دیوان عالی کشور در کنار مراجع عمومی، مراجع استثنایی و دادسرا یکی از مراجع قضایی کشور است که عهدهدار نظارت بر فعالیت دادگاهها است. همچنین وظیفه کنترل دقیق عملکرد و طرز کار محاکم به عهده آن نهاد قضائی است.
در صورتی که مشاهده کند در جریان رسیدگیهای محاکم تالی (پیشین)، قواعد و قوانین ماهوی یا شکلی رعایت نشده است، حکم را نقض و برای رسیدگی صحیح و مطابق قانون، پرونده را به دادگاه تالی هم عرضِ دادگاه قبلی ارجاع میدهد و اگرحکم یا قرار صادره را موافق قوانین دریابد و تخلفی از قواعد و مقررات ماهوی یا شکلی ملاحظه نکند، آن را تأیید و ابرام نموده جهت اجرای حکم یا قرار صادره به مرجع صادر کننده آن ارسال میدارد.
دیوان بالاترین مرجع دادرسی کشور است که در رأس همه دادگاهها و مراجع دادرسی قرار دارد.
سازمان دیوان عالی کشور به چند بخش تقسیم میشود؟
این دیوان دارای دو بخش شعب و هیأتهای عمومی می باشد.
الف) شعب دیوان عالی کشور
دیوان در حال حاضر 40 شعبه دایر دارد و تعداد قضات هر یک از شعب دیوان دو نفر میباشد که یکی از آنها رئیس و دیگری قاضی مستشار است.
هر دو عنصر شعبه باید به تشخیص ریاست قوه قضائیه مجتهد بوده و یا 10 سال تمام در درس خارج شرکت نموده و یا دارای 10 سال سابقه کار قضایی و یا وکالت بوده و کاملاً به قوانین مدون اسلامی آشنا باشند. دیوان عالی کشور در تهران تشکیل میگردد مگر این که رئیس قوه قضائیه مصلحت بداند در شهرستان دیگری نیز تشکیل شود.
رئیس شعبۀ یک، رئیس دیوان عالی کشور نیز است. قسمت شعب در دیوان عالی کشور، معمولترین وظیفۀ دیوان که رسیدگی به درخواست های فرجام واصله نسبت به آرای صادره از محاکم در امور حقوقی یا تجدیدنظر در امور کیفری است را به عهده دارد.
شعب تشخیص:
این شعب از 5 نفر قضات دیوان عالی کشور به انتخاب رئیس قوه قضائیه تشکیل میشود. شعب تشخیص مرجع رسیدگی به تجدید نظرخواهی از آرای قطعی میباشد.
هیأتهای عمومی دیوان عالی کشور
هیأت عمومی وحدت رویه قضایی: با توجه به این که قضات در استنباط از قانون و اتخاذ نظر قضایی آزاد میباشند، همواره امکان استنباطهای مختلف از نصِّ واحد وجود دارد که پیامد آن، صدور آرای مختلف در موارد مشابه میباشد لذا قانونگذار این هیأت را پیشبینی کرده تا چنانچه در موارد مشابه اعم از حقوقی، کیفری و حسبی آرای مختلفی صادر گردید، موضوع در هیأت عمومی دیوان عالی کشور مطرح شود و نظر واحد اتخاذ و اعلام گردد.
- آرای هیأت عمومی دیوان عالی کشور قابل تجدید نظر نبوده و ققط به موجب قانون بیاثر میشود.
هیأت عمومی شعب حقوقی یا شعب کیفری: اگر رأیی که از دادگاه صادر شده در شعبه دیوان عالی کشور به خاطر فرجام خواهی نقض شده و رسیدگی به دادگاه همعرض ارجاع شود و این دادگاه نیز با ذکر استدلال طبق رأی اولیه اقدام به صدور رأی اصراری نماید و این رأی اصراری مورد فرجام خواهی قرار گیرد و شعبه دیوان عالی کشور که به درخواست رسیدگی مینماید استدلال را نپذیرد؛ پرونده در هیأت عمومی مطرح میشود اگر استدلال دادگاه پذیرفته گردد، رأی تأیید میشود و در غیر این صورت رأی نقض شده و پرونده به شعبه همعرض دیگری ارجاع خواهد شد.
وظایف اصلی دیوان عالی کشور چیست؟
- نظارت بر اجرای صحیح قوانین در محاکم
این وظیفه از طریق نقض و ابرام (تأیید) آرای صادره از محاکم انجام و اعمال میگردد. - ایجاد وحدت رویه قضایی
به منظور ایجاد وحدت رویه قضایی، هیأت عمومی دیوان عالی کشور با ترکیب کامل (حداقل سه چهارم رؤسا و مستشاران و اعضای معاونان تمامی شعب) به ریاست رئیس دیوان عالی یا معاون وی و با حضور دادستان کل کشور یا نمایندۀ او تشکیل شده و اقدام به صدور رأی وحدت رویه مینماید که این رأی برای همه شعب دیوان عالی کشور و دادگاهها لازم الاتباع است.
