراق اخطاریه هم مانند سایر اوراق قضایی بهصورت چاپی و با فرم خاصی تهیهشده که دفتر دادگاه از آن استفاده میکند. در این اوراق دفتر دادگاه، مشخصات فرد یا افرادی را که قرار است فرابخواند مانند نام و نامخانوادگی، نام پدر، شهرت و پیشه، نشانی اقامتگاه، مکان و زمان تشکیل جلسه دادرسی و علت حضور دریافتکننده را درج میکند و به امور ابلاغ میسپارد.
اخطاریهها مهم و جدی هستند و بسته به دلیل تشخیص ضرورت حضور یافتن افراد، ممکن است در صورت نبود آنها برایشان ضمانت اجرایی را به دنبال داشته باشد.
احضاریه: زمانی مورداستفاده قرار میگیرد که در پروندههای کیفری، بازپرس یا دادستان و حتی قاضی تشخیص دهد حضور شخص یا اشخاصی تحت عنوان مظنون، متهم یا شاهد برای کشف حقیقت ضروری است و از طریق احضاریه فرد یا افراد مذکور را در زمان و مکان خاصی احضار کنند. با توجه بهشدت و اهمیت جرم صورت گرفته ممکن است در برخی موارد عدن حضور فرد در پی ابلاغ احضاریه موجب صدور دستور جلب او شود. پس احضاریه چون برای جرم و جنایت صادر میشود، ضمانت اجرای قویتری دارد. مدعی علیه باید برای عدم حضور خود عذر موجهی داشته باشد در غیر این صورت ممکن است علاوه بر جلب، حتی تعزیر هم شود. در صورت داشتن عذرموجه مانند بیماری علاوه بر فرستادن گواهی عدم حضور باید نمایندهای را از جانب خود برای حضور بفرستد.
همانطور که گفته شد، اخطاریه برای امور مدنی صادر و ابلاغ میشود و بیشتر جنبه اعلامی دارد. بیاعتنایی یا عدم حضور فرد در پی اخطاریه جلب و مجازاتی را در پی نخواهد داشت. در مقابل احضاریه برای امور کیفری صادر میشود و عدم توجه به آن ممکن است فرد را به دردسر بیاندازد.
ممکن است در برخی پروندهها پیش بیاید که اطلاعات دقیقی از فردی که باید احضار شود اعم از متهم یا سایرین در دست نباشد، مهمترین این اطلاعات نشانی دقیق اقامتگاه فرد است. اگر پس از بررسیها هیچ راهی برای یافتن فرد پیدا نشد، همزمان با تعیین وقت رسیدگی یکبار هم در روزنامههای کثیرالانتشار یا محلی، فرد احضار خواهد شد. تاریخ انتشار آگهی تا روز دادرسی نباید زیر 30 روز باشد.
کیفرخواست: بنا بر تعریف قانونی، کیفرخواست درخواست کتبی دادستان از دادگاه است تا فردی را که با بررسیهای بازپرس در دادسرا متهم شده است، محکوم نماید. هرچند که در برخی از جرائم کیفرخواست لازم نیست و دادگاه مستقیماً وارد مرحله رسیدگی میشود اما بیشتر جرائم پس از شکایت در کلانتری و انتقال پرونده به دادسرا، با تقدیم کیفرخواست تحت پیگرد قانونی قرار میگیرد.
ماده 2 قانون اصلاح تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب، مندرجات کیفرخواست را به شرح زیر آورده است:
- نام و نام خانوادگی ، نام پدر ، سن، شغل ، محل اقامت متهم ، میزان سواد ، وضعیت تأهل
- نوع قرار تأمین با قید اینکه متهم بازداشت است یا آزاد
- نوع اتهام
- دلایل اتهام
- مواد قانونی مورد استناد
- سابقه محکومیت کیفری درصورتیکه متهم دارای سابقه محکومیت کیفری باشد.
- تاریخ و محل وقوع جرم
اعتراض به کیفرخواست در مرحله صدور در دادسرا ممکن نیست چراکه اساس رسیدگی دادگاه بر همین کیفرخواست است اما متهم در دادگاه میتواند از خود دفاع کند و کیفرخواست را رد نماید.
