شکایت کیفری : هر جرمی از دو جنبه برخوردار است؛
یک جنبه خصوصی که همان ضرر و زیان یا خسارت مادی و معنوی است که ممکن است به قربانی یا بزهدیده تحمیل میشود و یک جنبه عمومی که در واقع خسارتی است که در نتیجه وقوع جرم به امنیت و آسایش عمومی جامعه لطمه وارد میکند. حالا فارغ از اینکه جرم عمومی باشد یا خصوصی، هرگاه در نتیجه وقوع جرم، حقی از کسی ضایع شده باشد، صاحب حق میتواند به عنوان شاکی از عامل یا عوامل جرم، شکایت کند. اما شکایت باید به کجا برد و شیوه طرح شکایت چگونه است؟
نحوه طرح شکایت
شکایت کیفری : هرکسی که به واسطه وقوع جرم شکایتی داشته باشد، شکایت کیفری خود را باید نزد ضابطان دادگستری یا دادستان ارائه کند. بر اساس قانون آیین دادرسی کیفری، هم دادستان و هم ضابطان دادگستری موظفند شکایت کتبی یا شفاهی را همهوقت قبول کنند. یکی از مراجع عام برای طرح شکایت، کلانتریها و طرح شکایت نزد ماموران پلیس است،
پس از آن، دادسراها مرجع دریافت شکایت هستند. شاکی یا مدعی خصوصی خودش یا به وسیله وکیل میتواند شکایت کند؛ اگرچه شکایت در غالب موارد، به صورت کتبی صورت میپذیرد اما مانعی برای طرح شکایت کیفری به صورت شفاهی وجود ندارد. شکایت شفاهی در صورتمجلس قید و به امضای شاکی میرسد، اگر شاکی نتواند امضاء کند یا سواد نداشته باشد، مراتب در صورتمجلس قید و انطباق شکایت شفاهی با مندرجات صورتمجلس تصدیق میشود.
شکایت اگر نزد ضابطان دادگستری صورت بگیرد، ضابطان دادگستری مکلفند پس از دریافت شکایت، به شاکی رسید تحویل دهند و بهفوریت پرونده را نزد دادستان ارسال کنند. اما اگر شکایت نزد دادستان صورت بگیرد، دادستان پس از ملاحظه شکایت، پرونده را حسب مورد جهت تحقیق یا تعقیب به یکی از دادیاران یا بازپرسان ارجاع میدهد.
چه مواردی باید در شکوائیه قید شود؟
در دعاوی حقوقی، طرح شکایت و دعوا حتما باید بر روی برگه مخصوصی به نام دادخواست صورت بگیرد و اگر مدعی شکایت کیفری خود را بر روی اوراق عادی ارائه کند، به دعوای او رسیدگی نمیشود اما در خصوص دعاوی کیفری، این محدودیت وجود ندارد و همانطور که گفته شد دعوا ممکن است به صورت شفاهی هم طرح شود. البته قانون توصیه کرده است که قوهقضائیه اوراق متحدالشکلی را به صورت فرم چاپی در اختیار مراجعان قرار دهد که شکایت خود را مطابق فرم نمونه ارائه کنند ولی این موضوع به این معنا نیست که شکوائیهای که در اوراق عادی نوشته شده، پذیرفته نشود.
در شکوائیه باید نام و نام خانوادگی، نام پدر، سن، شغل، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل، تابعیت، مذهب، شماره شناسنامه، شماره ملی، نشانی دقیق و درصورت امکان نشانی پیام نگار (ایمیل)، شماره تلفن ثابت و همراه و کدپستی شاکی قید شود. قید این موارد در شکوائیه برای این است که مشخص شود، آیا شاکی صلاحیت طرح دعوا را دارد یا نه؟ اصلا ذینفع هست یا نیست؟ و اینکه اوراق قضایی باید به چه آدرسی ارسال شود؟ پاسخ همه این سوالات بر اساس اطلاعاتی است که شاکی در شکوائیه اعلام میکند.
