براساس حقوق ما روابط مالی زن و شوهر به سه قسم عمده تقسیم می شود، که عبارتند از : مهریه، نفقه و جهیزیه. باید دقت داشت که روابط مالی زوجین با رابطه آنها با اموالشان متفاوت می باشد. زیرا به استناد ماده 1118 ق.م زن مستقلا می تواند در اموال و دارایی های خود هر تصرفی را که میل دارد بنماید . یعنی بدون هیچ تردیدی مالک اموال و دارایی های خودش می باشد .
مهریه ریشه ای اجتماعی دارد که که این سنت و رسم به علت عمل به آن در جامعه وارد قوانین شده است و مورد بحث و تبادل نظر فقها و حقوقدانان قرار گرفته است، از طرفی قانونگذار نیز برای آن ضمانت اجرا مقرر نموده است و به نظر می رسد آنچه که در عرف و رسومات اولیه بوده با آنچه که امروزه به عنوان یک معضل در جامعه با آن روبرو هستیم که بخشی از توان دستگاه قضایی و ادارات ثبت و سازمان زندانها راگرفته متفاوت می باشد، و کسی تصور چنین بحرانی را نمی کرد.
نکاح یک رابطه مادی و معنوی برای زوجین می باشد، جنبه معنوی آن برقراری رابطه زوجیت و تشکیل خانواده و تولید نسل است وجنبه مادی نکاح نیز رابطه مالی آنها می باشد که شامل مهریه ،نفقه، جهیزیه، نحله و اجرت المثل می شود. قانون مدنی تعریفی از مهریه نکرده است و از جمع مواد قانون مدنی و عرف مهریه را این طور تعریف نموده اند :مالی که شوهر در برابر عقد نکاح به زن پرداتخت می کند.
انواع مهریه
- مهر المسمی: مهریه ای که زوجین در زمان عقد نکاح یا پس از عقد برآن توافق می کنند .ماده 1080 ق.م
- مهر المثل: مهر المثل مهریه ای است که به استناد ماده 1091 ق.م با توجه به وضعیت زن از نظر شرافت خانوادگی، صفات، اماثل و اقران و معمول محل و غیره تعیین می گردد. در موارد زیر برای زن مهر المثل تعیین می شود:
- عدم ذکر مهریه در نکاح دائم
- عدم مهر یکی از شرایط عقد نکاح باشد
- مالیت نداشتن مهرالمسمی
- مجهول بودن مهر المسمی
- مهر المتعه: مهریه ای است که در صورت عدم تعیین مهر در عقد نکاح و وقوع طلاق بین زوجین بدون نزدیکی بوسیله مرد پرداخت می شود .ماده 1093 ق.م در تعیین و پرداخت مهر المتعه وضعیت مرد از حیث غنا و فقر در نظر گرفته می شود.ماده 1094ق.م
- مهر السنه: البته این نوع از مهریه یکی از انواع قانونی مهر نیست بلکه وصفی برای مهریه می باشد و خانواده ها تشویق می شوند که براساس سنت پیامبر (ص) مهریه دختران خود راتعیین نمایند. این مهریه همان مهریه حضرت زهرا (س) می باشد و عبارت است از 500 درهم یا 262 مثقال و نیم پول نقره مسکوک .
- مهر السر: گاهی در بین خانواده ها برای رعایت حال خود و حفظ موقعیت اجتماعی دو مهریه تعیین می شود یکی آنچه که علنی اعلام می کنند و یکی هم مهریه ای که واقعی و مخفی بین زوجین و خانواده ها می باشد. در صورتی که این توافق مکتوب یا رسمی نباشد در مطالبه و اجرا با مشکل مواجه می شوند.
شرایط مهریه
- مالیت داشته باشد: یعنی در بازار ارزش مبادله و معامله داشته باشد و بتوان قیمت گذاری نمود. ماده 1078 ق.م
- قابلیت تملک داشته باشد: یعنی زن بتواند به راحتی در آن دخل و تصرف مالکانه بنماید. ماده 1078 ق.م از اموالی مثل موقوفات و اموال دولتی وممنوعه نباشد.
- منفعت عقلایی داشته باشد: این شرط در ماده 1078 ق.م نیست ولی از مواد 215 و 348 ق.م می توان به عنوان یک قاعده کلی در قراردادها به آن استناد نمود. شاید به استناد این شرط برخی از مهریه های امروزی را باطل دانست. از این اموال نباشد شراب- موادمخدر-خوک- ربا
- مهریه معین باشد: این شرط نیز از بند 3 ماده 190 ق.م در باب شرایط کلی قرار دادها استنباط می شود یعنی اینکه مورد مهریه نبایستی مردد باشد.
- مهریه معلوم باشد: به استناد ماده 1079 ق.م مهریه باید بین زوجین تا حدی که رفع جهالت آنها بشود معلوم باشد. یعنی مبهم نباشد و ماده 216ق.م نیز بر همین امر تاکید دارد که مورد معامله نباید مبهم باشد، مگر در موارد خاصه که علم اجمالی به آن کافی باشد. منظور از رفع ابهام نیز این است که تا حدودی اوصاف، مقدار و جنس مالی که مهریه قرار می گیرد معلوم باشد.وزن و جنس و مقدار و ابعاد مورد مهر برای طرفین روشن باشد.