در موارد زیر هیأت عمومی تشکیل میشود:
- اگرشعب دیوان عالی کشور یا دادگاههای دادگستری در موارد مشابه، آرای مغایر صادر کنند.
- در صورتی که دادرسان دادگاههای دادگستری از قانون امور حسبی استنباط درستی نداشته باشند.
وظایف تبعی دیوان عالی کشور چیست؟
- حل اختلاف در صلاحیت و تعیین مرجع صالح: چنانچه بین دادگاههای دو حوزه قضایی از دو استان در رسیدگی به امری اختلاف در صلاحیت محقق شود، دیوان با تشخیص مرجع صالح، حل اختلاف میکند.
- اجازه اعاده دادرسی نسبت به احکام کیفری: درخواست اعاده دادرسی در امور جزایی که در موارد هفتگانه مذکور در ماده 272 قانون آئین دادرسی کیفری، امکانپذیر است؛ میبایست به دیوان عالی کشور تسلیم شود. دیوان پس از احراز انطباق مورد با یکی از موارد مذکور، تجویز اعاده دادرسی میکند و رسیدگی را به دادگاه همعرض دادگاه صادر کننده حکم مورد درخواست اعاده دادرسی ارجاع مینماید.
- اجازه احاله پرونده کیفری: قانونگذار در امور کیفری احاله پرونده کیفری از مرجع صالح به مرجع دیگر را در مواردی تجویز نموده است مثل: اقامت متهمین در حوزه دادگاه دیگری غیر از دادگاه صالح، دور بودن محل وقوع جرم از دادگاه صالح به نحوی که دادگاه حوزه دیگر به علت نزدیک بودن به محل واقعه بهتر بتواند رسیدگی کند. اگر دو دادگاه در حوزههای دو استان باشند، موافقت با دیوان است و اگر در یک استان باشند به درخواست رئیس حوزه مبدأ و موافقت رئیس شعبه اول دادگاه تجدید نظر همان استان احاله انجام میگیرد.
- رسیدگی به تخلف رئیس جمهور: براساس بنده 10 اصل 110 قانون اساسی یکی از وظایف و اختیارات رهبر، عزل رئیس جمهور میباشد. عزل وی توسط مقام رهبری وقتی میسر است که مصالح کشور ایجاب نموده باشد.
نظارت بصورت بررسی آراء صادره از دادگاهها در شعب دیوان عالی کشور و نیز صدور آراء وحدت رویه در هیئت عمومی دیوان عالی کشور اعمال میشود.
رسیدگی دیوان عالی کشور رسیدگی فرجامی نامیده میشود.
فرجام به معنای انتها و پایان است بنابراین رسیدگی این مرجع عالی رسیدگی نهائی است و آراء صادره در دیوان عالی قطعی و لازم الاجراء و غیر قابل اعتراض است.
رسیدگی دیوانعالی کشور بصورت شکلی است یعنی احکام دادگاهها از نظر انطباق یا عدم انطباق با مقررات شرعی و قانونی مورد بررسی قرار می گیرد و اگر منطبق با شرع یا قانون تشخیص گردید، تائید و الا پس از نقض پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه دیگری از دادگاه ها جهت رسیدگی ارجاع میگردد.
همچنین اگر رسیدگی دادگاه را از نظر تحقیقات ناقص تشخیص دادند، رای را نقض و پرونده را جهت تکمیل تحقیقات و صدور رای مجدد به همان دادگاه صادر کننده رای قبلی اعاده می دهند.
شعب دیوان عالی کشور اقدام به صدور حکم به صورت ماهیتی نمی کنند یعنی به نحوی که در دادگاه ها اتخاذ تصمیم می شود (مانند محکومیت، برائت، رد دعوی و …. )، حکم نمی دهند هرچند ممکن است نتیحه نظرات و ارشادات دیوان عالی کشور در دادگاهها منتج به محکومیت یا برائت شود.
میخوام بدونم ایا کسی میتونه چون قاضیه و لباس روحانیت تنشه بیاد تو خونم و هرچی از دهنش در میاد بگه و حمله کنه بخواد منو بزنه چرا هرجا میرم میگه اینا شیخن هیچی نگو محکوم میشی چون من یک زنم باید توهین بشنونم ایا این درسته ؟
خانم الهام ، اینکه چیزی نیست . من معلم بازنشسته آبردار هستم که دشمنی قاضی باعث صدور حکم 6 سال زندان شد و زندگیم را خرج پیگیری شکایتم کردم . آقای محسنی اژه ای هم به اصفهان نوشت که رسیدگی بشه ولی پارتی بسیار کلفت باعث شد تا هر طوری دلشون خواست جواب بدن . من هم اصلا اطلاعی ندارم که چه جوابی دادند . آقای اژه ای باید بدونه اینها نه تنها ظلم به مردم میکنن بلکه ابروی نظام را هم میبرند و مملکت را نابود می کنند و خون شهدایی مانند شهید قاسم سلیمانی را پایمال می کنند.
