با استناد به ماده ۱۰ قانون دیوان عدالت اداری، حدود اختیارات و صلاحیتهایی برای شعب دیوان در نظر گرفته شده است که در ادامه مقاله بیان میکنیم.
- شعب دیوان موظفند به اعتراضات، تظلمات و شکایات افراد حقیقی و حقوقی رسیدگی نمایند.
بند الف: این شعب وظیفه دارند تا تصمیمات مناسبی برای واحدهای دولتی بگیرند و در پی آن اقدامات لازم را انجام دهند. وزارت خانهها، سازمانها، شرکتهای دولتی، شهرداریها، سازمان تامین اجتماعی، نهادها و تشکلهای انقلابی از جمله این واحدهای دولتی به شمار میروند.
بند ب:ماموران شعب دیوان موظفند تا اقدامات لازم و مربوط به امور مرتبط با وظایف واحدهای مذکور در بند الف را انجام دهند.
- شعب دیوان وظیفه دارند شکایات و اعتراضات ناشی از تصمیمات هیئتهای رسیدگی به تخلفات اداری را پیگیری نمایند. بررسی نارضایتیهای کمیسیونهای مالیاتی، هیئت حل اختلافات مابین کارفرما و کارگر و کمیسیون موضوع ماده ۱۰۰ قانون شهرداریها از دیگر وظایف شعب است.
- از دیگر وظایف شعب دیوان، رسیدگی به شکایات و اعتراضات قضات و مشمولان قانون مدیریت خدمات کشوری است. رسیدگی به شکایات مستخدمان مراکز مذکور و مستخدمان سایر مراکزی که اجرای قانون نسبت به آنها نیاز به عنوان کردن نامشان دارد(کشوری و لشکری) به جهت پیگیری تضییع حقوق استخدامی ایشان نیز در وظایف دیوان جای دارد.
تبصره1: تعیین شدن میزان خسارات وارد شده از جانب موسسات و مراکز مذکور که در بندهای ۱ و ۲ این ماده به آن اشاره شد، پس از صادر شدن رای از سوی دیوان بر عهده دادگاه عمومی خواهد بود.
تبصره2: نمیتوان از تصمیمات دادگاهها، مراجع قضایی دادگستری، مراکز نظامی، دادگاههای انتظامی قضات دادگستری و نیروهای مسلح در دیوان عدالت اداری شکایت کرد. لازم به ذکر میباشد که مطابق با تبصره 2 موجود در قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب و با در نظر گرفتن بند ۲ ماده ۱۰، مهلت تقدیم دادخواست برای افراد داخل کشور سه ماه و برای افراد مقیم در خارج از کشور شش ماه از زمان ابلاغ رای قطعی مرجع مربوط میباشد.
مراجع وظیفه دارند در زمان اعلام رای و تصمیم خود، تصریح کنند که این رای در دیوان ظرف مدت مزبور قابل اعتراض و پیگیری خواهد بود. در صورتی که ابلاغ واقعی نباشد و ذی نفع ادعا کند از آن اطلاعی نداشته است، رسیدگی به موضوع ابلاغ در راس اقدامات شعبه دیوان قرار میگیرد. در شرایطی که بعضی از اشخاص با استناد به قانون سابق، مهلت شکایت بیشتری داشته باشند، همان مهلت مذکور ملاک قرار داده میشود.
از حدود صلاحیت و وظایف هیئت عمومی دیوان چه میدانید؟
- هیئت عمومی دیوان موظف است به شکایات اعتراضات و تظلمات افراد حقیقی و حقوقی رسیدگی نماید. این اعتراضات و شکایات میتواند از آئین نامه، قوانین و مقررات دولتی، موسسات خصوصی و شهرداریها باشد. تفاوت با شرع و قانون، عدم صلاحیت داشتن مرجع مورد نظر، تجاوز، سوء استفاده کردن از اختیارات، تخلف ورزیدن در اجرای قوانین موجود، خودداری از انجام وظایف و ضایع شدن حقوق اشخاص از علل این اعتراضات به شمار میرود.
