8 سال است که خرجی نگرفته ام
زن جوان که روی نیمکت دادگاه خانواده نشسته است، خیلی مضطرب و عصبانی به نظر می رسد. مینا که برای گرفتن مهریه به دادگاه خانواده آمده است، دل پردردی دارد.
زن جوان
او برای دلیلش برای گرفتن مهریه اش می گوید: 8 سال است که از شوهرم خرجی نگرفته ام. در این سالها،هیچ وقت شکایتی نداشته ام و سعی کرده ام هر طوری شده تحمل کنم. شوهرم سر کار می رفت اما هیچ وقت پول به خانه نمی آورد و برای من خرج نمی کرد. همه پول هایش را برای خودش خرج می کرد و به من خرجی نمی داد. من هم مجبور بودم یا از پدر و مادرم پول بگیرم یا خودم مدتی به سر کار بروم و پول در بیاورم. در آن سال ها حرفی نمی زدم و سعی می کردم این رفتارهای شوهرم را تحمل کنم. تا اینکه دو سال پیش با پولی که من گذاشتم و پدر شوهرم به ما داد، توانستیم یک کامیون بخریم تا شوهرم با آن کار کند. اما بعد از آن هم باز شوهرم هیچ پولی به خانه نیاورد و من همچنان مجبور بودم خودم خرج خودم و پسر 4 ساله ام را بدهم.
الان دو سال از روزی که سعید کامیون را خریده و روی آن کار می کند می گذرد اما همچنان من بی پول هستم. دیگر طاقتم تمام شده است. من نمی دانم سعید با پول هایش چه کار می کند. از وقتی کامیون گرفتیم باید وضع مالی اش خوب شده باشد و حداقل ماهی چند میلیون تومان درآمد داشته باشد. ولی هربار از او پول می خواهم می گوید ندارد . او اگر خیلی به من لطف کند ماهی 20 یا 30 هزار تومان به من می دهد.
این وضعیت برایم غیر قابل تحمل شده و می خواهم تمام 500 سکه مهریه ام را بگیرم. حالا که سعید هیچ پولی از کامیونی که من هم در آن سهم دارم به من نمی دهد، پس باید مهریه ام را بدهد تا من هم برای خودم پولی داشته باشم. من از تصمیمم منصرف نمی شوم و به دادگاه آمده ام تا کار را تمام کنم. حتی به خاطر فرزندمان هم نمی خواهم کوتاه بیایم. سعید باید ادب شود و بداند که در این زندگی من هم سهمی دارم و او مجبور است پول هایش را برای زن جوان و بچه اش خرج کند.
نقد حقوقی در خصوص این مطلب
هر زمان که صحبت از مطالبه مهریه می شود، این مفهوم را به ذهن می آورد که زوجین در حال جدایی و طلاق هستند. در حالی که مهریه، حق قانونی زن می باشد و به مجرد وقوع عقد ، زن مالک آن می گردد و می تواند هرگونه تصرفی در آن بنماید ( ماده1082 ق.م) .در عوض مهریه نیز دینی بر گردن شوهر می باشد که باید آن را بپردازد. همچنین زوج موظف است کلیه نیازهای متعارف زن از قبیل خوراک، پوشاک، مسکن مطابق با شئونات زوجه همچنین هزینه های بهداشتی و پزشکی وی را نیز تامین نماید که نفقه نام دارد. نفقه حق زن است و در صورت تمکین به زن تعلق می گیرد.قانونگذار در مورد عدم پرداخت نفقه از جانب مرد، سخت گیری می کند. زیرا در این صورت زن ممکن است دچار عسر و حرج شده و حتی دچار فساد شود. بنابراین قانون این حق را برای زن قائل شده است که به موجب ماده 1111 ق.م در صورت خودداری مرد از پرداخت نفقه به دادگاه مراجعه کرده و دادخواست دریافت نفقه را بدهد. در این صورت دادگاه میزان نفقه را توسط کارشناس تعیین می کند و زوج را محکوم به پرداخت آن می کند.قانون، برای خودداری مرد از پرداخت نفقه بعد از صدور حکم دادگاه، ضمانت اجرایی نیز معین کرده است. طبق ماده 1129 ق. م در صورت عدم پرداخت برای اول اجباربعد توقیف اموال و بعد زندان و در صورتی که این مراحل را طی کرد یا اصلاَ در مرحله اول خوداری و امتناع از دادن نفقه نمود، زن میتواند تقاضای طلاق بدهد و دادگاه شوهررامجبور به طلاق دادن زن میکند و علاوه براین در صورتی که شوهر به دلیل بیماری یا از کار افتادگی از دادن نفقه عاجز باشد قاضی میتواند او را مجبور به طلاق همسرش کند .
زن برای دریافت نفقه می تواند از دو طرق حقوقی و کیفری اقدام نماید. در اقدام حقوقی زن می تواند با مراجعه به دادگاه خانواده ، طی دادخواست حقوقی تقاضای محکوم کردن شوهر به پرداخت نفقه را از دادگاه بنماید.در شکایت کیفری، علاوه بر دادخواست حقوقی چون در قانون ایران عدم پرداخت نفقه جرم می باشد، زن می تواند با مراجعه به دادسرای عمومی تقاضای تعقیب جزائی شوهرش را از دادگاه بخواهد. ماده 642 ق.م.ا(قانون مجازات اسلامی) مقررمیدارد که:هر کس با داشتن استطاعت مالی نفقه زن جوان خود را در صورت تمکین ندهد یا از تادیه نفقه دیگر اشخاص واجب النفقه امتناع کند دادگاه او را از سه ماه و یک روز تا پنج ماه حبس محکوم خواهد نمود.