معنا و مفهوم وصیت تملیکی عبارت است از این است که کسی مال یا سود آن را به طور مجانی در اختیار شخص دیگری قرار دهد تا بعد از فوت او این کار به انجام برسد. اگر این نوع وصیت از ثلث ثروت بیشتر باشد، لازم الاجرا نیست مگر این که وراث اجازه دهند تا این کار به انجام برسد، حتی اگر برخی از وراث اجازه انجام این کار را بدهند، فقط نسبت به سهم شخص اجازه دهنده ارث قابل اجراست.
چند اصطلاح حقوقی در مورد وصیت عبارت است از: موصی همان وصیت کننده بوده، موصی له ، همان کسی است که وصیت تملیکی به نفع او صادر شده است. موصی به، همان مورد وصیت است.
وصیت عهدی
بدین معنی است که شخصی، یک یا چند نفر را مامور میکند تا در امری یا اموری یا تصرفات دیگری کاری را به انجام برسانند.
وصیت کننده (موصی)
کسی که براساس وصیت عهدی، نسبت به تلث یا بر صغیر ولی شمرده میشود، وصی نامیده میشود.
بنابراین اگر کسی بنا به وصیت خود، یک یا چند نفر را از ارث محروم کند، در این صورت این افراد هرگز نمیتوانند از ارث او چیزی منتفع شوند و این چنین وصیتی هرگز قابل اجرا نیست.
این چنین وصیتی به دلیل تناقض با قواعد آمره باطل است و هرگز قابل اجرا نیست. حتی اجازه وراث محروم باعث نخواهد شد تا به اجرا در بیاید . بخاطر این که قوانین ارث ، قوانین آمره بوده و هرگونه موافقت و توافق افراد نمیتواند به لازم اجرابودن آن خللی وارد کند و هرگز قانون قانون گذار را تغییر نمیدهد.
مورث میتواند براساس عقود مختلف و قبل از این که فوت کند، اموال مربوط به خود را منتقل کند و نیت موصی را عملی کند. تنها صلح عمری میتواند منطقی ترین راه حل برای انتقال اموال موصی به شخصی مورد نظر باشد که قبل از مرگ میتواند به مرحله اجرا دربیاید.
صلح عمری
عقدی است که شخص میتواند بخشی از ملک و مستغلات و دارایی خود را به فرزند یا به شخص دیگری واگذار کند البته این چنین شخصی نمیتواند از کل ملک یا اموال او به طور کامل استفاده نماید و هر زمان که شخص اول بخواهد میتواند دوباره اموال خود را به تملک خود دربیاورد و از آنها استفاده نماید.
براساس این نوع عقد، شخص اول یا مصالح میتواند بخشی از اموال خود را به کس دیگری که متصالح نامیده میشود واگذار نماید که در عوض او براساس تعهداتی ملزم به انجام یکسری کارها میشود و اگر از انجام کارها خودداری کند اگر شخص دوم از انجام تعهدات خود سرباز بزند، شخص اول میتواند عقد مذکور را باطل کرده و دوباره اموالی که به او داده را به تملک خود دربیاورد.
برای این که این چنین عقدی به انجام برسد لازم است که هردو شخص متصالح و مصالح به دفترخانه اسناد رسمی بروند و این نوع عقد را منعقد کنند، بعد از انجام این عقد، عین اموال به شخص متصالح منتقل شده و حفظ منافع بر عهده شخص مصالح است.
اگر مصالح بعد از عقد قرارداد، فوت کند، کلیه اموال به متصالح میرسد و وراث نفعی از ارث نخواهند برد و اگر متصالح بر طبق قرارداد، به تعهدات خود عمل نکند، مصالح با مراجعه به دفترخانه، قرارداد را فسخ کرده و کلیه اموال خود را به تملک خود در میآورد.
بیع
مورث میتواند اموال خود را از طریق بیع به اشخاصی منتقل کند و بدین ترتیب او با این کار خود ، وراثی که میخواهد از ارث محروم کند را برای همیشه باعث میشود تا از ارث بهره ای نبرند.
وقف
مورث با این انجام این عمل، کلیه اموال خود را بلوکه کرده و منافع آن را تسبیل میکند، از آنجایی که این نوع حبس دائمی و موبد است، بدین ترتیب مورث کلیه اموال خود را میبخشد و وراثی که شایسته ارث او نیستند برای همیشه از ارث محروم میکند.
هبه
براساس این نوع قرارداد، مورث، اموال خود را به صورت رایگان به شخص دیگری میبخشد و او را مالک اموال خود قرار میدهد. با این نوع قرارداد، مورث، عملا” تعدادی از وراث را از ارث محروم کرده و آن را به شخص یا اشخاص دیگری میبخشد و اشخاص مورد نظر را مالک اموال خود قرار میدهد.
سلام لطفا ،راهنمایی بفرمائید آیا مسکن و شهر سازی می تواند چون حکم دیوان عدالت اداری مبنی بر معوض،انجام ندهد وخود قانونی در سازمان که قیمت ملک تصرف شده مرا بدهند یعنی به جای 120متر ،29/30 متر مربع را حق من می دانند،در حالی که قانون استناد شده در حکم وحدت رویه موجود است
نه چنین اخیاری ندارند