- قدرت بر تسلیم مهریه وجود داشته باشد: یکی از ارکان عقد بیع توانایی تسلیم مبیع طبق ماده 348 ق.م می باشد. مگر اینکه طرف معامله خود قادر به تسلیم آن باشد. در مورد مهریه هم مرد باید قادر به تسلیم باشد و در صورت ناتوانی مرد بر تسلم مورد مهر زن خود قدرت بر تصرف و تسلیم داشته باشد. یعنی اگر زن و مرد هردو قادر به تسلیم و تصرف در مهریه نباشند مثل موردی است که مهریه تعیین نشده است.
مقدار مهریه
به موجب ماده 1080 ق.م مقدار مهریه بسته به توافق و تراضی زوجین می باشد و محدودیتی در تعیین مقدار مهریه نیست.. یعنی هر مالی که شرایط فوق را داشته باشد می تواند مهریه قرار گیرد ودر مواردی هم که مهریه تعیین نشده مهر المثل یا مهر المتعه متناسب با وضعیت زن یا مرد تعیین می گردد.
وضعیت مهریه در چهار حالت فوت ، طلاق ،فسخ و بطلان نکاح
پرداخت مهریه در هریک از این چهار حالت بستگی به دو عامل تعیین یا عدم تعیین مهریه و داشتن رابطه نزدیکی یا عدم نزدیکی بین زن و شوهر دارد که به صورت اختصار به شرح زیر می باشند.
فوت
- مهریه تعیین شده و نزدیکی صورت نگرفته است .با فوت هریک از زوجین، زن مالک نصف مهریه است .ماده 1092 ق.م
- مهریه تعیین شده و نزدیکی صورت گرفته استبا فوت هریک از زوجین، زن مالک تمام مهریه است.
- مهریه تعیین نشده و نزدیکی صورت نگرفته است با فوت هریک از زوجین، زن مستحق هیچ مهری نیست.ماده 1088 ق.م
- مهریه تعیین نشده ولی نزدیکی صورت گرفته است با فوت هریک از زوجین، زن مستحق مهر المثل است.ماده 1087 ق.م
در صورتی که مردفوت کند و مهریه پول نقد باشد محاسبه آن به نرخ روز ازتاریخ عقد تا تاریخ فوت مرد می باشد. ولی در صورتی که زن فوت کند بستگی به زمان مطالبه ورثه زن دارد. هرچند که اعتقاد دارم بعد از فوت زن مهریه برای ورثه نبایستی به نرخ روز محاسبه شود چون متعلق به زن بوده و ممکن است هیچ وقت آن را مطالبه نمی کرد و نبایستی مثل دیگر ماترک زن با مهریه برخورد نمود. و بایستی حکم تبصره ماده 1082 ق.م را صرفا در مورد زن اجرا نمود و در مورد ورثه زن به اصل رجوع کنیم که چون طلب کار خود به مدیون جهت مطالبه رجوع نکرده لذا تاخیر این مدت تعلل در مطالبه از بین رفته و طبق قاعده اقدام قابل مطالبه نباشد.
طللاق
- مهریه تعیین شده و نزدیکی صورت نگرفته است زن مستحق نصف مهر خود است. ماده 1092 ق.م
- مهریه تعیین شده و نزدیکی صورت گرفته است زن مستحق تمام مهریه خود است.
- مهریه تعیین نشده و نزدیکی صورت نگرفته است زن مستحق مهرالمتعه است .ماده 1093 ق.م
- مهریه تعیین نشده و نزدیکی صورت گرفته است زن مستحق مهر المثل است.ماده 1093 ق.م
فسخ نکاح
- مهریه تعیین شده و نزدیکی صورت نگرفته است زن مستحق مهریه نیست مگر در صورت عنن مرد که زن مستحق نصف مهریه است . ماده 1101ق.م
- مهریه تعیین شده و نزدیکی صورت گرفته است زن مستحق مهر المسمی می باشد.ماده 1101ق.م
- مهریه تعیین نشده و نزدیکی صورت نگرفته است زن مستحق مهریه نیست. ماده 1101 ق.م
- مهریه تعیین نشده و نزدیکی صورت گرفته است زن مستحق مهرالمثل است .ماده 1087ق.م
بطلان نکاح
- در صورت بطلان نکاح چه مهر تعیین شده باشد چه تعیین نشده باشد، درصورت عدم نزدیکی بین زوجین زن مستحق مهریه نیست و اگر مهریه را گرفته باشد باید مسترد نماید.ماده 1098ق.م
- در صورت بطلان نکاح و وقوع نزدیکی بین زوجین چه مهریه تعیین شده باشد چه تعیین نشده باشد در صورت جهل زن به فساد عقد، زن مستحق مهر المثل است .ماده 1099ق.م
به استناد این ماده در صورتی که زن عالم به فساد عقد باشد و مهریه او قبلا تعیین شده باشد در صورت وقوع نزدیکی نمی تواند مهرالمسمی را مطالبه کند و فقط می تواند مطالبه مهر المثل نماید.و اگر مهریه اش نیز تعیین نشده باشد فقط حق مطالبه مهر المثل دارد و چنین استنباط می شود که که این ماده مفهوم مخالف ندارد که استدلال کنیم چون زن به فساد عقد آگاه بوده با وجود نزدیکی حق مطالبه مهر المثل را نداشته باشد. وصرفا جریمه وی در صورت آگاهی به فساد عقد تنزل مهر المسمی به مهرالمثل است. در تمام چهار صورت فوق در صورتی که مرد قبلا تمام مهریه را پرداخت کرده باشد و زن کمتر از انچه که در یافت کرده باشد، استحقاق داشته باشد بایستی مازاد را مسترد دارد. مواد1092 و 1098 ق.م