- صادر کردن رای وحدت رویه در مواقعی که تصمیمات و اراء متعارض از شعبه دیوان صادر میشود، از حدود صلاحیت هیئت عمومی است.
- صادر کردن رای ایجاد رویه در رابطه با یک موضوع واحد که آراء مشابه متعددی از سوی شعبه دیوان صادر شده باشد، از دیگر وظایف این هیئت به شمار میرود.
چه مواردی در صلاحیت دیوان قرار ندارد؟
بر طبق قانون، لغو کردن مالکیت اراضی شهری در صلاحیت کمیسیون ماده ۱۲ قانون اراضی شهری قرار دارد و برای شکایت باید به آن رجوع شود. لازم به ذکر میباشد که آرا و نتایج این کمیسیون در دادگاه های عمومی دادگستری قابل پیگیری و اعتراض میباشند. بر طبق قانون مصوب در سال ۱۳۵۶ مرجع تشخیص اراضی زراعی و باطل کردن اسناد مرتبط با آن در حیطه وظایف دادگاههای عمومی دادگستری قرار گرفته است.
بر طبق قانون نظام پزشکی شکایت و اعتراض نسبت به نظام پزشکی و مراجع انتظامی مقرر در صلاحیت دیوان عدالت اداری قرار ندارد.
در صورت شکایت داشتن علیه زمینهای شهری که رای و تصمیم هیئتهای موضوع مواد ۱۴۷ و ۱۴۸ قانون ثبت در آن اجرا نشده است، باید به دادگاههای عمومی دادگستری مراجعه شود.
لازم به ذکر است که اعتراض وشکایت از آرا محکمه عالی انتظامی قضات، آرای مربوط به دادسرا و دادگاههای ویژه روحانیت نیز در صلاحیت دیوان عالی اداری قرار ندارد.
ترتیب رسیدگی در دیوان عالی اداری
- در گام نخست باید دادخواست مورد نظر به شعب مرتبط تقدیم شود. دادخواست باید به زبان فارسی و در برگههای مورد نظر نوشته شود.
- بر طبق تبصره ۱، در صورتی که پرونده با صدور عدم صلاحیت از مراجع قضایی دیگر همراه باشد، نیازی به تقدیم دادخواست و پرداخت هزینههای مربوط به دادرسی نخواهد بود.
- بر اساس تبصره ۲ و بر طبق موضوع بند ۲ ماده ۱۰ قانون، مهلت تقدیم دادخواست برای افراد داخل کشور ۳ ماه و برای افراد مقیم خارج کشور 6 ماه قلمداد شده است که از زمان ابلاغ رای و نظر قطعی از سوی مرجع رسمی محاسبه میشود.
- پس از انتشار رای و تصمیم، مراجع موظفند بازهای زمانی را به عنوان زمان اعتراض در دیوان اعلام نمایند. چنانچه ابلاغ واقعی نباشد و ذی نفع ادعا کند در این مورد اطلاعی نداشته است، دیوان عالی در نخستین گام به وضعیت ابلاغ رسیدگی خواهد کرد. افرادی که بر طبق قانون سابق، حق شکایت در بازه زمانی طولانیتری را داشته اند، مهلت ذکر شده برایشان محاسبه خواهد شد.
- شعب دیوان موظف هستند به شکایات و اعتراضاتی رسیدگی کنند که شخص ذی نفع و یا وکیل او رسیدگی به دادخواست را از قانون طلب کرده باشند.
دادخواست شامل چه مواردی است؟
در نخستین گام باید مشخصات شاکی که متشکل از: نام، نام خانوادگی، نام پدر، تاریخ تولد، کدملی، اشتغال، تابعیت و محل اقامت برای اشخاص حقیقی و نام، شماره، محل اقامت و تلفن تماس برای اشخاص حقوقی میباشد، پر شود.
در گام بعدی باید مشخصات طرف شکایت تکمیل شود. این بخش از نام، نام خانوادگی، پست و سمت، نشانی دقیق محل خدمت مامور دولت و یا نام کامل دستگاه مورد نظر قید شده در ماده ۱۰ تشکیل شده است.
در صورتی که دادخواست از سوی وکیل تقدیم شود، باید نام، نام خانوادگی و محل اقامت وکیل نیز قید شود.
