aدر ماجرای حق و حقوق کودکان در قبال پدر و مادرهای خود، حتما باید اتفاق بدی میان والدین رخ بدهد و آنها از هم جدا شوند یا یکی از آنها جان خود را از دست بدهد تا بحث حضانت به میان آید. به عبارتی بعد از یکی از این وقایع تلخ است که بحث کودک مال چه کسی است؟، مطرح میشود و در این میان قانون است که معلوم میکند تکلیف نگهداری کودک در این مرحله جدید با کیست. برابر قانون وظیفه نگهداری کردن از کودک با پدر و مادر است و در صورت مرگ مادر یا جدایی آنها از یکدیگر است که بایدد تکلیف این حق نیز معلوم شود. در قدم اول به بررسی حضانت کودک بعد از جدایی پدر و مادر میپردازیم و سپس در صورت خدای نکرده مرگ یکی از آنها به شما میگوییم تکلیف نگهداری فرزند را چه کسی برعهده دارد.
وقتی هر دو زنده هستند
در مواردی که طلاق رخ میدهد یعنی زمانی که پدر و مادر زنده هستند و البته هر دو دوست دارند که فرزندشان را نزد خود نگه دارند این دادگاه است که باید تکلیف این دعوا را روشن کند. برابر قانون و در شرایط معمولی چه دختر و چه پسر تا هفت سالگی، حضانتشان با مادر است که به نفع سلامت روحی کودک است. پس از سن هفت سالگی هم باید معلوم شود که حالا کودک باید نزد چه کسی زندگی کند. این دادگاه است که باید تکلیف این مساله را نیز معلوم کند. در این میان ممکن است که بنا برر مصلحت کودک، وی را دوباره در اختیار مادرش قرار دهند، البته این تصمیمگیریها برای کودک تا سن بلوغ است و بعد از این سن خود اوست که تعیین میکند دوست دارد نزد کدام یک بماند. قانون مدنی سن بلوغ را برای دختران 9 سال و برای پسران 15 سال در نظر گرفته است.
کارهایی که نباید انجام داد
قانون برای طرف مقابل که قانون حضانت طفل را از وی سلب کرده هم یکسری حق و حقوق را در نظر میگیرد که نگهدارنده کودک باید آنها را رعایت کند. یکی از آنها این است که کسی که حضانت طفل را برعهده دارد نمیتواند او را از محل و شهر مقرر برای ملاقات یا محل مورد توافق و یا از کشور خارج کرد. به هر حال کسی که حضانت کودک را ندارد قانون برای وی حق دیدار با کودک را در نظر گرفته است به این ترتیب کسی که حضانت را دارد نمیتواند او را آنقدر دور کند که طرف دیگر نتواند وی را ملاقات کند و البته اگر کسی که حضانت را ندارد موافقت کند کودک را از کشور خارج کنند، کسی که حضانت را دارد باید نزد دادگاه برای برگرداندن کودک وثیقه مناسب بگذارد.
ماده 41 قانون حمایت خانواده بیان میدارد: «هرگاه دادگاه تشخیص دهد توافقات راجع به ملاقات، حضانت، نگهداری و سایر امور مربوط به طفل برخلاف مصلحت او است یا در صورتی که مسئول حضانت از انجام تکالیف مقرر خودداری کند و یا مانع ملاقات طفل تحت حضانت با اشخاص ذیحق شود، میتواند در خصوص اموری از قبیل واگذاری امر حضانت به دیگری یا تعیین شخص ناظر با پیشبینی حدود نظارت وی با رعایت مصلحت طفل تصمیم مقتضی اتخاذ کند.»
در ماده 54 این قانون ضمانت اجرای تخطی از تکالیف قانونی در مورد حضانت بیان شده که میگوید: «هرگاه مسؤول حضانت از انجام تکالیف مقرر خودداری کند یا مانع ملاقات طفل با اشخاص ذی حق شود، برای بار اول به پرداخت جزای نقدی درجه هشت (تا ده میلیون ریال) و درصورت تکرار به حداکثر مجازات مذکور محکوم میشود.»
