اجازه خروج از کشور چه قوانین مهمی دارد
کمی هوای تازه
متاسفانه این باور غلط در بین برخی آقایان مطرح است که خانمها جنبه داشتن حق و حقوق برابر با آقایان را ندارند و از داشتن حقوق برابر سوءاستفاده می کنند. این که علت این طرز فکر چیست و چرا این قدر بین آقایان شایع شده را باید جامعه شناسان و روانشناسان تحلیل کنند نه ما وکلا. اما راستش را بخواهید رفتار بعضی خانم ها هم که برای حل مشکلشان پیش من می آیند خیلی وقت ها بیانگر این موضوع است. راستش را بخواهید من به عنوان وکیل وظیفه بیان وآموزش حق و حقوق همه افراد به آنها را دارم اما به عنوان دوست به شما توصیه می کنم به هیچ وجه بدون مشورت با مشاور و به دست آوردن روش درست برای بیان خواسته هایتان سراغ گرفتن حق و حقوق و تعیین شرط و شروط نروید چون اول و آخرش عشق و علاقه است که ضامن خوشبختی افراد است نه شرط و شروط.
عصر انسان سالاری
حالا دیگر زمانه تغییر کرده است و دیگر زمانی نیست که زنان درخانه بنشینند و فقط نقش “زنانه” خانه داری را برایشان در نظر بگیریم. خانم ها حالا برای خودشان پست های مهم اجتماعی دارند. به کنفرانس های مهم علمی دعوت می شوند و افتخارآفرینی می کنند. به زیارت و سیاحت می روند و … اما متاسفانه برخی همچنان طرفدار پروپا قرص زندانی کردن زنان در چاردیواری خانه هستند. به نظر من قطعا باید اجازه سفر توسط شوهر را با شرایط امروز نیز تطبیق داد. عمده دلایل سفر در دنیای کنونی را می توان چنین دسته بندی کرد:
- تحصیل در دانشگاه های خارج از کشور
- تفریح و زیارت
- مهاجرت و اشتغال
البته “رضایت” را نباید با “اجازه” اشتباه گرفت. در یک زندگی مشترک سالم، قطعا رضایت طرف مقابل شرط است. دلایلی که برای سفر گفته شد مسائلی هستند که اگر با رضایت طرف مقابل، چه زن و چه مرد، همراه نباشد ممکن است مشکلات اساسی در رابطه ایجاد کند. اما رضایت یک مسئله قلبی است و نمی توان قانونی اش کرد. اما آیا می توان پذیرفت که یکی از طرفین باید “اجازه” دهد که دیگری سفر کند یا نکند؟
رفتن، همیشه رفتن
گرفتن حق خروج از کشور هنگام عقد ازدواج از آن شرط و شروط های مرسومی است که خانم ها بر سر آن با همسر آینده یکی به دو می کنند. اصلا اگر درگیرش نباشد شاید به ذهنشان خطور هم نکند که یک انسان ممکن است زمانی برای یک سفر ساده به چنین چالشی برخورد کند.چالش اجازه خروج از کشور. در حقیقت خروج از کشور و ممنوعیت آن یکی از نخستین کارهایی است که آقایانی که قصد آزار همسرشان را دارند انجام می دهند. فکر نکنید که اگر گذرنامه دارید خرتان از پل گذشته و فعلا با این قضیه درگیر نیستید چون همسرتان با مراجعه به اداره گذرنامه ظرف پنج دقیقه می تواند شما را ممنوع الخروج کند که در این صورت گذرنامه دیگر کاغذ پاره ای بیشتر نیست.
