این گروه در مواردی که شخص بدون رضایت مادر مرتکب سقط جنین می شد، این عمل را به این دلیل که، موجب تضییع حقوق فردی مادر می شود، جرم تلقی می کنند. از جمله طرفداران این نظریه دانشمندانی چون اسپیرال، لو فریدتار دیو، ادوارد فون لیست، استوارت میل، مالتوس، ریکاردو و کارل مارکس می باشند.
به طور خلاصه دلایل طرفداران این نظریه به قرار ذیل است:
- حفظ حیات و سلامت مادر: این عده معتقدند، چون مادر موجودی کامل است و جنین موجودی بالقوه انسانی است، در مقام تزاحم دوحیات، حیات مادر مقدم است. چون جنین تا قبل از تولد فاقد شخصیت است.
- آزادی اراده یا حق انتخاب زن: بنابر عقیده این دسته، تصمیم به نگهداری جنین در بدن زن یا پایان دادن به حیات جنین، یک امر کاملا شخصی و خصوصی است و این مادر است که باید کاملا آزادانه در این مورد تصمیم بگیرد، بنابراین هیچ کس حتی جامعه حق تحمیل بارداری را به زن ندارد.
- کاهش مرگ و میر مادر: این عده معتقدند، جرم انگاری سقط جنین، نه تنهاباعث بازداشتن افراد از اقدام به آن نمی شود بلکه موجب افزایش سقط جنین غیر قانونی و پنهانی می شود و لذا افراد به طرق غیربهداشتی متوسل می شوند که این امر مرگ و میر مادران را به دنبال دارد. با این وجود نظریه ای وجود دارد که پیروان آن معتقدند، در سیر تکوینی دوران جنین زمان ها و مقاطعی وجود دارد که می گویند ملاک شخص بودن جنین تلقی می شود. مثلا عده ای نقطه شروع شخص بودن جنین را پس از گذشت سه ماه اول بارداری
می دانند یا عده ای معتقدند، از لحظه ای که قلب جنین شروع به تپیدن می کند، جنین شخصیت می یابد. دین اسلام معتقد است جنین زمانی شخصی محسوب می شود که روح در آن دمیده شده باشد.
در این دیدگاه معتقدند سقط جنین هر چند جرم است ولی در شرایط خاصی مجاز شمرده می شود. این دسته در سیر تکوینی جنین مقاطعی را فرض نموده اند که در این مقاطع جنین شخصی تلقی نمی شود و سقط جنین در این موارد جرم محسوب نمی شود. طرفداران نظریه ممنوعیت مطلق سقط جنین که به اجتماعییون مشهور هستند معتقدند، جامعه بدون وجود فرد نمی تواند فرض شود و ارزش فرد تنها در قالب جامعه تجلی خواهد نمود. لذا باید به هر شکل ممکن از هر گونه تضییع حقوق مربوط به جامعه جلوگیری نمود. این دسته با دلایلی چون تقلیل افراد جامعه در اثر سقط جنین و تضعیف نقش مادر در تحویل فرزندانی برومند به جامعه جهت پیشرفت جامعه، مخالف سقط جنین هستند. ”به طور خلاصه دلایل طرفداران این دیدگاه به شرح ذیل است:
- حق انتخاب جنین: اگر جنین یک شخص است باید حق انتخاب در زنده ماندن داشته باشد، از نظر طرفداران این تئوری، جنین شخص محسوب می شود و به خاطر حرمت و تقدس زندگی، مخالف سقط جنین هستند. این دسته وضعیت جنین را باحالت شخص درحالت کما مقایسه کرده ومعتقدند، همان طوری که فرد درحال کما از تمامی حقوق برخورداراست، جنین نیزکه درچنین حالتی قرار دارد دارای حقوق مسلم انسانی می باشد.
- تقدس حیات: حیات محترم است و هیچ کس حق ندارد این موهبت الهی را از شخص سلب نماید. رئیس کلیسای کاتولیک با تکیه بر مفهوم قداست حیات، سقط جنین را قتل و قوانین موافق آن را ناعادلانه دانسته است. از سوی دیگر، سقط جنین هر چند با اهداف خیرخواهانه، نقص عدالت محسوب می شود.
- تقدم حق جامعه بر حق فرد: در این دیدگاه علت جرم انگاری سقط جنین، تجاوز به حقوق جامعه می باشد. این عده معتقدند، مجازات زمانی اعمال می شود که صرف نظر از ورود خدشه به حقوق افراد، به حقوق اجتماع نیز لطمه وارد می آید، حتی سوسیالیست ها در این مورد دو حق را در تعارض می بینند؛ حق مادر در سقط جزئی از بدن خود و حق اجتماع در حفظ موجودیت خود، که به لحاظ تعارض این دو، حق جامعه بر فرد مقدم است. زیرا والدین تا قبل از لقاح می توانند از داشتن فرزند جلوگیری کنند. ولی پس از آن حق ساقط کردن را ندارند.لازم به ذکر است در حقوقی اسلامی فقط با اجازه دادگاه در شرایط خاص حکم به سقط جنین توسط پزشک قانونی داده میشود.
در حقوق اسلامی فقط با اجازه دادگاه در شرایط خاص حکم به سقط جنین توسط پزشک قانونی داده میشود.