دادنامه: آخرین نظر قطعی قاضی چه در مرحله بدوی و چه تجدیدنظر که پس از بررسیها و شنیدن اظهارات دو طرف به آن رسیده است در قالب رأی و حکم نهایی در دادنامه به ثبت میرسد. حکم قاضی و دادگاه بهصورت کتبی و دستنویس نوشته و امضاشده و به دفتر دادگاه فرستاده میشود تا بهصورت تایپی در برگههای دادنامه تنظیمشده و چاپ گردد.
تمامی اطلاعات و ادله با تاریخ دقیق باید در دادنامه تنظیم شود و این دادنامهها که از سوی دفتر دادگاه تایپ و چاپ میشود فقط در شرایط خاصی قابل اصلاح خواهد بود.
قاضی اگر پس از ختم دادرسی در همان جلسه رأی خود را اعلام و مکتوب نکرد باید ظرف مدت یک هفته از تاریخ ختم دادرسی حکم خود را صادر کند و این حکم باید جزئی و صریح برای همان پرونده باشد.
اجرائیه: بعد از اتمام تمامی مراحل رسیدگی، صدور قرارها، شنیدن دفاعیات و جمعآوری ادله، قاضی اقدام به صدور رأی نهایی میکند که همانطور که گفته شد در دادنامه درج خواهد شد. دادنامه پس از ابلاغ شدن بهطرفین و نمایندگان قانونی آنها، این اجازه را به محکومله میدهد که اجرای حکم صادرشده از دادگاه را از دادگاه کتباً مطالبه کند یا از اجرای آن صرفنظر نماید. در صورت تقاضای کتبی، اجرای حکم توسط اجرائیه از سوی دادگاه به دایره اجرای احکام ممکن میشود.
اجرائیه ازآنجاییکه جزئی از اوراق قضایی است، در فرم چاپی مخصوصی تهیه میشود که با مشخصات طرفین و محل اقامت آنها، با توضیح کامل متن حکم نهایی و پرداخت حق اجرا که بر عهده محکومعلیه است، تهیه و به امضای رئیس دادگاه و مدیر دفتر میرسد. پس از مهر شدن برای ابلاغ آن اقدام خواهد شد.
احکام ابلاغ اوراق قضایی
در آشنایی با انواع اوراق قضایی که ما به چند مورد از آن اشاره کردیم، مهمترین بخش ابلاغ این اوراق است. تاریخ ابلاغ ملاکی برای اجرای حکم، دریافت خسارات ناشی از تأخیر، جلب افراد و هر مورد دیگری که فرد پس از ابلاغ اقدامی اتخاذ نکرده است هست.
سندی که تحت عنوان اجرائیه، اخطاریه، احضاریه، دادخواست و هر نوع اوراق قضایی دیگری از سوی دادگاه صادر میشود تا به دست طرفین برسد، ابلاغیه نام دارد.
ماده ۳۰۲ قانون آیین دادرسی مدنی درباره ابلاغیه چنین میگوید: “هیچ حکمی را نمیتوان اجرا کرد مگر اینکه بهصورت حضوری یا بهصورت دادنامه به هر یک از طرفین دعوی یا وکیل آنها ابلاغ شود”.
پس اجرای احکام بدون آنکه از قبل طرفین را از طریق ابلاغیه آگاه ساخته باشیم، ممکن نیست. این مهمترین اهمیت ابلاغیه است. علاوه بر اجرا، ابلاغیه این فرصت را به محکومعلیه میدهد تا برای دفاع از خود و اثبات برائت در جلسه رسیدگی حاضر شود.
ابلاغ اوراق قضایی از واحد مخصوص ابلاغ در وزارت دادگستری انجام میشود. این واحد ابلاغیه را به امور ابلاغ میرساند که امور قضایی است و کارمند پست یا دادگاه نیست. امور ابلاغ اوراق قضایی باید اوراق را تا ۲ روز به خوانده ابلاغ کند و رسید تائید دریافت اوراق قضایی از خوانده گرفته و در پرونده ضمیمه گردد.
اوراق قضایی باید در محلی که خوانده یا وکیل او حضور دارد به وی ابلاغ گردند و تعیین این مکان (محل کار یا سکونت خوانده) بر عهده دادگاه هست. در صورت تغییر هر نوع آدرسی، باید این تغییرات به دفتر دادگاه اطلاع داده شود.