شرط اجازه خروج از کشور
چه قبول داشته باشید چه نداشته باشید، چه منصفانه باشد و چه نباشد، اجازه خروج از کشور زنان به دست شوهران است و اگر قصد جدی خروج از کشور دارید باید حق اجازه خروج از کشور را از شوهرتان بگیرید. وضع شرط اجازه خروج از کشور از چند جهت به درد می خورد:
امنیت ذهنی: با این شرط، زن مطمئن می شود که شوهرش این امتیاز را به عنوان برگ برنده و برای تحت فشار گذاشتن او نگه نداشته است. چه شوهرانی که در بدترین و اضطراری ترین مواقع از همسرشان خواسته اند مهریه خود را ببخشد یا ملکی را به نام او کند تا به او اجازه خروج از کشور بدهد، یا در اختلافات زناشویی دیده ام که شوهر گذرنامه زن را پاره کرده تا زن امکان گرفتن گذرنامه جدید نداشته باشد یا مستقیما به اداره گذرنامه رفته و او را ممنوع الخروج کرده است.
شوهر نمونه: این جور حقوق کلا محک خوبی برای سنجیدن درصد اعتماد آقایان به همسرشان است. همچنین نشانه ای از سلامت رابطه، میان شما و همسرتان است به این گونه که مرد نشان می دهد تا حد امکان در جهت برابری حقوق شما با خودش می کوشد و برای شما ارزش و احترام قائل است.
برای روز مبادا: بله خیلی وقت ها شوهر مهربانی که جانش برای شما در می رود وقتی پای اختلاف در میان باشد روی حرف خودش نمی ایستد و قول و قرارهای شفاهی یادش می رود. پس با توجه به این که مطابق قانون گذرنامه، زنان متاهل فقط با اجازه کتبی همسر خود می توانند از کشور خارج شوند. با توجه به این که این مساله در عمل ممکن است مشکلات فراوانی را ایجاد کند، عبارت زیر به منزله شرط در هنگام عقد ازدواج می تواند مشکل گشا باشد:
زوج به زوجه ، وکالت بلا عزل می دهد که با همه اختیارات قانونی بدون نیاز به اجازه شفاهی یا کتبی مجدد شوهر، از کشور خارج شود. تعیین مدت، مقصد و شرایط مربوط به مسافرت به خارج از کشور به صلاحدید خود زن است.
شرط تنصیف اموال
درست است که طبق قانون، تامین هزینه های زندگی بر عهده مرد است ولی زن هم به همان اندازه در اداره خانواده مشارکت دارد. مسئولیت امور خانه و تربیت فرزندان بر عهده زن است، حتی اگر شاغل باشد. بنابراین در صورت طلاق باید همانند مرد از اموال زندگی مشترک سهم داشته باشد. در صورت قید شدن این شرط در سند ازدواج، احتمال این که زن در شرایط سخت مثل سوءرفتار یا اعتیاد مرد، با نگرانی کمتری در خصوص مسائل مالی و معیشتی طلاق بگیرد، بیشتر است. بسیاری از زنان در این شرایط، فقط به دلیل ترس از مشکلات معیشتی بعد از طلاق، به زندگی مشترک ادامه می دهند.
شاید با خودتان بگویید که شرط تقسیم اموال که در عقدنامه هست دیگر چه نیازی برای چانه زنی بر سر چنین شرطی وجود دارد؟ بله درست است مشابه چنین شرطی در سندهای ازدواج کنونی وجود دارد ولی تحقق آن منوط به شرایط خاصی است که اتفاقا برای خانم ها کمتر چنین شرایطی هنگام جدایی پیش می آید. این شرایط عبارتند از: عدم درخواست زن برای جدایی، تمکین یا تخلف نکردن از وظایف زناشویی خود یا داشتن رفتار و اخلاق ناشایست بوده و احراز این موارد نیز بر عهده دادگاه است.
همچنین شرط تقسیم اموال نیز که در عقدنامه پیش بینی شده تا نصف اموال است و تشخیص این که چقدر از اموال واقعا به زن برسد مساله ای است که بستگی به جود و کرم قاضی دارد. برای همین هم برای ایجاد شرایط مساوی تر میان زن و شوهر در این خصوص، گنجاندن عبارت زیر در سند ازدواج پیشنهاد می شود. البته برای رسیدن به توافق در خصوص این شرط، در نظر گرفتن حدود عادلانه برای تکالیف مالی مرد – همچون مهریه – از سوی زن موثر و منصفانه خواهد بود. “زوج متعهد می شودهنگام جدایی – اعم از آنکه به درخواست مرد باشد یا به درخواست زن – نیمی از دارایی موجود خود را – اعم از منقول و غیر منقول که طی مدت ازدواج به دست آورده است – به زن منتقل نماید.”
