بر خلاف آنچه در ابتداى بروز اختلاف و ناسازگارى به نظر مى رسد، طلاق ، تنها راه حل نیست .
از این رو، طلاق ، از منفور ترین حلال هاى الهى به شمار آمده است .هر چند جایز است ، ولى بسیار ناپسند است.
طلاق ، شاید آسانترین راه باشد، ولى هرگز بهترین و عاقلانه ترین راه حل براى ناسازگاری ها نیست ، به خصوص اگر در شرایط عصبانیت و خشم به آن اقدام شود.
امام صادق (علیه السلام ) فرمود:
هیچ چیز، از آنچه خداوند متعال آنها را حلال قرار داده است ، نزد او از طلاق ، منفورتر و ناپسندیده تر نیست. |
ما من شى مما احله الله عزوجل ابغض الیه من الطلاق …
و در سخنى دیگر فرموده است : هیچ چیز نزد خداوند ، مبغوض تر و نکوهیده تر از خانه اى نیست که در اسلام ، با جدایى (و طلاق ) خراب شود.
کودک
کودکانى که بى سرپرست ، یا محروم از محبت پدرى یا مادرى مى مانند ، از نظر تربیتى مشکل پیدا مى کنند و از نظر عاطفى دچار کمبود مى شوند . در اغلب موارد نیز نامادرى یا ناپدری نمى تواند خلاء عاطفى فقدان مادر را در کودکان بى پناهى که سایه ی شوم طلاق بر سرشان افتاده است ، پر کند.خود زن و شوهرى هم که از هم جدا مى شوند ، اغلب گرفتار بحرانها و مشکلات عجیب و فراوانى مى شوند که قبلا هرگز فکر آن را هم نمى کردند.
طلاق
طلاق ، نوعى آوار است که بر سر افراد خانواده فرو مى ریزد و بنیان خانواده را ویران مى سازد .
طلاق به خاطر ناسازگارى اخلاقى و عدم تفاهم ، یک مساله است ، طلاق از سر هوس و تمایلات نفسانى ، مساله اى دیگر که زشت تر و ضد اخلاقى تر است .
رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) به مردى گذر کرد و از او پرسید:
زنت را چه کردى ؟ گفت : یا رسول الله ! طلاق دادم .فرمود:
بى آنکه بدى و بد رفتارى داشته باشد؟ گفت : آرى ، بدون بد رفتارى و بدى .سپس آن مرد ، زن دیگرى گرفت . پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله ) او را دید. پرسید : چه کردى ؟ گفت : ازدواج کردم .سپس ، بعد از مدتى او را دید و پرسید: با زنت چه کردى ؟ گفت : طلاقش دادم .حضرت پرسید: بى آنکه بدى و اشکالى داشته باشد؟ گفت : آرى .
بار دیگر رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) او را دید و او از ازدواجى دیگر و طلاقى دیگر خبر داد. رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) فرمود:
خداوند ، دشمن مى دارد (یا لعنت مى کند) هر زن یا مردى را که ذواق و چشنده باشند.
ان الله عز و جل یبغض (او یلعن ) کل ذواق من الرجال و کل ذواقه من النساء
یعنى ازدواج نه بر اساس بنیان نهادن یک قانون مستحکم و بى خلل ، و طلاق نه از سر ناسازگارى و عدم امکان ادامه زندگى مشترک و به عنوان آخرین راه حل ، بلکه بر اساس هوسرانى و تجربه کردن زنهاى مختلف و شوهرهاى متعدد.این گونه نگاه به زندگى ، به بازیچه گرفتن زندگى است . |
خیمه عفافى که به نام کانون خانواده ، با هزار رنج و امید و آرزو بر پا مى شود ، باید سر پا نگاه داشت و از وزیدن تند بادهایى که این خیمه را بر هم مى زند جلوگیرى کرد و اگر هم طوفانى وزیدن آغاز کرد ، باید چنان با تدبیر و دور اندیشى و متانت عمل کرد که این خیمه از هم نگسلد و این کانون از هم نپاشد.