نکته بعدی در شکوائیه این است که موضوع شکایت باید مشخص باشد. البته به دلیل اینکه عموم مردم اطلاعات حقوقی ناقصی داشته و با عناوین مجرمانه آشنا نیستند، تعیین عنوان دقیق مجرمانه مهم نیست و در نهایت قاضی است که عنوان جرم را تعیین میکند. برای مثال ممکن است فردی ادعا کند که دیگری مال او را ربوده است و بعد مشخص شود که جرم اصلی سرقت نبوده، بلکه کلاهبرداری است. شاید هم اصلا اعمالی که از نظر شاکی، جرم دانسته شده، جرم نباشد و نیاز باشد تا شاکی شکایت خود را در مراجع حقوقی پیگیری کند، بنابراین شاکی باید به صورت اجمالی موضوع شکایت را مشخص کند.
همچنین در شکوائیه باید تاریخ و محل وقوع جرم نیز مشخص شود. تعیین محل وقوع جرم، از نظر صلاحیت مرجع قضایی در رسیدگی به موضوع مهم است. از سوی دیگر، با توجه به اینکه اگر ضرب و جرح یا قتل در ماههای حرام یا اماکن متبرکه خاص رخ دهد، دیه تا یک سوم بیشتر میشود، برای همین مکان وقوع جرم و زمان وقوع جرم بسیار مهم است. اگر در نتیجه وقوع جرم، ضرر و زیانی متوجه شاکی شده باشد، شاکی باید در شکوائیه خود، ضرر و زیان وارده و آنچیزی که مطالبه دارد را بیان کند. همچنین شاکی باید، ادله وقوع جرم یا اسنادی که در اختیار دارد و نیز اسامی، مشخصات و نشانی شهود و مطلعان را نیز در شکوائیه اعلام کند.
و نکته آخر در نگارش شکوائیه، تعیین مشخصات طرف شکایت یا مظنون به ارتکاب جرم و در صورت امکان آدرس فرد است. تعیین افراد مظنون یا طرف شکایت برای تسریع در رسیدگی مهم است، البته در جرایمی که مشتکی عنه یا مظنون مشخص نباشد، رسیدگی به جرم متوقف نشده و تلاش برای کشف مظنونین ادامه پیدا میکند.
چه کسانی حق شکایت دارند؟
جرایم به دو دسته جرائم قابل گذشت (خصوصی) و جرائم غیر قابل گذشت (عمومی) تقسیم میشوند. در جرایم خصوصی، پرونده با شکایت شاکی خصوصی آغاز و با گذشت شاکی خصوصی نیز متوقف میشود اما در جرایم عمومی و غیرقابل گذشت، رسیدگی ممکن است با شکایت شاکی خصوصی یا تنها اعلام یک ناظر جرم، آغاز شود اما با گذشت شاکی، رسیدگی متوقف نشده و تنها ممکن است در مجازات متهم تخفیفی اعمال شود. شاکی برای طرح شکایت باید عاقل و بالغ و رشید باشد.
حالا اگر بزهدیده، کودک یا دیوانه باشد، شکایت باید توسط ولی یا قیم وی صورت بگیرد.
در صورتی که به قیم یا ولی فرد دسترسی نباشد، یا اصلا قیم یا ولی نداشته باشد یا خود آنها مرتکب جرم شده باشند، دادستان باید یک نفر را به عنوان قیم موقت تعیین کند و خودش هم امر کیفری را تعقیب کند. در خصوص رسیدگی به دعوای سفیه هم اگر دعوا جنبه مالی داشته باشد باید شکایت توسط قیم یا ولی یا مطابق مقرراتی که گفته شد، پیگیری شود اما اگر شکایت جنبه مالی نداشته باشد، شکایت کیفری از ناحیه شخص سفیه قابل پیگیری است.
شاهرخ صالحی کرهرودی