گاهی پای شخص سوم به میان میآید
درست است که پدر و مادر دلسوزترین فرد نسبت به فرزند هستند، اما در جایی که زندگی در کنار هر دوی آنها خلاف مصلحت کودک و به ضرر وی تشخیص داده شود، حضانت به شخص ثالثی واگذار میشود زیرا در درتمام مراحل، دادگاه مصلحت کودک را در نظر میگیرد.
هزینه های فرزند با کیست؟
امروزه دیگر همه میدانند که از پس هزینههای زندگی یک کودک برآمدن کار هرکسی نیست و یک زن به سختی میتواند این کار را انجام دهد به همین دلیل است که نفقه کودک در هر شکل برعهده پدر است، حتی زمانی که حضانت طفل به مادر سپرده میشود باز هم پدر باید هزینههای زندگی وی را تامین کند. در صورتی که پدر توان مالی این کار را نداشته باشد قانون این وظیفه را بر عهده پدر بزرگ پدری گذاشته است البته اگر پدر پول داشته باشد و نفقه کودک خود را پرداخت نکند، به حبس از سه ماه وو یک روز تا پنج ماه محکوم میشود. البته گاهی پیش میآید که پدربزرگ هم از پس هزینههای کودک بر نمیآید، در این زمان است که مادر باید عهدهدار مخارج زندگی کودک شود. اگر مادر هم نتوانست از پس مخارج زندگی طفل برآید پدر بزرگ مادری متحمل میشود.
چه زمانی بچه را ببینیم
دوری از پدر و مادر برای فرزند به خصوص خردسال، بسیار دشوار است. این دلتنگی برای هرکدام از والدین که کودک در کنار آنها نیست نیز ملالآور است. بنابراین هر کدام از پدر و مادر که حضانت طفل بر عهده او نیست باید بتواند فرزند خود را ملاقات کند. اگر پدر و مادر توانستند بر سر زمان و مکان و جزییات ملاقات با فرزند توافق کنند که چه بهتر. در غیر اینصورت دادگاه جزئیات ملاقات را تعیین میکند. اگر دادگاه تشخیص داد که توافقات پدر و مادر در مورد ملاقات با طفل خلاف مصلحت کودک است، میتواند بنابر مصلحت وی تصمیم مناسب بگیرد. حتی میتواند برای رعایت مصلحت کودک ناظر تعیین کند. همچنین قوهقضائیه موظف است شرایط مناسب را برای ملاقات فراهم کند. ملاقات طفل با پدر و مادر تا حدی مهم است که حتی فساد اخلاقی آنها هم مانع از ملاقات نمیشود. دادگاه معمولا آخر هفته را برای ملاقات با طفل در نظر میگیرد. اگر این ملاقاتها برای کودک و سلامتی روانی او صدمهای ایجاد کند، دادگاه میتواند ملاقات را تا ماهی یک روز نیز کاهش دهد.
وقتی پدر فوت میکند
قانونگذار نگهداری و تربیت فرزند را حق و تکلیف پدر و مادر میداند و کسی نمی تواند فرزند را از پدر و مادر جدا کند مگر به حکم قانون. اما اگر پدر طفل فوت کند حضانت کودک را به مادر میدهند. مگر اینکه به در خواست ولی قهری یا دادستان، دادگاه، زندگی در کنار مادر را بر خلاف مصلحت کودک تشخیص دهد که در این صورت مطابق مصلحت طفل تصمیمگیری خواهد شد.
اگر مادری خود بعد از مرگ شوهر از نگهداری کودک امتناع کند و نخواهد که بچه را نزد خودش نگه دارد دادگاه میتواند او را ملزم به نگهداری کند. بعد از مادر حق نگهداری کودک با پدر بزرگ کودک است. البته گاهی اتفاق میافتد که به دلایلی مانند ناتوانی مادر در مواظبت کردن از کودک یا انحطاط اخلاقی او دادگاه میتواند نگهداری از کودک، را بعد از پدربزرگ، یعنی پدر پدری کودک، به یکی از نزدیکان بسپارد البته این افراد باید برای این کار پیش قدم شوند. در غیر این صورت رئیس حوزه قضایی برای کودک تصمیم میگیرد.