ثبت احوال

بررسی آثار حقوقی تغییر جنسیت

با پیشرفت علم و تکنولوژی در عرصه زندگی کنونی هر روزه پدیده های جدیدی تولد می یابد، که از جمله می توان به تغییر جنسیت که نقش اساسی در زندگی شخصی و خصوصی برخی از افراد جامعه ایفاء می کند، اشاره نمود. امروزه در سایه علم پزشکی، قابلیت تغییر جنسیت اشخاص میسر شده و امکان تغییر علائم و ممیزی جنسیتی تسهیل شده و پزشکان قادرند علائم و نشانه های جنس مخالف را در بیمار قرار دهند. هم دوش این تحولات یکی از مسائلی که در نظام حقوقی ما برسمیت شناخته شده وو رسیدگی به موضوعات آن در صلاحیت دادگاه خانواده قرار گرفته، موضوع تغییر جنسیت است. اهمیت بحث از آنجا ناشی می شود که آثار حقوقی ‌این‌ تغییر، قابل ‌تأمل ‌است. زیرا تغییر جنسیت‌ بر عقد نکاح، مهریه، نفقه ‌زوجه ‌و فرزندان، عدّه، ولایت، سرپرستی و حضانت کودکان، عناوین و نسبت های خانوادگی و ارث، تأثیر گذار است، که در این نوشتار به بررسی آنها پرداخته می شود.

منظور از تغییر جنسیت چیست؟

به هر گونه تبدیل، اصلاح و یا تغییر که در جنس فرد به وجود آید، بگونه ای که وضعیت فعلی او از نظر زن یا مرد بودن با حالت سابق او، دارای تفاوت و گوناگونی شود، عنوان «تغییر جنسیت» اطلاق می شود. در عرف جاری نیز کسانی هستند که بدلیل قابلیتهای فیزیکی دو جنس مذکر و مؤنث و به تعبیر دیگر اختلال در هویت جنسی، از جنسیت خود اظهار نا رضایتی می نمایند و بدین لحاظ خواستار تغییر جنسیت شان هستند. زیرا جنسیتی که در روانشان حس می کنند با جنسیت جسم شان متضاد است. این افراد از زمانی که خود را می شناسند، احساس می کنند به جنس دیگر تعلق دارند و در کالبدی اشتباه به دنیا آمده اند، فلذا مایلندکه هویت و جنسیت آنان بطور کلی تغییر یابد.

آیا تغییر جنسیت تأثیری بر زندگی فردی و اجتماعی دارد؟

تغییر جنسیت در زندگی فردی و اجتماعی شخص در قراردادهایی که نوع جنسیت اثر حقوقی ندارد، فاقد چنین اثری است. اما در موقعیت های اجتماعی از قبیل مقام قضاء و نیز قراردادهای خصوصی که نوع جنسیت نقش اساسی دارد، موضوع متفاوت است. از جمله آنها در عقودی مانند ازدواج است که اگر تغییر جنسیتی پس از ازدواج رخ دهد، ازدواج سابق منحل و رابطه زوجیت بدون نیاز به فسخ یا طلاق و گرفتن عده، از تاریخ تغییر باطل می‌شود، هر چند به حقوق مکتسبه پیش از آن لطمه ای وارد نمی شود..  زیرا اعتبار زوجیت قائم بر بقاء زوج بر “مرد بودن” و زوجه بر “زن بودن” است.

در این ارتباط قانون اخیر التصویب حمایت از خانواده، در فصل اول، دعاوی ناشی از تغییر جنسیت را در صلاحیت دادگاه های خانواده قرار داده و مقرر داشته، متقاضی باید به این دادگاه ها مراجعه کند. بعلاوه، چنانچه هر یک از برادر یا خواهر تغییر جنسیت دهد و به جنس مخالف در آید، نسبت خانوادگی میان آن دو عوض می‌شود؛ یعنی برادر، خواهر می‌شود و خواهر، برادر و اگر عمو تغییر جنسیت دهد، به عمه بدل می‌شود و اگر عمه تغییر جنسیت دهد، به عمو تبدیل می شود. همچنین با تغییر جنسیت، داییی به خاله و خاله به دایی تغییر می‌کند. و این امر در مقام توارث نیز آثار خود را نشان می دهد.

تغییر جنسیت چه آثاری بر ولایت، حضانت و نفقه فرزندان به وجود می آورد؟

همین که طفل به دنیا می آید، خود به خود تحت ولایت پدر قرار می‌گیرد و هیچ مقامی حق تنفیذ یا تغییر این وضع را ندارد. بر اساس قانون مدنی، برای نگاهداری طفل، مادر تا هفت سال از تاریخ ولادتِ او اولویت خواهد داشت و بر همین اساس، ولایت از آن پدر و جد پدری است. اکنون این پرسش مطرح است چنانچه پدر یا مادر تغییر جنسیّت دهد، وضعیت ولایت و حضانت فرزندان دچار چه سرنوشتی خواهد شد. در این ارتباط دو فرض قابل تصور می باشد.

  • الف) تغییر جنسیّت مادر به مرد: مادری که تغییر جنسیّت داده است، ولایت بر اولاد صغار پیدا نمی کند. مادر به محض تغییر جنسیّت، پدر نمی شود بلکه همچنان عنوان مادر بر او اطلاق می گردد.
  • ب) تغییر جنسیّت پدر به زن: در این حالت گرچه دو نظر مبنی بر سقوط و بقای ولایت وجود دارد، لیکن چنانچه تغییر جنسیّت اثری سوء نسبت به کودک نداشته باشد و به او آسیبی نرساند، دلیلی بر سقوط ولایت وجود ندارد ولی اگر به کودک صدمه وارد کند، می توان حکم به سقوط حق حضانت یا ولایت دارنده حق داد، همان گونه که در قانون مدنی نیز سلب حق ولایت ولی یا عزل وی پیش بینی شده است. اما در اصل و مبنای پرداخت نفقه همسر می‌توان گفت که ملاک وضعیت فعلی شخصص  است. به عبارت بهتر به زنی که تغییر جنسیت داده است نفقه تعلق نمی‌گیرد چون زوجیت منتفی شده است. لیکن در خصوص کودکان تغییرجنسیت، هیچ تأثیری بر وجوب پرداخت نفقهی فرزندان ندارد.