حضانت فرزندان پس از طلاق
کمتر کسی است که موقع ازدواج آن قدر دوراندیش است که به فکر حضانت فرزندانی باشند که در آینده در این زندگی به دنیا خواهند آمد، اما من به شما توصیه می کنم که هنگام امضای سند ازدواج نه تنها به عنوان یک زن بلکه به عنوان یک مادر نیز به خود نگاه کنید و آینده ای را پیش بینی کنید که علاقه ای دیوانه وار به یک بچه شش هفت ساله دارید.
در ماده 1169 قانون مدنی قید شده “مادر در نگهداری طفل تا 7 سالگی اولویت دارد و پس از آن حضانت با پدر است.” حتی اگر صلاحیت لازم را نداشته باشد. ماده 1170 می گوید:” اگر مادر در مدتی که حضانت طفل با اوست مبتلا به جنون شود یا به دیگری شوهر کند حق حضانت با پدر خواهد بود.” در این قانون علیه مادر تبعیض اعمال شده است و در شرایط مشابه چنین حق متقابلی به مادر داده نشده است و صلاح کودک نیز در نظر گرفته نشده است. یکی از دلایل خشونت ها علیه زنان توسط شوهران و تحمل و دم بر نیاوردن آنها به دلیل وجود یک موجود کوچک معصوم به نام فرزند مشترک است. فرزندی که به هیچ وجه مادرش طاقت دوری و جدایی از آن را ندارد و برای حمایت از او در مقابل سوءرفتار پدر تا پای جان مایه می گذارد.
برای رفع این وضعیت زن و شوهر می توانند به توافقی درباره حضانت فرزندان برسند مثلا می توان متن پیشنهادی زیر را به کار برد:
“زوجین ضمن عقد خارج لازمی توافق نمودند حضانت فرزند یا فرزندان مشترک در صورت طلاق با هر کدام از والدین خواهد بود که بنا بر مصلحت طفل باشد. تعیین مصلحت طفل بر عهده کارشناس یا داور مرضی الطرفین خواهد بود.”
زهرا سپید نامه
سلام خسته نباشید من دختری ۲۲ ساله هستم که والدینم پاسپورتمو گرفتن و بهم برنمیگردونن.ایا امکانش هست از طریق قانونی پاسپورتمو پس بگیرم ازشون؟
سلام
دختر بالای ۱۸سال خودش میتونه درخواست پاسپورت کنه ازپلیس+۱۰بدون اجازه پدر
ننگ تو این فمینیست زادگیتون که انقدر پست پلشت و وقیح هستید
پشت شما زنان فاحشه باسواد نما کثافت مردانی هستند که برای منافع خودشون شمارو تحریک میکنند
همین شماها و این انقلاب ماسونی سال 57 به انضمام مشکلات دیگر که در جامعه پیش اورده زنان رو هم پرو کرده
(همان طور که خیلی ها عمل میکنند مرد شن) مردان خاک بر سری هم زن می شن
ولی عمرتون انشالله به پایان میرسه زنانی که هنوز یه جو حس مادری و عاطفه درشان باقی مانده باشد کلک چنین شیاطینی را نمی خورند
اگر مردی تایید کن
فقط با این گهی که میخوری از بابت مرد مورد اعتماد، زندگی هع رو بدتر دچار مشکل می کنی احمق.
مشاوره نفهم وقتی تو باشی آمار طلاق میرسه به 8 طلاق از 10 ازدواج
سلام خوب هستید من همسرم برای پاسپورت کارای کتبیشو انجام داد و رضایت هم داد کتبی ولی بدون اینکه خودم بهش اطلاع بدم مدارک رو بردم و پاسپورتم اومده اگه بخام از کشور خارج شم مشکلی نداره
سلام خوب هستید من پاسپورت دارم اگ بخام بدون اطلاع به همسرم از کشور برم مشکلی ایجاد نمیشه