سلام من فروردین ماه 1401 وقتی که به همراه دختر بزرگم. برای مهاجرت جهت ادامه معالجه از طریق آژانس مسافرتی اقدام کرده بودم با فروش تمام لوازم منزلم ماشین وحتی رهن منزل خواهرم به سختی هزینه های پیش گرداخت آژانس و اقدامات میاغرتیمون رگ مهیا کرده بودم که برای ترمیم 1 روکش دندون و پر کردن دندون دیگه به مطب یکی از آشنایان به دعوت و اصرار ایشون طی 2 ماه رفتم توسط شخصی که جراح فک و صورت معرفی شد و در کلینیک چند تا جراح های معروف کرج و بازرسین ناظر بر درمان سازمان نظام دندان پزشکی کرج دیده بودم که ایشون در حصور همون پزشک مشغول جراحی بودن مستند مدرک دارم ازشون جراحی شدم با اینکه از در جریان بیماری پارکینسون و نقص سیستم ایمنی که تو مرحله شعله ور شدن بود اصطلاحا قرار داشتم از سوابق بستری شدنم به دفعات تحت عنوان 2 قطبی. ADHD. و اختلال شخصیت با خبر بودن سوابق پزشکیمو براشون فرستاده بودم داروهایی که مصرف میکردم نام پزشکان و ویس دارم که مطرح کردم دکتر امروز ویزیتم کرده اجازه جراحی و کشیدن دندونام یا ایمپلنت رو ندادن فقط پایه زیر روکش هامو بلند کن قالب مجدد بگیر و کار پر کردن که متاسفانه تمام دندونام کشیدن بعد 50 تا آمپول سری و نیمه بیهوشی که کامل گیج بودم پیوند استخوان و کاشت ممبران از مواد بازیافتی برام انجام دادن متاسفانه ایشون قالب ساز بودن نه جراح و با کمک و همراهی منشی و دستیارش ن که از دوستانم بودن و صاحب مطب تمام دلارهام رقمی بالغ بر 14 با 15 هزار دلار که برای سفررفته بودم رو بردن به عنوان مختلف با سرقت تهدید تحت فشار گذاشتن 1ماهو نیم قبل سفر مطب رو شبونه تخلیه کردن ومنزل رو جابجا کردن سفرم لغو شد بدون توجه به هشدار هایی که دادم و اکتیو شدن بافت همبند درماتویید برای رسوندم و جلوگیری از شکایتم به منزل مادرم که مهمان بودیم اون چند ماه رو حمله کردن و با عربده کشی و زدن اتهام تهدید و توهین که سابقه قتل و آدم ربایی دارن من رو کلاهبردار اخاذ معرفی میکردن تو محل زندگی گ کوچه که باعت شدن دیگه روی برگشتن به منزل مادرم رو نداشته باشم با حمایت برادرشون در امنیت ناجا و کارشکنی علنی ایشون پرونده شکایتی که دستور قضایی 10 زوزه داشت پرونده 4 ماه تو کلانتری مونده بدترین توهین ها بهم شد حفاظت ناجا رفتم بازرسی شهرستان بازرسی ویژه197 دست آخر مدارکم رو برداشته بودن 4 تا ورق بی سرو ته تو پرونده حتی شهادت خود طرفین دعوی هم عوص شده بود که ایشون خیلی بی پروا تو پیام هاشون اعلام کردن شهادتش ن رو تو پرونده عوص کردن و دست بردن تو پرونده من با توجه با آسیبی که دیدم خسارتی که با لغو سفر بهم خورد و 2 تا بیماری لاعلاج پیش رونده 1سالو نیم پرونده تو دادیاری مونده فقط بازیم میدن 4 بار دادستان دستور رسیدگی ویژه دادن روی پرونده ریس دادگستری و ریاست کل دادگستری ولی متاسفانه ریس مجتمع حتی حاصر نیست من رو بگیره رسیدگی که نکردن هیچ سنگ هم انداختن سر راهم مجبور شدم خونه بفروشم که خودم اقدام به جراحی و تخلیه اون مواد کنم برای نجات جونم که متاسفانه تمام پول فروش منزلم رو هم همسایه که برتی جلوگیری از ضررو زیان خ. استه بودم همراهیم کنن برد اون گرومدخ که تو همون جلسه اول با گری مخدومه کرد به درخواست متهم ایشون هم علنی تهدیدم کرد که توسط برادرشون که قاصی هستن وخانواده شهید بودن که پدر محترمشون از شهدای آگاهی کرج بودن عید 2 سال میشه که روی خودم و زندگیم جرم صورت گرفته ولی دادگاه عملا به حمایت از متهمین و کلاهبردار ها هر توهین که تونسته بهم کرده تحقیر شده بیماریم پیش رونده هست و تمام سرو صورت و بدنم رو گرفته به اندام داخلی زده بیایم حمله کرده و شدیدا تهدید میشه به کانال نخاعیمو سرایت کرده و اعصاب 11 مغزم رد درگیر کرده وجاره لغوه شدید شدم و تعادلم موقع راه رفتن رو از دست دادم ولی دادیاری همچنان میگه در حال رسیدگی به شکایتم هست بنطر شما چیکار بتید بکنم قبل از اینکه به دست دادگاه و کلانتری کشته بشم چجوری میتونم نجات بدم خودم رو