در صورت تغییرجنسیت یکی از زوجین و انحلال نکاح ، تکلیف مهریه چیست؟

چنانکه می دانیم به مجرد عقد، زن مالک مَهریه می‌شود و می‌تواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید. بنابراین، مالکیت زوجه بر مهریه، از زمان عقد مستقر می‌شود. در اینجا دو فرض پیش می‌آید که به آن می‌پردازیم:

  • فرض اول: اگر بعد از انعقاد عقد ازدواج و قبل از برقراری رابطه‌ی جنسی بین زوجین، به علت تغییر جنسیت یکی از آنان، نکاح منحل گردد تکلیفی به پرداخت مهریه وجود ندارد. زیرا علت تعیین مهریه و پرداخت آن از بین رفته است. و بنابراین با انتفای علت، موضوع مهر نیز منتفی است و در صورت پرداخت مهر، باید مسترد شود. و اگر در این جریان، ضرری به یکی از آنان وارد شده باشد و بین عمل تغییر جنسیت و ضرر مسلم، رابطه‌ی سببیت وجود داشته باشد، از طریق مراجع قضایی قابل مطالبه است.
  • فرض دوم: هرگاه یکی از زوجین بعد از برقراری رابطه ی جنسی، تغییرجنسیت بدهد در این صورت بلحاظ انحلال عقد نیز رابطه‌ی زوجیت ادامه پیدا نخواهد کرد. و لیکن از آنجاییکه قبل از تغییر جنسیت، ازدواج اعتبار قانونی و شرعی داشته است، زوجین در برابر یکدیگر حقوق و تکالیف قانونی و شرعی دارند. بنابراین، بعد از تغییر جنسیت شوهر و تبدیل وی به زن، در تعهد ایجاد شده‌ی وی تأثیری ندارد و نمی تواند به بهانه‌ی اینکه در حال حاضر زن شده از پرداخت مهریه‌ی زوجه‌ی سابق خود امتناع کند. همچنین اگر زنی بعد از نزدیکی با شوهر خود، تغییرجنسیت بدهد، در این صورت نیز مهریه وی بر عهده شوهر سابق وی، باقی است. لذا مهر زوجه‌ی سابق به علت تغییرجنسیت و تبدیل به مرد شدن ساقط نخواهد شد.

آیا بر وضعیت ارث نیز تأثیر گذار است؟

یکی از سؤالات مطروحه در این بخش این استکه آیا پدر یا مادری که تغییر جنسیّت داده، از فرزند خویش به چه اندازه ای ارث می برد. بعلاوه آیا جنسیّت فعلی او یا جنسیّت قبل از تغییر، مورد نظر است. در پاسخ باید گفت فردی که تغییر جنسیت داده از والدین خویش طبق جنسیت وی در زمان فوت والدین ارث می برد. اگر یکی از والدین او بمیرد، پسرِ فعلی دو برابر دختر فعلی ارث می برد و همچنین است در سایر طبقات ارث. لهذا اگر دختر به جنس پسر، تغییر جنسیّت دهد، دو برابر دختر ارث می برد و بالعکس. اما در خصوص سهم الارث والدین تغییر جنسیت داده از فرزند خویش، اساساً ارث بردن والدین به لحاظ انعقاد و بسته شدن نطفه از وی می باشد که عنوان پدری را سلب نمی کند، و لذا پدر به کسی اطلاق می شود که نطفه از آن اوست و اینن  عنوان بعد از تغییر جنسیّت نیز تغییر نمی یابد.

به اطرافیان چه توصیه هایی می شود؟

از آنجاییکه جامعه ما پذیرش بالایی نسبت به مسئله تغییر جنسیت ندارد، بنابراین در تطبیق پذیری اطرافیان با شرایط پس از اصلاح جنسیت مسایلی پیش می آید که باید مورد توجه قرار گیرد. فرض کنید فردی که تا دیروز برادر شما بوده و نامی مردانه داشته است یکباره خواهرتان شود و شما بتوانید وظایف و انتظاراتی متناسب با جنسیت جدیدش برای او طرح کنید، که در نگاه نخست مسئله ای دشوار بنظر می رسد. بنابراین خانواده ها هم باید توسط روانپزشکان و مشاوران توجیه شوند که بستگان آنها، که دارای جسم و روانی متضاد هستند، با چه صعوبتی زندگی می کنند.

در واقع آنها باید بدانند از آنجاییکه جنسیت مغز این بیماران با جنسیت فیزیکی آنها در تضاد است و آنچه در روان شان حس می کنند با جسم شان در تناقض است، به همین دلیل ضروری است که به عمل جراحی تن در دهند. در نهایت اینکه خانواده ها باید با این افراد به مانند بیماران دیگر برخورد کنند و در مسیر درمان، وی را تنها نگذاشته و بالعکس پشتیبان و یاوری همراه برای بیمار باشند. از هر گونه مساعی در روند درمان دریغ نورزند و خلاصه اینکه همه اعضای خانواده و نزدیکان آن فرد باید به لحاظ رفتاری، با فردی که تولدی دو باره یافته، کنار بیایند.

میانگین امتیازات ۵ از ۵
از مجموع ۱ رای

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
مشاوره حقوقی | وکیل آنلاین