در گام بعدی موضوع و عنوان شکایت ذکر و در ادامه شرح میشود.
پس از شرح شکایت، مدارک و دلایل مورد استناد ضمیمه میشود و به امضا و اثر انگشت شاکی میرسد. میتوان انتهای دادخواست را با امضا و اثر انگشت وکیل، قائم مقام و یا مهر اشخاص حقوقی نیز پر کرد.
در صورت وجود اشخاص حقوقی و نمایندگان قانونی نیاز به سند به منظور اثبات سمت خواهد بود.
لازم است تا شاکی رونوشت و یا تصویری واضح و خوانا از اسناد و مدارک مورد استناد خود را با پرونده همراه سازد.
بر طبق تبصره ۱ لازم است تا شاکی رونوشت و یا تصاویر خوانای خود را به دبیرخانهها یا دفاتر شعب دیوان یا یا دفاتر اداری موجود در مراکز استانها یا دفاتر اسناد رسمی یا دفاتر دادگاههای عمومی ببرد تا مورد تائید و تصدیق قرار گیرد. در صورتی که شاکی در خارج از کشور باشد و یا رونوشت و تصاویر و مدارک در خارج از ایران قرار داشته باشد، باید مطابقت دادن اصل مدرک با کپی آن در سفارت خانهها، کنسولگری ها و یا دفاتر نمایندگی ایران انجام شود.
بر طبق تبصره ۲، چنانچه تصاویر خوانا به دادگاههای عمومی و اداری تعلق داشته باشد و امکان ارائه ان از سوی شاکی وجود نداشته باشد، دیوان به پذیرش دادخواست بسنده میکند و یا در صورت لزوم اسناد مرتبط را از دستگاه مرتبط تقاضا میکند.
در صورتی که شاکیان بیشتر از ۵ نفر باشند، میتوانند یک نفر را به عنوان نماینده به منظور ابلاغ و اخطار به دیوان معرفی کنند که این نمایندگی باید در دادخواست ذکر شود.
کلیه آرا موجود در شعب بدوی دیوان به تقاضای یکی از طرفین و یا وکلای آنها قابل تجدیدنظر خواهد بود. برای تجدید نظر اشخاص داخل کشور ۲۰ روز و برای افراد مقیم خارج کشور دو ماه در نظر گرفته شده است. در خواست تجدیدنظر از سوی رئیس دیوان به منظور پیگیری به یکی از شعب ارجاع داده میشود.
نکات موجود در دادخواست تجدیدنظر:
در دادخواست تجدیدنظر باید مشخصات و محل اقامت تجدیدنظرخواه ذکر شود. همچنین شماره و تاریخ رای تجدیدنظر، شعبه صادرکننده، تاریخ ابلاغ رای و دلایل مربوط برای تجدیدنظر نیز باید از سوی تجدیدنظر خواسته عنوان شود.
در صورتی که دادخواست تجدیدنظر فاقد اطلاعات مربوط به تجدیدنظر خواه و اطلاعات مربوط به محل اقامت وی باشد، پس از به پایان رسیدن مهلت تجدیدنظر و بنا بر قرار مدیر دفتر شعبه، این دادخواست رد خواهد شد. به طور کلی شعبه تجدیدنظر در صورت مشاهده اشتباه در اعداد، ارقام، سهو قلم، اطلاعات دو طرف و عدم پر کردن مشخصات، دادخواست مورد نظر را تائید نمیکند.
در شرایطی که شعبه مورد نظر دادخواست را منطبق با موازین قانونی بداند، آن را تائید میکند و در غیر این صورت پس از اتمام مهلت برای رسیدگی پرونده مورد نظر را به شعبه صادر کننده عودت میدهد.
چنانچه یکی از دو قاضی و یا دو قاضی از سه قاضی از اشتباه شکلی یا ماهوی خود مطلع شوند، میتوانند مراتب را بیان دلیل به گوش رئیس دیوان برسانند. در این شرایط رئیس دیوان پرونده مورد نظر را برای رسیدگی به شعبه معرض ارجاع خواهد داد.