قصاص از «قص» گرفته شده و در زبان عربی وقتی یک امر دوبار تکرار شود لفظ «قصه» را بکار میگیرند. در این مقاله درباره حکم قصاص سخن خواهیم گفت.
قصاص در لغت بمعنای دنبال کردن و پی گیری کردن است.
در اصطلاح به معنای قتلی است که به دنبال قتل دیگر می آید و در جایی دیگر قصاص به معنای پی گیری کردن اثر جنایت به گونه ای که قصاص کننده (و یا اولیای دم) همان جنایتی را برجانی وارد کنند که جانی بر او یا مقتول وارد کرده است.
حکم قصاص در فقه اسلامی چه تعریفی دارد؟
مهمترین آیه ای که درباره قصاص در قرآن ذکر شده، آیه 178 سوره بقره میباشد.
ای کسانی که ایمان اورده اید بر شما درباره کشته شدگان قصاص نوشته و مقرر شده آزاد در برابر آزاد و برده در برابر برده و زن در برابر زن. پس هر که از جانب برادر خود مورد چیزی از عفو قرار گرفت پس پیروی از معروف و پرداخت دیه به او به نیکی و احسان. این تخفیفی و رحمتی است از طرف پروردگارتان پس هرکه بعد از این عفو تجاوز کرد او را عذابی دردناک خواهد بود.
قصاص،مجازات علیه جسم و جان است. قرآن کریم علی رغم تاکید بر مطلوب بودن عفو مجرمین، پذیرش اصل قصاص را موجب حیات جامعه بشری دانسته است.
تعریف قصاص در قانون مجازات اسلامی
قانون کشور ما از دلیل های شرعی گرفته میشود و در قسمت قبل نمونه ای از آیاتی با موضوع قصاص رابیان کردیم. در قانون مجازات اسلامی مصوب1392 نیز درباره مجازات قصاص مباحثی را مطرح کرده است.
از ماده 289 تا 295 ق.م ا درباره جنایت برنفس و حکم آن که قصاص است سخن به میان آورده است.
قانون مجازات اسلامی جنایات را بر3 نوع بیان میدارد که عبارتند از:
الف) جنایت عمدی ب) جنایت غیر عمدی که غیر عمدی تقسیم میشود به شبه عمدی و خطایی.
که بنابر قانون مجازات فرد در صورتی به قصاص محکوم میشود که نوع وارد شده جنایت عمدی باشد.
به بیان دیگر از یک طرف هم قصد فعل را داشته باشد هم قصد نتیجه یا از طرف دیگر قصد فعل را دارد و نوع وسیله هم کشنده است ولی قصد نتیجه ندارد و قصد انجام فعل را نسبت به مجنی علیه ای دارد که دارای شرایط عادی نیست مانند بیمار یا کودک. در این سه مورد جنایت عمدی و فرد به قصاص محکوم میشود.
قصاص چه شرایطی دارد؟
شرایط قصاص به مجموعه اوضاع و احوالی گفته میشود که اگر در مجنی علیه و جانی وجود داشته باشد و ثابت شود جانی به سزای اعمال خود میرسد.
ازجمله شریط قصاص آن چیزی است که در آیه 178 سوره بقره بیان شده است.
همانطور که از نص قرآن برمی آید برای قصاص باید بین مجنی علیه و جانی از لحاظ حریت تساوی وجود داشته باشد. حریت یعنی آزاد بودن فرد از تملک به شخصی و در برابر عبد و بنده قرار میگیرد که در ماده 301ق.م.ا توضیح داده شده است.
عبد در مقابل عبد قصاص میشود زیرا در عبد بودن مساوی اند.
زن در مقابل زن قابل قصاص است وهم چنین مرد دربرابر زن مشروط بر رد فاضل دیه و زن در برابر مرد بدون رد هیچگون مازادی.