اگر به هر دلیلی امکان ابلاغ اوراق قضایی به خوانده وجود نداشته باشد، اوراق به نزدیکان وی ارائه میگردد. در این شرایط، امور ابلاغ باید مطمئن شود که فرد دریافتکننده خردسال نبوده و ازنظر عقلی در سلامت است.
عصر فنّاوری و امکاناتی که از طریق اینترنت در اختیار ما قرارگرفته است باعث شده تا وزارت دادگستری برای ابلاغ از طریق سامانه اینترنتی نیز کمک بگیرد. شما با ثبتنام در سامانه ثنا چه بهعنوان خوانده و چه بهعنوان خواهان تمامی ابلاغیهها اعم از جلسات رسیدگی، صدور قرار و حکم، اخطاریه و احضاریه را میتوانید مشاهده کنید که این صرفهجویی بزرگی در وقت و زمان است.
اگر خوانده خارج از کشور باشد و ابلاغیهای برای او صادر شود، امکان تحویل مستقیم امور وجود ندارد پس بهجای ابلاغ واقعی، ابلاغ قانونی صورت میگیرد. اگر خانواده یا نزدیکان خوانده ساکن در خارج، ایران باشند به آنان ابلاغ میشود و در غیر این صورت وزارت خارجه اوراق را از طریق کنسولگری خود در محل اقامت خوانده به دست او میرساند.
اگر خوانده از دریافت ابلاغیه امتناع کرد، امور ابلاغ بدون نیاز به توسل بهزور کافیست مسئله را صورتجلسه کرده و رسید دریافت نماید. ازاینجا به بعد همه مسئولیتها به عهده خود فرد خواهد بود.
درصورتیکه آدرس دقیقی از خوانده وجود نداشته باشد، در این صورت به درخواست خواهان و با تائید دادگاه، جزئیات اوراق در روزنامههای کثیرالانتشار منتشر خواهد شد. هزینه انتشار آگهی بر عهده خواهان است و زمان دادرسی بهگونهای انتخاب میشود که از زمان انتشار آگهی حداقل یک ماه فاصله داشته باشد.
اگر خوانده یکی از سازمانها یا ادارات دولتی بهعنوان شخص حقوقی باشد، امور ابلاغ باید ابلاغیه را به رئیس دفتر آن سازمان تحویل داده و رسید دریافت را اخذ نماید. اگر رئیس دفتر سازمان مذکور از دریافت ابلاغیه امتناع بورزد، این عمل وی در حکم تخلف از انجاموظیفه هست.
ابلاغ به افراد غیر محصور یعنی مجموعهای از افراد بدون مخاطب خاص به این صورت است که ابلاغ اوراق قضایی در دو مرحله انجام میشود. به این صورت که ابتدا اوراق قضایی به دست چند نفر از افرادی که خواهان آنها را مسئول میداند میرسد و در مرحله بعد، بخشی از اوراق در یک روزنامه کثیرالانتشار در محل موردنظر منتشر میگردد. بر اساس ماده ۷۴ قانون مدنی، در دعاوی راجع به اهالی معین اعم از ده یا شهر یا بخشی از شهر که عده آنها غیر محصور است، علاوهبر آگهی مفاد دادخواست به شرح ماده قبل، یک نسخه از دادخواست به شخص یا اشخاصی که خواهان آنها را معارض خود معرفی میکند ابلاغ میشود.
اگر خوانده در جلسه دادرسی حضور نداشته و لایحهای هم تقدیم نکند یا نمایندهای از سوی خود نفرستد، رأی غیابی صادر میشود. غیابی بودن فقط مختص به مطلع نبودن فرد نیست بلکه علیه خواندهای که عمداً هم حاضر نمیشود رأی غیابی خواهد بود.
از طرف دیگر رأی حضوری برای شرایطی است که ابلاغ اوراق قضایی بهصورت واقعی باشد و خوانده ابلاغیه را دریافت کرده باشد. رأی دادگاه در دادنامه درج خواهد شد.
رأی حضوری ظرف مدت ۲۰ روز در دادگاه تجدیدنظر استان قابل تجدیدنظرخواهی است. درحالیکه امکان اعتراض به رأی غیابی تا ۲۰ روز در همان شعبه صادرکننده وجود دارد. همچنین اگر خوانده به رأی غیابی اعتراض کند، نتیجه این رأی که تبدیل به حضوری شده دوباره ۲۰ روز مهلت تجدیدنظرخواهی دارد.