از سایر شرایط قصاص تساوی در دین است. طبق این گفته هیچگاه یک فرد مسلمان برای مجنی علیه کافر قصاص نمیشود و فقط از باب عادت نشدن چنین جنایتی تعزیر خواهد شد که درماده 301ق.م.ا توضیح داده شده است ولی اگر کافری موجب جنایتی برمسلمان شود حق قصاص پابر جاست.
مجنی علیه باید محقون الدم باشد. به عبارت دیگر باید خونش قابل احترام باشد که در مقابل مهدور الدم قرار میگیرد. این به این معنا نیست که اولیا دم مقتول میتوانند به تنهایی جانی را قصاص کنند زیرا این امر نیاز به اجازه مقام قضایی دارد و اگر بدون اجازه چنین عملی را مرتکب شوند بنابر نظری گناه کرد.. بر طبق قانون مجازات فرد تعزیر میشود.
از شرایط دیگر حکم قصاص کامل بودن عقل جانی و مجنی علیه است. بنابر این دیوانه در مقابل عاقل قصاص نمیشود و عاقل هم دربرابر دیوانه قصاص نمیشود به دیل اینکه در عقل تساوی ندارند و فقط دیه اینجا دیه ثابت میشود که در ماده 305 توضیح داده شده است.
ذکر چند نکته دراین قسمت خالی از لطف نیست.
1) پدر در مقابل کشتن فرزند خود اعم از اینکه دختر باشد یا پسر قصاص نمیشود. ولی مادر اگر فرزند خود را به قتل برساند حکم قصاص دارد . ولی عکس این موضوع امکان پذیر نیست.
2) جنایت عمدی نسبت به مجنی علیه نابالغ، موجب قصاص میشود که در ماده 304 به آن اشاره شده است.
3) جنایت عمدی بر جنین هرچند بعد از دمیده شدن روح باشد موجب قصاص نمیشود و فقط مرتکب تعزیر خواهد شد که در ماده 306 توضیح داده شده است.
ادله اثبات قصاص
به مجموعه ادله و دلیل هایی گفته میشود که باعث محکم شدن اتهام جنایت از طرف جانی بر مجنی علیه میشود که عبارتند از:
1) اقرار: عبارت است از اخبار شخص به ارتکاب جرم از جانب خود است. مبنای این ادله روایتی ست از پیامبر اکرم که میفرماید: اقرار العقلا علی انفسهم جایز.
2) شهادت شهود: شهادت عبارتند از اخبار شخصی غیر از طرفین دعوی به وقوع یا عدم وقوع جرم توسط متهم یا هر امر دیگری نزد مقام قضائی است.
3)قسامه: عبارت از سوگند هایی است که در صورت فقدان ادله دیگر غیراز سوگند منکر و وجود لوث، شاکی برای اثبات جنایت عمدی یا غیر عمدی یا خصوصیات آن و متهم برای دفع اتهام از خود اقامه میکند.
4) علم قاضی: عبارتند از یقین حاصل از مستندات بیّن در امری است که نزد او مطرح میشود. در مواردی که مستند حکم علم قاضی است او موظف است قرائن و امارات مستند علم خود را به طور صریح در حکم قید کند.
صاحبان حق قصاص چه کسانی هستند؟
صاحبان حق قصاص شامل افرادی ست که حق قصاص به آنها تعلق دارد و میتوانند اجرای آن را از مقام قضایی خواستار باشند.
طبق آنچه که در قانون مجازات بیان میشود ولی دم همان ورثه مقتول است به جز زوج یا زوجه او که حق قصاص ندارد. یعنی زن و شوهر ولی دم نمیباشند.
صاحبان حق قصاص سه تصمیم میتوانند نسبت به جانی اعمال کنند:
- گرفتن قصاص که اولی آنهاست.
- دیه که جایگزین قصاص شده.
- عفو که نه دیه گرفته میشود و نه حکم قصاص.
طبق ماده 350 ق.م.ا اگر اولیای دم مقتول متعدد (بیش از یک نفر) باشند حق قصاص برای همه آنها وجود دارد.